دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۶
رضوي:نقص‌های کتابم را قبول دارم

نويسنده كتاب «فلسفه انتقادي تاريخ» در نشست نقد اين اثر گفت: این کتاب حداکثر برای دانشجویان کارشناسی ارشد کاربرد دارد و منبع مناسبی برای دانشجویان دکترا نیست. در اين كتاب هيچ ادعايي ندارم، زيرا آن را تنها با هدف طرح ضرورت پرداختن به فلسفه تاریخ نوشتم و خود به نقص‌های کتابم معترفم.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، این نشست عصر دیروز (یکشنبه 22 مرداد) در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد. 

ابوالفضل رضوی، نویسنده کتاب و همچنین محمدامیر احمدزاده و علیرضا مولایی، از مدرسان تاریخ به عنوان منتقدان نشست حضور داشتند. خدیجه معصومی نیز دبیری آن را بر عهده داشت.

ابتدا معصومی توضیحاتی درباره محتوای این اثر ارایه کرد و سپس مولایی گفت: ورود به حوزه فلسفه تاریخ، کاری دشوار و چالش‌برانگیز است. اگر سابقه این بحث را در ایران بررسی کنیم خواهیم دید که با وجود بیش از هزار سال سابقه متون تاریخی در کشورمان، سال‌های زیادی از ورود فلسفه تاریخ به ایران نمی‌گذرد. 

وی بیشتر کتاب‌های حوزه فلسفه تاریخ و معرفت‌شناسی تاریخ را آثار ترجمه‌ای دانست و گفت: عمده این ترجمه‌ها پس از انقلاب صورت گرفته‌اند.

مولایی یادآوری کرد: آقای رضوی این جسارت را داشت که با وجود دشواری این حوزه دست به تالیف درباره آن بزند. من می‌خواهم دلیل تالیف زودهنگام آقای رضوی را بدانم و این‌که چرا پیش از این‌که اثری را در این باره ترجمه کند، دست به تالیف زده است.

سپس رضوی گفت: همان‌طور که آقای مولایی مطرح کردند، ممکن است این سوال برای سایرین نیز مطرح شود که چرا من پیش از آن که ترجمه‌ای را در این حوزه ارایه دهم، اقدام به تالیف کتاب کردم. من زبان‌دان نیستم و زبان انگلیسی را نیز به کمک لغت‌نامه‌ها مطالعه می‌کنم. من این کتاب را به دلیل فقدان برخی از مفاهیم نوشتم. ما در حوزه تاریخ فلسفه با فقدان برخی از مفاهیم روبه‌رو هستیم. به عنوان فردی که حدود پانزده سال مشغول تدریس این درس هستم، خواستم کتابی را در اختیار دانشجو قرار دهم که مولفه‌ها و حدود فهم‌های حوزه فلسفه تاریخ را دربر داشته باشد تا این دانشجویان با سردرگمی‌هایی که من در دوره تحصیل و تدریس با آن‌ها روبه‌رو بودم مواجه نشوند.

وی افزود: مطمئن بودم این کتاب با انبوه انتقادات روبه‌رو خواهد شد که یک بخش از آن به دلیل چالش‌برانگیز بودن این حوزه است و بخش دیگر از این امر ناشی می‌شود که من با تالیف این کتاب وارد وادی دشواری شده‌ام که شبیه به بیابانی بی‌انتهاست. در مقدمه کتاب نیز گفته‌ام که با تالیف این اثر بیشتر قصد داشتم که فتح‌بابی در حوزه فلسفه تاریخ صورت بگیرد تا دیگران نیز وارد آن شوند و راه را ادامه دهند. شناخت مباحث معرفتی و شناختی در فلسفه تاریخ برای ما امری ضروری است. کتاب‌هایی که تاکنون در حوزه تاریخ منتشر شده‌اند، بیشتر رویکرد فلسفی آن‌ها غالب است و چندان حوزه تاریخ را دربر نمی‌گیرند.

