دوشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰
داورپناه: جنجال بر سر برخی سازه‌های تهران بازی سیاسی است

افشین داورپناه مدير گروه پژوهش‌هنر پژوهشكده فرهنگ، هنر و معماری جهاددانشگاهی و نویسنده کتاب «درآمدی بر مدیریت و کاربرد نمادها و نشانه‌ها در فضای شهری» معتقد است که جنجال‌سازی‌ برخی رسانه‌ها درباره برخی سازه‌های جدید شهر تهران و نام بردن از آن‌ها به عنوان نمادهای فراماسونری و شیطان‌پرستی ناشی از کج‌فهمی و بي‌اطلاعي از دانش نشانه‌شناسی است.-

کتاب «درآمدی بر مدیریت و کاربرد نمادها و نشانه‌ها در فضای شهری» پژوهش و تالیف افشین داورپناه، چندی پیش توسط سازمان زیباسازی شهر تهران منتشر شد. داورپناه در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره ضرورت تدوین و انتشار این کتاب، گفت: «نمادشناسی» موضوعی است كه به طور مشخص در ذيل موضوعات علم «نشانه‌شناسی» يا «Semiotics» قرار می‌گيرد اما در نيم قرن اخير موضوع نمادها و نشانه‌ها تقريبا در همه حوزه‌های علوم انسانی مورد بحث قرار گرفته است. 

وی افزود: در حوزه مطالعات شهری موضوع نمادها و نشانه‌ها در رشته‌هایی چون طراحی و منظر شهری، معماری، جغرافيای شهری و شهرسازی از جايگاه مهمی برخوردار است، اما متاسفانه چندان مورد توجه قرار نگرفته است. اين در حالی است كه موضوع نمادها و نشانه‌ها در جامعه ايرانی، حساسيت دو چندانی دارد زيرا كاربرد برخی نمادها و نشانه‌ها، كه برخی گروه‌های فرهنگی و سياسی در كشور آن‌ها را ضد فرهنگی يا بيگانه قلمداد می‌كنند، با واكنش‌ها و اعتراض‌های بسیاری روبه‌رو بوده است.

داورپناه در ادامه با اشاره به این‌که با توجه به کمبود منابع مکتوب در این حوزه این کتاب را منتشر کرده، گفت: با توجه به جای خالی بحث‌های علمی نشانه‌شناسی و نمادشناسی در مطالعات شهری ايران و همچنين نياز به در دست داشتن چارچوب‌ها و مدل‌های علمی برای كاربرد صحيح نمادها و نشانه‌ها در فضاهای شهری، كار تدوين اين كتاب از سه سال پيش در دستور كار من قرار گرفت و سال گذشته باتوجه به استقبال سازمان زيباسازی شهر تهران از اين موضوع، كار نگارش اين كتاب برای اين سازمان آغاز شد.

این محقق و پژوهشگر در ادامه در پاسخ به این سوال که با توجه به ساختن چند بنا در سطح شهر تهران و سپس تخریب آن به جهت بازنمایی نمادهای فرقه‌های ضاله، آیا قرار است این کتاب عدم بازنمایی این نمادها را هشدار دهد؟ گفت: در بخش دوم اين كتاب، دو پيوست آورده شده است؛ در پيوست اول، فهرستی از مهم‌ترين و شناخته شده‌ترين نمادها و نشانه‌های ضد فرهنگی ارایه شده است. منظور از نمادها و نشانه‌های ضد فرهنگی آن گروه از نمادها ونشانه‌هایی است كه به طور مشخص و شفاف متعلق به فرهنگ يا خرده فرهنگ‌های در تعارض يا تقابل با فرهنگ عمومی جامعه ايرانی قرار دارند.

وی افزود: در پيوست دوم نيز كوشش شده تا به بخشی از ظرفيت‌های بومی نمادشناسی و نشانه‌شناختی در فرهنگ و تاريخ ايران اشاره شود و در واقع طراحان به استفاده از بن مايه‌ها يا موتيف‌های فرهنگ بومی ايران برای طراحی نمادها و نشانه‌ها، لوگوها و آرم‌ها تشويق شده‌اند.

داورپناه همچنین در پاسخ به این سوال که بحث شباهت‌های برخی از عناصر معماری اسلامی با نمادهای برخی فرقه‌ها، را چگونه می‌بیند، گفت: از هر مقوله‌ای می‌توان برداشت نمادین داشت بدون آن‌که هیچ قصد از پیش تعیین شده و مشخصی برای نمادین کردن آن چیز وجود داشته باشد و چنین وضعیتی چالش‌هایی جدی و گاه حل نشدنی در بحث نمادها به وجود می‌آورد؛ به عنوان مثال برخی از شهروندان ممکن است مصرانه، اِلمان یا عنصری را در فضای شهری، یک نماد ضدفرهنگی قلمداد کنند و برخی دیگر از شهروندان ابدا چنین برداشتی نداشته باشند! این وضعیت ممکن است درباره بسیاری از تصاویر، آثار و المان‌ها در فضای شهری مصداق پیدا کند.

این انسان‌شناس، در ادامه با اشاره به این نکته که بحث نشانه‌ها و نمادهای فرقه‌ها اکنون به بحث مهمی در جامعه تبدیل شده، گفت: در سال‌های اخیر، موضوع نمادها و نشانه‌ها، در جامعه شهری ايران به بحثی داغ و گاه جنجال برانگیز تبدیل شده است؛ در واقع، تصوير و تحليلی كه گاهی از كاربرد نمادها و نشانه‌ها در فضای شهری برخی از شهرهای ایران به ویژه شهر تهران ارایه می‌شود با اغراق‌ و سياه‌نمايی همراه بوده است. اين نوع نگاه نادرست را باید بیشتر ناشی از بی‌اطلاعی و ناآگاهی درباره نمادها و نشانه‌ها، معنا، تحليل و كاربرد آن‌ها دانست.

وی افزود: در این نگاه غلط، معمولا مرز میان مفاهیم نماد و نشانه به قدری مبهم است که عموما در کاربردهای روزانه و متاسفانه گاه تخصصی، این دو اصطلاح کلیدی به یک معنا به کار برده می‌شود، نامشخص بودن این‌که چه چیزی در شهر نماد قلمداد می‌شود و چه چیزی نشانه، موضوع جایگاه و کاربرد نمادها و نشانه‌ها در شهر و تحلیل آن‌را پیچیده‌تر می‌کند. از سوی دیگر، در برخی موارد این تصور و گمان نه چندان درست وجود دارد که یک نهاد یا سازمان به صورت دولتی، رسمی و متمرکز و صرفا با صدور چند بخشنامه یا آیین‌نامه، می‌تواند به طور کامل بر کاربرد و حضور نمادها یا نشانه‌ها در شهر و به طور مشخص فضاهای عمومی آن مدیریت و نظارت داشته باشد.

داورپناه در ادامه با اشاره به این‌که منشا این تصور اشتباه، در مرحله نخست، نداشتن آگاهی از ساز و کارهای نمادسازی و وضع نشانه‌ها در اجتماعات انسانی است، گفت: این‌که در فرهنگ‌های انسانی متناسب با نیازهای موجود، فرایندی طبیعی از نماد و نشانه‌سازی جریان دارد و بخش‌های وسیعی از این خواست فرهنگی، متناسب با کارکردهای خود ادامه حیات می‌دهد و هیچ نظارتی بر نمی‌تابد. بنابراین نقش و حدود اختیارات دولتی یا حکومتی صرفا به نظارتی نسبی بر قلمروهای مشخصی از نمادها و نشانه‌ها در حوزه عمومی جامعه محدود می‌شود و نه تمام آن.

داورپناه گفت: واقعيت اين است كه شهرهای ما، از جمله شهر تهران، سرشار از كاربرد نمادها و نشانه‌های دينی و مذهبی است اما در كاربرد آن‌ها در سطح شهر گاه آشفتگی‌ها، نابسامانی‌ها و بد سليقه‌گی‌هايی ديده می‌شود كه با اعمال يک مديريت و نظارت نظام‌مند، شفاف و مشخص اين آسيب قابل ترميم است. در واقع بخش عمده‌ای از نمادهای دينی و مذهبی توسط مردم در فضاهای شهری استفاده می‌شود، اما بخشی از كاربرد نمادها و نشانه‌ها نيز بر عهده سازمان‌هايی چون شهرداری است؛ بنابراين وقتی از نمادها در فضای شهری سخن می گوييم نبايد صرفا همه مسووليت را بر عهده شهرداری تصور كنيم.

مدیرگروه پژوهش‌هنر پژوهشكده فرهنگ، هنر و معماری در ادامه گفت: در فرهنگ دینی ایران نیز همواره نمادها و نمادسازی به عنوان یک فرایند طبیعی اجتماعی و فرهنگی وجود داشته‌است اما بحث از نمادها و نشانه‌ها این روزها کم‌کم در حال تبدیل شدن به بحثی بیشتر سیاسی و به طور مشخص دولتی است. در واقع، برخی به این تصور غلط دامن می‌زنند که نمادهای ضددینی یا غیردینی در جامعه ایرانی رو به افزایش است و جامعه را تهدید می‌کند. 

وی افزود: پژوهش درباره چگونگی وضعيت نمادها و نشانه‌ها در فضای شهری تهران نشان داده شده که این تصور، تصور چندان درستی نیست. در واقع بر خلاف آنچه که برخی از مطبوعات «زرد» و یا برخی گروه‌های سياسی مطرح می‌کنند، شهر تهران به نحوی گسترده و مردمی در حال تولید و بازتولید نمادها و نشانه‌های دینی است. البته به دلیل مبادلات فرهنگی، وجود رسانه‌ها و تاثیرپذیری‌های فرهنگی، شاهد حضور برخی نمادها و نشانه‌های غیر ایرانی و بعضا غیردینی نیز هستیم اما این مقدار تا حدودی غیرقابل اجتناب و در ضمن محدود است.

داورپناه در ادامه با اشاره به این‌که شباهت مابین برخی نمادها در فرهنگ‌های مختلف غیرقابل انکار است، گفت: بسياری از شكل‌ها و المان‌ها در بين بسياری از فرهنگ‌ها مشابه است، اگرچه ممكن است در هر فرهنگ معانی منحصر به فردی داشته باشد، به عنوان مثال ستاره‌های شش‌پر، هشت‌پر و يا شكل چشم در بسياری از فرهنگ‌ها وجود دارند اما اين‌كه اين شباهت‌ها را حتما برنامه‌ريزی شده و با اهداف سياسی يا ايدئولوژيكی خاصی همراه بدانيم در بسياری از موارد نه تنها داوری منصفانه‌ای نيست بلكه ناشی از كج فهمی يا بدفهمی است. البته معنادار بودن کاربرد یک نماد یا نشانه منوط به وجود مابه‌ازاهای فرهنگی و اجتماعی برای آن نماد یا نشانه است، در واقع هر نماد یا نشانه، باید در عالم واقع به یک پدیده یا جریان فرهنگی و اجتماعی تعلق داشته باشد؛ برای مثال، وجود یک نماد فراماسونری یا شیطان‌پرستی در یک محیط، زمانی معنای واقعی و جدی به خود می‌گیرد که آیین فراماسونری یا شیطان‌پرستی در آن جامعه یا فرهنگ نیز پیروان و حامیانی داشته باشد.

داورپناه در پایان در پاسخ به این سوال که با توجه به این پژوهش، آیا می‌توان گفت که جنجال‌های ایجاد شده برای ظاهر برخی از سازه‌های شهری در تهران هیچ پایه و اساسی ندارد، گفت: البته در فضاهای شهری تهران ممكن است كسانی هم با برنامه‌ريزی قصد استفاده نمادها و نشانه‌های ضدفرهنگي داشته باشند اما اين موضوع به طور مشخص درباره مواردی كه در دوسال اخير در مورد برخی طرح‌ها و المان‌های به كار رفته در متروی تهران يا برخی ساختمان‌های سطح شهر تهران به شكل رسانه‌ای مطرح شد، مصداق ندارد. در واقع به نظر می‌رسد برخی از اغراض سياسی، سواد پايين در مبحث نشانه‌شناختی برخی افراد، ايجاد موج رسانه‌ای هدفمند و مبتنی بر بدفهمی و كج‌فهمی و همچنين برخی اظهارنظرهای عجولانه و غيركارشناسی، حتی از سوی برخی مسوولان، مهمترين عوامل در سوبرداشت از برخی المان‌های به كار رفته در فضاهای شهری تهران است. اگر چه طراحان می‌توانستند به گونه‌ای المان‌های مذكور را طراحی كنند كه حتی مانع از به وجود آمدن اين سو تفاهم‌ها و جنجال‌های رسانه‌ای شود.

کتاب «درآمدی بر مدیریت و کاربرد نمادها و نشانه‌ها در فضای شهری» پژوهش و تالیف افشین داورپناه، توسط سازمان زیباسازی شهر تهران در 239 صفحه و بهای 10 هزار تومان منتشر شده است.

افشين داورپناه، مدير گروه پژوهش‌هنر پژوهشكده فرهنگ، هنر و معماری جهاددانشگاهی است. «تاريخچه اتنوموزيكولو‍ژی در ايران» و «حيات اجتماعی روستای خورانق در دهه‌های 1300-1340 ه.ش» دو کتابی است که در آینده‌ای نزدیک با قلم داورپناه منتشر می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها