معاون سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شاهنامه را متعلق به حوزه ایران فرهنگی دانست و گفت: عدالتمحوری شاهنامه در کنار ویژگیهای دیگر ادبی این اثر، آن را به یکی از بزرگترین آثار حماسی جهان تبدیل کرده و فردوسی را در جایگاه مشاهیر حماسهسرای بزرگ و جهانی قرار داده است.-
مسعود علویانصدر، معاون سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در اين همايش گفت: شاهنامه فردوسی به عنوان یک اثر مکتوب، یکی از آثار مهم حافظه بشری محسوب میشود. نکته برجسته این اثر هنری ماندگار، فراگیر بودن تاثیر فرهنگی آن در اقصی نقاط سرزمین ما و حتی در ورای مرزهاي ايران است و شاهنامهخوانی قرنها است که به زبانها و گویشهای محلی در سرزمین ما رواج دارد و در آن سوی مرزها نیز شیفتگان شاهنامه بسیارند.
وي ادامه داد: این تاثیر شاهنامه همان چيزي است که امروزه در ادبیات میراث فرهنگی از آن به عنوان تقارب فرهنگها یاد میشود و کشورها و ملل به تقویت آن فراخوانده شدهاند. در ایران قرنها است که فردوسی و اثر ماندگارش، فرهنگها و اقوام به ظاهر پراکنده را در این پهنه خاکی عظیم گردهم آوردهاند و در آنها حسی حاکی از افتخار را به واسطه خوانده شدن به نام مقدس ایران و ایرانی به ودیعه گذاشتهاند.
معاون سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شاهنامه را متعلق به حوزه ایران فرهنگی دانست و افزود: امروزه تمامي فارسیزبانان، فردوسی و شاهنامه را در جايگاه اثری اسطورهای، تاریخی، دینی، اندرزی و البته عدالتمحور میشناسند. عدالتمحوری شاهنامه در کنار ویژگیهای دیگر ادبی این اثر، آن را به یکی از بزرگترین آثار حماسی جهان تبدیل کرده و فردوسی را در جایگاه مشاهیر حماسهسرای بزرگ و جهانی قرار داده است.
وي درباره ثبت نقالی یا هنر قصهگويی اجرایی ایران گفت: ايران تاكنون موفق به ثبت 9 ميراث بزرگ شده است كه برخي از آنها عبارتند از نوروز، ردیف موسیقی ایرانی، تعزیه، آیین پهلوانی و زورخانهای، مهارتهای سنتی در فرش و نقالی.
علويانصدر درباره نقالی به عنوان يك ميراث فرهنگي ناملموس ايراني گفت: نقالي یعنی عشق و تعهد به ایران و ایرانی، عشق به هنر و ادب ایرانی و عشق به ائمه معصوم(ع) و نقال عاشق دلسوختهای است که تمام وجود خود را در بیان این پیام فرهنگی در طبق اخلاص قرار میدهد. ایرانیان درس شجاعت و جوانمردی را در مکتب خانواده و از زبان اصیلترین نقالان فرهنگی ایران، یعنی مادران، پدران، مادربزرگها و پدربزرگها به درستی ميآموزند، يعني نقالی از نهاد خانواده رشد پیدا کرده و به عنوان یک هنر اصیل ایرانی در جامعه ظهور و بروز داشته است.
وي نقالی را یکی از مظاهر قصهپردازی اجرایی دانست و اظهار كرد: بارزترین تجلی نقالی پرداختن به شاهنامه است و این مساله، یادآور جایگاه رفیع این اثر ملی نزد ایرانیان میهندوست است. با ورود اسلام به ایران، هنر قصهپردازی اجرایی نیز به درستی و با اسلوبی مطلوب، عناصر دینی را در بافت روایی خود پذیرفت و این امر باعث شد که در طول قرون متمادی ارزشهای والای دینی نیز با تلاش راویان به مخاطب عرضه شود.
معاون سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ادامه داد: نقالی از پنج شاخصه مهم براي ثبت جهانی، چهار ویژگی را کسب کرد که عبارتند از «كسب عنوان برجستهترین هنر سنتی اجرایی ایران»، «قرار گرفتن جزو سنتهاي شفاهی جاری در زبان»، «دربرداشتن مجموعه غنی از آیینها و آداب و رسوم ایرانی»، «دربرداشتن هنرهای سنتی و صنایع دستی ایرانی». بنابراين نقالي توانسته است تمامي افتخارات فرهنگي، هنری، ادبی و فكري ایران را در ظرفی با عنوان محتوای هنرهای نمایشی جمع و به درستی به جامعه منتقل کند.
لزوم تصحیح مجدد شاهنامه
در ادامه اين همايش، دکتر علی رواقی، شاهنامهپژوه، با طرح این پرسش که چرا شاهنامه را برترین متن حماسی ایران و جهان میدانند اظهار كرد: تاکنون به صورت علمی به اين سوال پاسخ داده نشده است اما با تحقیق درباره حماسههای دیگر نوشته شده در سراسر جهان، میتوان گفت حماسه فردوسی بهترین متن حماسی ایران و شاید جهان است، زيرا از نظر مضمونهاي مختلف تعلیمی و اخلاقی با شاهكارهاي حماسی دیگر قابل مقایسه نیست.
وي با اشاره به تاريخ نگارش شاهنامه گفت: چاپ متن شاهنامهای که اکنون در دست داریم به حدود 200 سال پيش (سالهاي 1811 يا 1812) در هندوستان برميگردد. در طول این دویست سال دستنوشتههای مختلفی از شاهنامه پیدا شد و متخصصان و کارشناسان، با پاکیزه كردن و ویراستن متن اين دستنوشتهها تلاش كردند متنی از آن به دست دهند كه نزدیکتر به سروده فردوسی باشد.
اين شاهنامهپژوه ادامه داد: اما متاسفانه در متنی از شاهنامه که هماکنون در دست ما است (یعنی تمام چاپهایي که از شاهنامه در دست داریم) حدود 1500 تا 2000 بیت نادرست وجود دارد كه این لطمه بزرگی برای حماسه بلند ملی ما است که حتما باید بازنگری شده و پیرایش جدیدی از آن ارایه شود تا همانگونه كه در طول ساليان ماندگار بوده است، ماندگار نيز بماند. بنابراين از مسوولان تقاضا دارم به تصحیح دوباره شاهنامه به عنوان یک نیاز ملی توجه کنند و این امکان را به پژوهشگران و محققان بدهند که این اثر را بار ديگر به صورتی پاکیزه در اختیار فرزندان این كشور بگذارند.
وي توضيح داد: نسخههایی که از شاهنامه در دست ما است، حدود 300 سال با روزگار فردوسی تفاوت دارد و این سیصد سال اوج دگرگونیهای اجتماعی جامعه ما بين قرن چهارم و هفتم بوده است. قدیميترین و کهنترين دستنوشته شاهنامه متعلق به سال 675 است اما هیچکدام از اين دستنوشتهها، به زمان فردوسی نزديك نیستند و باید محققان ما نادرستیها و ناراستیهای این متن ارزشمند را بزدایند و در ارايه تصحیح مجددی از شاهنامه براي نسلهای بعدي همت کنند.
لزوم تشكيل بنيادي براي احياي ميراث ناملموس ايراني
در ادامه اين همايش، دکتر اردشير صالحپور، پژوهشگر حوزه هنرهاي اجرايي گفت: تندرستی یک جامعه تنها در گرو فرهنگ یک جامعه است و فرهنگ، تنها شامل «به جا ماندهها» نیست، بلکه «به یاد ماندهها» را نيز دربر ميگيرد كه اين، همان ميراث معنوي است.
وي با اشاره به ثبت بخشهايي از فرهنگ معنوی ايراني به عنوان ميراث ناملموس فرهنگي ايران اظهار كرد: متاسفانه امروز قدري به ورطه فراموشي سپرده شدهايم و کمتر از این آیینها سراغي ميگيريم اما اکنون که اين آيينها، به عنوان ميراثهاي بشری ثبت شده، بايد بتوانیم این هنر را احیا کنیم و لازمه این کار نيز تشکیل بنیادی است که پژوهندگان و فرزانگان در آن گرد هم آیند و این سنت و ميراثها را که بخشی از معرفتشناسی ما به شمار ميآيند حفظ کنند.
اين پژوهشگر، نقل و روایت را یکی از قدیمیترین شاخصههای فرهنگ ایرانی دانست و افزود: انسان از دیرباز میل وافری به قصهگویی و قصه شنيدن داشته است و ما همواره از طریق قصهها حکمت خود را ابراز کردهایم. كتابهاي آسمانی نيز سرشار از قصههايي است که بشر را به رستگاری هدایت ميكنند. بنابراين با يك تمثیل نمايشي، ميتوان جهان را قصهاي دانست که خداوند برای ما روایت میکند.
صالحپور درباره تاريخ قصهگويي گفت: اگر چه «محمد ابن اسحاق ابن ندیم» در كتاب «الفهرست» قصهگویی را به «اسکندر» نسبت داده است اما باید گفت سابقه اين هنر متعلق به ایرانیان است و آثاري مانند «کلیله و دمنه»، «هزار و یکشب»، «سمک عیار» و «سندبادنامه» اين امر را تاييد ميكنند. نخستین تصوری که ما از قصه و روایت داریم قصههایی است که به شرق ایران، یعنی خراسان بزرگ باز میگردد که در آنجا ایرانیان، بینیاز از فن کتابت و خط به فرهنگ شفاهی مبادرت میورزيدند.
وي در ارايه تعريفي از نقالي اظهار كرد: نقالي نقل و روایت فرهنگ و حکمت گذشتگان است و جا دارد که این شیوه داستانگویی و داستانسرایی را که از سنتهای ادبی ما بوده است در مهندسی فرهنگی و براي تقويت در نظام آیینی ـ ادبی فرهنگ خود به كار گيريم.
صالحپور با اشاره به ايجاد سنگ بناي نقالي در دوره تیموریان گفت: «ملا حسين واعظ کاشف سبزواری» با نگارش كتاب «روضهالشهدا» تعزیه را ایجاد و تقویت کرد و در كتاب «فتوتنامه سلطاني» نيز آیین نقالی را به صورت جزيی توضیح میدهد، به گونهاي كه به نظر میرسد براي يادگيري نقالی، باید به این کتاب که در اواخر قرن دهم نگاشته شده است، رجوع کرد.
اين استاد دانشگاه افزود: بنابراین برخلاف آنچه به درست درباره ايران رايج شده كه فرهنگ ايران را شفاهی ميدانند، شاهديم كه در بسیاری از كتابهاي قديم آيينهاي ايراني به جزييترين شكل نوشته شده است ولي ما به آنها دسترسي نداريم، البته اقدام شايسته كتابخانه مجلس قابل تقدير است كه نسخ خطی و كتابهاي قديمي غیرقابل دسترس را در اختیار پژوهشگران قرار میدهد.
اين مراسم كه با نقالي و شاهنامهخواني نقالان بزرگ كشور همراه بود، با تقدير از شاهنامهپژوهان برتر به پايان رسيد.
نظر شما