سپس احمدزاده گفت: متاسفانه در ایران ارزیابی کتاب پس از انتشار آن صورت می‌گیرد، به همین دلیل پس از انتشار هر کتاب، باید چندین جلسه نقد و بررسی درباره آن انجام شود تا عیوب آن به‌خوبی مشخص و رفع شوند.

وي افزود: چند مساله در فلسفه علم تاریخ وجود دارد که نویسنده این کتاب از میان آن‌ها، چیستی و هدف را نسبتا خوب تبیین کرده است، اما در بخش مربوط به هدف فلسفه علم تاریخ، به جای این‌که درباره موضوعات یا افراد مهم، طرح بحث شود، تنها به برجسته کردن نام آن‌ها بسنده شده است. اشکالات شکلی نیز در اين کتاب وجود دارند و برخی از ارجاعات آن محدود است. مراجعه نکردن به منابع دست‌اول قابل‌دسترسی نیز از دیگر مشکلات کتاب است.

احمدزاده با تمجید از قلم روان نویسنده کتاب، گفت: این کتاب متنی خواب‌آور ندارد و نسبتا انتقادی است و خواننده را جذب می‌کند. نویسنده در تمام محتوای کتاب حضور دارد و درباره مسایل مختلف اظهارنظر می‌کند.
سپس رضوی گفت: این‌که وارد بیابانی شوی و بخواهی در این وادی کتاب بنویسی، به یقین با انتقادات مواجه خواهی شد. من به عیوب این کتاب اعتراف می‌کنم، اما قصدم از نوشتن آن بیشتر این بود که متنی منسجم درباره مبانی فلسفه تاریخ در اختیار دانشجویان قرار دهم. در برخی موارد همین که بحث‌هایی مطرح شود خوب است. به اعتقاد من درباره مطالب این اثر می‌توان حدود چهل کتاب نوشت.

در ادامه، مولایی گفت: محتوای کتاب، برآورنده انتظار از عنوان کتاب نیست. با دیدن عنوان کتاب، گمان مي‌کردم بسیاری از مسایل کلیدی و جدی فلسفه تاریخ در کتاب مطرح شده است، اما با خواندن آن دیدم این‌گونه نیست. به نظر می‌رسد این اثر نمی‌تواند به عنوان راهنمایی علمی مورد استفاده دانشجویان قرار بگیرد تا با بهره‌گیری از آن، روش‌هایی را فرابگیرند که به واسطه آن‌ها، مکاتب تاریخی و بحث‌های عینیت و بی‌طرفی در تاریخ را نقد و ارزیابی کنند. من این کتاب را بیشتر، درآمدی بر فلسفه انتقادی تاریخ یا تاریخچه فلسفه تاریخ می‌دانم، زیرا این عناوین با محتوای کتاب سازگارترند. این اثر بیشتر نگاه متفکران فلسفه تاریخ به برخی از مسایل را بررسی کرده است، در حالی که انتظار می‌رفت این مسایل به طور مستقل بررسی شوند.

وی افزود: این کتاب دچار نقصی است که به انگیزه رفع کردن آن نقص نوشته شده است. این اثر نیز صبغه تاریخی ندارد و در عمل وارد بحث‌های انتزاعی فلاسفه علم تاریخ شده است. اگر نویسنده کتاب این مباحث را با روش‌شناسی تاریخی انطباق می‌داد و مصادیق تاریخی برای آن‌ها ارایه می‌کرد، به علاقه‌مندان فلسفه تاریخ لطف می‌کرد.

سپس رضوی گفت: این اثر برای دانشجویان کارشناسی و حداکثر برای دانشجویان کارشناسی ارشد کاربرد دارد و منبع مناسبی برای دانشجویان دکترا نیست. قصدم تنها این بود که دانشجویان را با این مباحث آشنا کنم. من خود به نقص‌های کتابم معترفم و خوشحال می‌شوم اگر دوستان نقدهای خود را مکتوب کنند و انتشار دهند. هیچ ادعایی در این کتاب ندارم و آن را تنها با هدف طرح ضرورت پرداختن به فلسفه تاریخ نوشتم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها