یکشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۱ - ۱۵:۰۵
بچه‌هایی که دوست دارند کتاب بنویسند، بخوانند

با این سوال به سراغ سه نفر نویسنده و مدرس داستان‌نویسی رفتیم: «بچه‌هایی که دوست دارند نویسنده شوند چه کارهایی انجام دهند؟» محمدجواد جزینی معتقد است پرورش استعدادها مقدم بر چاپ کتاب است و بچه‌ها باید از طریق شرکت در کارگاه‌های پرورش خلاقیت و کلاس‌های ادبی استعدادشان را رشد دهند. جعفر توزنده‌جانی اصلا با این فکر که بچه‌ها کتاب منتشر کنند موافق نیست و دلایل محکمی هم برای این نظرش دارد. عباس تربن هم به شدت مخالف انتشار آثار نوجوانان در قالب کتاب است و این کار را سد راه پیشرفت بچه‌ها می‌داند.

ایبنا نوجوان: شاید شما هم از آن دسته نوجوان هنرمندی باشید که شعر می‌گویند، داستان می‌نویسند و آرزوی چاپ کتابشان را در سر می‌پرورانند. اگر این‌طور است پس با ما همراه شوید و با راه‌هایی آشنا شوید در نهایت ممکن است به چاپ کتابتان بیانجامد.

ایده‌ی اولیه این گزارش را یک نوجوان به بر و بچه‌های ایبنا نوجوان داد؛ نوجوانی ۱۴ ساله که از ما راه و رسم انتشار کتابش را پرسید؛ سوالی که باعث شد به سراغ چند نویسنده و مدرس کارگاه‌های ادبی برویم و از آن‌ها بخواهیم توصیه‌هایی برای نوجوانان هنرمندی داشته باشند که دوست دارند کتاب منتشر کنند.

محمدجواد جزینی، نویسنده و مدرس داستان‌نویسی معتقد است کودکان و نوجوانان علاقه‌مند به داستان‌نویسی و شعر باید قبل از هر چیز به سراغ مراکز آموزشی بروند.

جزینی را با یک واسطه می‌توان مدرس داستان‌نویسی برای بچه‌ها دانست چون او به مربیان کودکان و نوجوانان شیوه‌های داستان‌نویسی و اداره‌ی کارگاه‌های ادبی را آموزش می‌دهد؛ او درباره‌ی آرزوی بچه‌ها برای انتشار کتاب‌ گفت: به نظر من آموزش و پرورش استعدادها مقدم بر چاپ کتاب است.

او درباره‌ی پرورش استعدادهای ادبی در سایر کشورها گفت: در کشورهای اروپایی فرایند پرورش خلاقیت از دوره‌های پیش‌دبستانی شروع و در دبستان نظام‌مند می‌شود.

جزینی درباره‌ی‌ آموزش‌های ادبی در کشورمان توضیح داد: متاسفانه در کشور ما نه تنها شرایط آموزش نویسندگی به کودکان و نوجوانان فراهم نیست بلکه حتی رشته‌ای دانشگاهی برای بزرگ‌سالان علاقه‌مند به نویسندگی هم وجود ندارد.

نویسنده‌ی کتاب «الفبای داستان‌نویسی» ادامه داد: البته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سال‌هاست که وظیفه‌ی کشف و پرورش استعدادهای بچه‌ها را برعهده دارد و با وجود انتقاداتی که به کانون دارم فکر می‌کنم این نهاد یکی از امکاناتی است که بچه‌ها می‌توانند از آن استفاده کنند.

او اضافه کرد: البته در تهران فرهنگ‌سراها هم در حوزه‌ی پرورش خلاقیت‌های کودکان و نوجوانان فعالیت می‌کنند اما شاید فرهنگ‌سراها به اندازه‌ی مراکز کانون فراگیر نباشند.

جعفر توزنده‌جانی، نویسنده‌ی‌ کتاب‌های کودک و نوجوان و مدرس کلاس‌های داستان‌نویسی به بچه‌های هنرمند توصیه می‌کند اگر علاقه‌مندند آثارشان چاپ شود آن‌ها را برای نشریات خاص کودک و نوجوان ارسال کنند.

مسوول داستان نشریه‌ی «دوچرخه» اضافه کرد: من نوجوانان 15-14 ساله‌ای را می‌شناسم که داستان‌ها و شعرهایشان در مجله‌ی «دوچرخه» منتشر شده و انصافا قلم خوبی هم داشته‌اند اما حتی برای آن‌ها هم انتشار آثارشان به صورت کتاب را مناسب نمی‌دانم.

نویسنده‌ی کتاب «کرمی که هیولا شد» درباره‌ی دلایلش برای این اعتقاد توضیح داد: داستان‌نویسی این نیست که اصول و عناصر داستان را بشناسیم. پشت سر هر داستان تجربه‌، اطلاعات و دانش نهفته است و هرچه تجربه داستان‌نویس بیشتر باشد داستان عمیق‌تر می‌شود.

توزنده‌جانی یکی دیگر از آسیب‌های انتشار کتاب برای نویسندگان و شاعران نوجوان را ایجاد «غرور کاذب» در آن‌ها دانست و گفت: خیلی وقت‌ها چاپ کتاب باعث می‌شود نوجوان فکر کند کارش کامل است و تلاش برای پیشرفت را متوقف کند.

عباس تربن، شاعر و مدرس کارگاه‌‌های شعر و مسوول بخش شعر نشریات مختلف درباره موضوع این گزارش گفت: من بیشتر از پانزده سال است که در نشریات مختلف مانند سروش نوجوان، مجلات رشد، هفته‌نامه دوچرخه و ماه‌نامه‌ی سه چرخه مسوول بخش شعر هستم و به اقتضای کارم بارها این سوال را از من پرسیده‌اند که آیا خوب است به انتشار آثارمان فکر کنیم یا نه؟

شاعر «یک بستنی و پنج زبان» خاطره‌ای در این‌‌باره بیان کرد و گفت: وقتی آقای رحماندوست سردبیر سروش کودک بودند من مسوولیت بخش شعر این نشریه را برعهده داشتم. در آن دوره اثری از یک دختربچه 8-7 ساله به دستمان رسید که کار خیلی خوبی بود، آنقدر که من تردید داشتم خودش شعر را سروده باشد و به همین‌خاطر چاپ اثرش را به ارسال کارهای دیگرش موکول کردم و این موضوع را تلفنی با مادرش در میان گذاشتم.

تربن اضافه کرد: مادر آن دختر از این برخورد ناراحت شد، از اینکه شاعر معروفی کار دخترش را تایید کرده حرف زد و حتی به آقای رحماندوست هم شکایت کرد اما در نهایت تصمیم ما با تایید ایشان هم همان بود. حدود 10 سال بعد خانمی به نمایشگاه مطبوعات آمد و شعرهای دخترش را در اختیار من گذاشت و خواست درباره آن‌ها نظر بدهم. نام شاعر آن شعرها به نظرم آشنا آمد و پس از صحبت با خانمی که شعرها را آورده بود فهمیدم که شاعر آن‌ها همان دختربچه‌ای است که آثارش را به سروش کودک فرستاده بود. آن خانم را راهنمایی کردم و او با برخورد بهتری از پیش من رفت.

این شاعر ادامه داد: نکته جالب این بود که کار آن دختربچه نسبت به قبل تنها 20 درصد پیشرفت کرده بود و من فکر می‌کنم برخورد مادرش برای مطرح کردن او، مانع پیشرفتش بود. چراکه مادرش در آن سال‌ها به دنبال چاپ مجموعه شعرهای دخترش و مطرح کرن او از طریق تلویزیون و مطبوعات بود.

تربن درباره‌ی چاپ زودهنگام آثار نوجوانان گفت: چاپ کتاب باعث می‌شود بچه‌ها زود قانع شوند. این نمایش‌ها، لایه ظاهری و بیرونی کار در حوزه ادبیات است و به کودکان و نوجوانان ضربه می‌زند. بچه‌هایی که در سن کم کتاب چاپ می‌کنند ممکن است مدتی به عنوان یک پدیده مورد توجه قرار گیرند اما در تاریخ ادبیات ما نمی‌توان کودک یا نوجوانی را پید کرد که اثرش با گذشت زمان هم خواندنی مانده باشد.

در کنار توصیه‌های این سه نویسنده، شاعر و مدرس کارگاه‌های ادبی خوب است بدانید که بعضی از هم سن و سال‌های شما راه میان‌بر را انتخاب کرده‌ و کتاب‌هایشان را با کمک‌های مالی بزرگ‌ترهایشان به چاپ رسانده‌اند.

فروغ داوودی، طناز علي‌پور، فاطمه پورداراب، آنيتا درخشانيان، محمدمهدي غفاري و محمدمرتضی جبینی بچه‌هایی هستند که در فاصله‌ی سال‌های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۰ کتاب چاپ کرده‌اند و برخی از گفت‌وگوهای ایبنا نوجوان با آن‌ها را می‌توانید در لینک خبرهای مرتبط ببینید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط