به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، نشست نقد و بررسي رمان «فصل كبوتر» رمان برتر دومین جشنواره داستان انقلاب، عصر امروز (31 خرداد ماه) با حضور «فيروز زنوزي جلالي»، «عليالله سليمي» و «محمدعلي قاسمي» به عنوان داستاننویس و منتقد در سالن اوستا در حوزه هنري برگزار شد. «حسين فتاحي» نويسنده اثر «امير حسين فردي» مدير مركز آفرينشهاي ادبي حوزه هنري و «راضيه تجار» داستاننویس نيز از مهمانان اين برنامه بودند.
ضرورت زيرساختهاي دقيق براي باورپذيری مخاطب
فيروز زنوزيجلالي در ابتدا با تعريف خلاصهاي از رمان «فصل كبوتر» درباره این اثر گفت: نخستين موضوعي كه در رمانهاي انقلاب با آن مواجهايم حضور چند مبارز و ساواكي است. اما «فصل كبوتر» در نگاه نخست مشخصاً به ادبيات انقلاب بازنميگردد. نويسنده يك اتفاق ساده را به ماجرايي داستاني تبدیل ميكند و اين اثر به دور از كليشهنويسيها به شرح ماجراها ميپردازد.
زنوزي جلالي با تأكيد بر اين كه طرح روي جلد كتاب براي مخاطب جذابيت ندارد و كبوتر به عنوان سمبل آزادي كه چند صندلي بر روي بال آن آويزان شده نميتواند محتواي كتاب را بازگو كند گفت: اين طرح زيبنده اثر نيست.
وي ادامه داد: يكي ديگر از مسايلي كه در نگارش رمان با آن مواجه هستيم معرفي زندگي شخصيتهاي اصلي داستان در ابتداي فصلهای اول و چهارم در يك تا يكونيم صفحه است. حال اين سوال مطرح است كه اين شيوه پرداخت ميتواند در نگارش يك رمان درست باشد يا خير؟
زنوزي جلالي در پاسخ به سوالي كه خود مطرح كرد گفت: مؤلف در معرفي شخصيتهاي داستان آسانترين روش را انتخاب كرده است. در حالي كه در ادبيات، اطلاعات قهرمانان به صورت قطرهاي به مخاطب داده ميشود.
وي با اشاره به متحول شدن یکی از شخصیتها در برابر صحبتهاي سطحي شخصیت دیگر افزود: متاسفانه ادبيات ما ادبيات كپسوله است كه با دو كلام حرف، افراد از اين رو به آن رو ميشوند. شخصيتهای اصلی هر اثر در نقطههاي به هم پيوسته به اوج ميرسند و اثر موفق آن است كه تمام زير ساختهاي استحاله در آن منطقپذير باشند.
زنوزي گفت: بايد در ادبيات انقلاب كارهاي بيشتري انجام شود هرچند در سالهاي اخير داستانهاي خوبي از اين حوزه بيرون آمدند تا اتفاقات دهههای قبل را روشن كنند و باعث توجه به اين عرصه شدند.
وي با اشاره به اطلاعاتي كه مولف در جريان رمان «فصل كبوتر» به مخاطب ميدهد افزود: اين رمان به نسل جوان از گذشته آگاهي ميدهد. پايان كتاب نيز مصادف با اطلاعيهاي است كه در یکی از روزنامههای دوران حکومت پهلوی درباره امام (ره) منتشر میشود. اين پايان سرآغاز رمان ديگري است كه مولف ميتواند با استفاده از شخصيتهاي اصلي داستان به آن تداوم بخشد.
زنوزي جلالي ادامه داد: نويسنده بايد براي استحاله شخصيتها زيرساختهاي دقيق تعريف ميكرد تا كار براي مخاطب باورپذير باشد. «فصل كبوتر» در كنار نواقص خود داراي تعليق بسيار خوبي است تا آنجا كه وقتي خواندن اثر را شروع ميكنیم واقعاً كنجكاويم كه به پايان ماجرا برسيم. اين امر نشان ميدهد كه مؤلف طرح رمان را به درستي درانداخته است.
«فصل كبوتر» براي مخاطب نوجوان مناسبتر است
عليالله سليمي به عنوان منتقد ديگر حاضر در نشست نقد و بررسي رمان «فصل كبوتر» با تأكيد بر اينكه بايد این رمان را در حوزه داستانهاي انقلاب مورد بررسي قرار داد گفت: نويسنده كتاب در پي فرم نبوده و بيشتر مضمون اثر را مورد توجه قرار داده است. وي ماجراها را به سادگي بيان ميكند و چينش آنها به نوعي است كه مخاطب نسبت به سرنوشت قهرمانان داستان آگاه است.
وي ادامه داد: يكي از ضعفهاي اثر آن است كه زمینههای انقلاب براي شخصيت اصلي رمان حياتبخش نيست و هرجا كه ردپايي از انقلاب است از خانوادهاش دور ميشود. شخصيت اصلي داستان آرمانگرا و مبارزهطلب نيست. در حالي كه مبارزان انقلابي داراي جوششهاي دروني براي تحولات انقلابياند. اما شخصیت اصلی در زندگي شخصي و فضای انقلابی فردي خونسرد است. مؤلف ميتوانست شخصيت اصلي داستان را با انگيزهتر خلق كند كه به دنبال اهداف و آرمانهاي خود حركتي رو به جلو داشته باشد.
سليمي افزود: بستر رمان براي پرداخت تمامي ماجراها فراهم است و چفت و بست مناسبی دارد. مرگ یک پدر در جريان قانون كاپيتولاسيون و ماجراهای كارگاه ارامنه زمينههاي پرورش انگيزههاي انقلابي را ايجاد ميكنند.
وي استحاله سريع شخصیتها را يكي از نكات برجسته در این كتاب دانست و گفت: اگر بگوييم در اين داستان، هدف اصلي تحول است به يك باورپذيري غلط ميرسيم. اما اين سير تحول، جنس كارهاي حسین فتاحي است كه شخصيت در پايان داستان متحول شود. البته اين روش در دنياي داستاننويسي نقطه ضعف كار است.
سليمي افزود: فضاي حاكم بر رمان براي مخاطب نوجوان مناسبتر از بزرگسال است. زيرا اطلاعات تاريخي دهه 40 را با توجه به ريشهها، زمينهها و عوامل بازگو ميكند. اما مخاطب بزرگسال نيازي به اين اطلاعات ندارد.
در تمام رمان شاهد پويايي شخصیت اصلی نيستيم
در ادامه نشست نقد و بررسي رمان «فصل كبوتر» که از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده، محمدعلي قاسمي با مقایسه این اثر با «عشق سالهاي جنگ» اثر دیگر حسین فتاحي گفت: مؤلف در اين اثر با نگاهي سادهتر مسأله را مطرح ميكند تا خواننده طبقه متوسط با كليت رمان به سهولت ارتباط برقرار كند. نشر اثر ساده و از حاشيهگويي به دور است. اما درباره معرفي شخصيتها در كتاب بايد به اين مسأله توجه كرد كه خواننده امروز بر مبناي عقلانيت به كشف وقايع و حوادث جهان پيرامون خود ميپردازد. سادهنويسي در دهههاي گذشته داراي جايگاه والايي بود اما رماننويس امروز بايد در معرفي شخصيتها دست به خلاقيت بزند و كشش داستاني را براي مخاطب ايجاد كند.
وي ادامه داد: فتاحي در اين كتاب به دنبال قهرمانسازي نيست بلكه به شخصيتسازي ميپردازد. شخصیت اصلی ويژگيهاي يك قهرمان را در رمان ندارد،در حالي كه مولف ميتوانست شخصيت وي را در فصلهاي بعدي به اقتضاي نظام خانوادگي و حوادث زندگياش قویتر نشان دهد. اما این اثر سير خطي روايي را دنبال ميكند و وقايعگرايي ميانتودهاي را براساس تيپ شخصيت اصلی خلق ميكند.
قاسمي با طرح این نکته که در شخصيتپردازی بايد مشخص كرد كه آيا شخصيت داستان پوياست يا خير گفت: باید از نویسنده رمان «فصل كبوتر» پرسید براي پويا شدن شخصیت اصلی چه زمينههايي را فراهم كرده؟ كسي كه از توده مردم انتخاب ميشود و دغدغههاي چنداني ندارد، چگونه چهرهاي پويا به خود ميگيرد؟
وي افزود: آیا نويسنده در فرايند سلسله حوادث و وقايع در زمانها و مكانهای جامعه تاريخي ايران، توانسته باعث پويايي شخصيت شود و او را به جرگه سياسي و انقلابي وارد كند؟ در ابتدا پيشزمينههاي انقلاب مطرح نميشود و در ادامه به قانون كاپيتولاسيون اشاره ميشود. اما در تمام رمان شاهد اين پويايي نيستيم. در حالی که اين سلسله زمينهها در زندگي شخصیت اصلی ميتوانست او را در جريان ماجراهاي داستان دانا كند، اما شخصيت اصلي تنها به دنبال رفع دغدغههاي خود است.
چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۱ - ۲۲:۲۵
نظر شما