به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پنل نخست همایش یکروزه قرآن کریم و هنر با سخنرانی حبیبالله آیتاللهی، حکمتالله ملاصالحی، سعید شاپوری، مرتضی حیدری و جبار رحمانی و با ریاست بهمن نامورمطلق، عصر دیروز سهشنبه 24 مرداد، در تالار امیرخانی خانه هنرمندان برگزار شد.
سخنران نخست این پنل حبیبالله آیتاللهی با موضوع «شیوههای نقد هنری قرآنی» بود. آیتاللهی گفت: امروزه عادت شده است که بسیاری از مطالب را که در قرآن مطرح شده با علوم امروزی تطبیق میدهند و با این کار بسیاری از مطالب درست درنمیآید. به دليل وحی بودن قرآن باید علوم امروزی را با قرآن مطابقت داد.
وی افزود: نقد یعنی جدا کردن خوب از بد، یا جدا کرده سره از ناسره. این لغت در عربی هم به معنای خرد کردن است. خوب و بد دو کلمه جامع هستند؛ یعنی در هر حوزهای میتوان این دو را از هم جدا کرد، به عنوان مثال، حق و باطل، نور و ظلمات. دو عنصر متضاد خواه ناخواه، یکی خوب است و یکی بد و این اساس نقد در قرآن است.
این عضو هیات علمی دانشگاه شاهد در ادامه با بیان این نکته که گونههای مختلف نقد ادبی و هنری در قرآن کریم مطرح شده، گفت: در قرآن گونههای مختلفی از نقد موجود است که به هیچ عنوان در دانش علوم انسانی در غرب مطرح نشده است. نقد در قرآن بر اساس جمله، امر به معروف و نهی از منکر است. در قرآن آمرین به معروف و ناهیان از منکر یعنی منتقدان به عنوان بهترین کسان معرفی شدهاند.
آیتاللهی در ادامه به معرفی آیاتی از قرآن کریم که ناظر به نقد هستند، پرداخت و گفت: در سوره یوسف بیشتر این نقدها آمده است؛ مثلا رفتار برادران یوسف نسبت به یوسف گونهای از نقد است. همچنین در سوره غاشیه خطاب به پیغمبر آمده است که «آیا این اعراب به شتر نگاه نمیکنند که چگونه آفریده شده است؟» مخاطب از این کلام سره و ناسره را دریافت خواهد کرد.
آیتاللهی گفت: نقد قرآنی برای هدایت کسانی است که عهد ازلی را فراموش کردهاند. اصول منطقی نقد در قرآن اینگونه است که فراموشکاران عهد ازلی به مسیر درست هدایت شوند. فرق نقد قرآنی با انسانی در این است که در قرآن منتقد خداست و کسانی از طرف خداوند مامور به اینکار میشوند و آنها در مسیری که خداوند دستور فرموده نقد میکنند تا گمراهان هدایت شوند.
در ادامه جلسه حکمتالله ملاصالحی استاد دانشگاه تهران درباره «خلاقیت و حیات دینی بشر» شروع به سخنرانی کرد و گفت: دیدگاه کلاسیک درباره خلاقیت دیدگاهی ذوقی و زیباییشناختی است. این رویکرد محدود کلاسیک به مساله خلاقیت امروز دیگر کارایی ندارد.
وی افزود: انسان وجودی خلاق است و نحوه حضور او در جهان با خلاقیت رقم زده شد. نخستین کنشهای خلاق انسان پیش از تاریخ انجام شد، یعنی انسان پیشاتاریخی با خلاقیت خود، تاریخ را افتتاح کرد. بر اساس کتاب خدا نیز انسان فراخوانده شدن تا محیط خود را بسازد و دست به نوعی خودآفرینی بزند.
ملاصالحی در ادامه با اشاره به این نکته که کنشهای خلاق انسان محدود به زیباییشناسی نمیشود، گفت: سپهرهای متفاوتی چون سکناگزیدن، عرفان و بسیاری دیگر از این کنشها نمونههای از خلاقیت انسانی است. انسان با کنشهای خلاق خود هستی را نقد میکند و هر تصویری که انسان میآفریند، تفسیری از عالم است.
ملاصالحی در ادامه به دو گونه مختلف خلاقیت اشاره کرد و گفت: انسان میتواند هم دست به خلاقیتهای اهورایی بزند و هم میتواند با خلاقیتهای اهریمنی خود جهانی را بسوزاند. از منظر وحیانی اسلام، خلاقیت کنش آزادی است و آزادی کنشی مسوولانه است. بنابراین انسان باید در خلاقیتهای خود جانب احتیاط را نگه دارد و این دستوری قرآنی است. در تفکر اسلامی شیطان خلاق نیست اما قدرت و توانایی منحرف کردن مسیر خلاقیت اهورایی انسان را دارد.
وی افزود: یکی از کارهای اساسی ما باید این باشد که یکبار دیگر تاریخ را طبق حرکت و مسیر قرآن برگردانیم. کتاب خدا حقیقت میآورد و ذوق و زیباییشناسی ما را افزون میکند تا تصاویر و نشانههای زیبا بیافرینیم. بر این اساس میتوان تاریخی که با خلاقیت انسانی شروع شده اما از مسیر خود منحرف شده است به مسیر خلاقیتهای متعالی و هنر وحیانی بازگردانیم.
ملاصالحی در ادامه با اشاره به این نکته که یک وجه مهم خلاقیت در انسان درگیر شدن تمام وجود انسان در امر خلاق است، گفت: در خلاقیتهای اهریمنی آشفتگی وجود دارد، اما خلاقیتهای اهورایی واجد نظم و ترتیب است. بر این اساس هنر وحیانی که نظم و ترتیب خود را از قرآن اخذ کرده یک کنش خلاق اهورایی است.
ملاصالحی در پایان با تفاوتهای خلاقیت انسان با خلاقیت خدا اشاره کرد و گفت: انسان خلق از عدم ندارد، اما خداوند همه هستی را از عدم خلق کرده است. همچنین خلاقیت خداوند مطلق است اما خلاقیت انسانی نسبی و نمادین.
دیگر سخنران این نشست سعید شاپوری، دکترای فلسفه هنر و عضو هیات علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی با موضوع «حیات دراماتیک و امکان تراژدی در قرآن کریم» بود. شاپوری بحث خود را با توضیح تراژدی و حیات دراماتیک و شخصیت تراژدی از منظر یونانی آغاز کرد و گفت: درام و تراژدی در یونان باستان بحث و گفتوگو و همچنین انتقاد از خدایانی است که چهره انسانی دارند و بدذات و شریر هستند. فرم تراژدی در نتیجه پرسش از خدایان یونانی و انتقاد از دین یونانی است.
وی افزود: شخصیتهای تراژدی چون آزاد هستند و قدرت دارند، همگی از شخصیتهای برجسته و خدایان انتخاب میشوند. همچنین قهرمان اصلی تراژدی یک هامارتیا و خطای تراژیک دارد که در انتها گریبانش را میگیرد.
نویسنده کتاب «جلوههای دراماتیک قرآن کریم» در ادامه گفت: خداوند در قرآن کریم با دلیل و منطق قصهگویی میکند. یک ششم قرآن آیات قرآنی قصه است و این قصهها ساختار متفاوتی دارند. در میان این ساختارها نیز یک ساختار کاملا منطبق با ساختار دراماتیک ارسطویی وجود دارد که هم واجد فعل تام است و هم «آغاز، حوادث و پایان» دارد. حتی این داستانها با ساختار کلاسیک سهپردهای در فیلمنامهنویسی هم قابل انطباق است. در قرآن داستانهای پیامبران به این صورت سه پردهای آمده است.
شاپوری گفت: شخصیتهای اصلی قصههای قرآنی، طبیعتا انبیا و انسانهای برگزیده جامعه هستند و این مساله به درام یونانی شبیه است، اما این شخصیتها «هامارتیا» ندارند و برخی از مسایل در زندگی پیامبرانی چون یونس، قابل انطباق بر مفهوم هامارتیا نیست. مساله دیگر در این است که در تراژدی آنکه دچار هامارتیا است در نهایت خود را تنبیه میکند، اما در قرآن به هیچ عنوان اینگونه نیست و نقطه غمگین و تلخ شخصیتها در شهید شدن آنها، مانند یحیی نبی است. سرنوشت ظاهرا تراژیک یحیی با وعده خداوند به رسیدگی حسابها در قیامت و بیان این نکته که شهدا کشته نشدهاند بلکه در نزد ما روزی میخورند، از مفهوم تراژدی خارج میشود.
شاپوری در انتها گفت: مساله معاد و قیامت یکی از بحثهایی است که باعث عدم تراژدی در قرآن است. بر این اساس میتوان گفت که اتفاقهای عاشورا و کربلا به هیچ عنوان تراژدی نیست.
دیگر سخنرانان این نشست مرتضی حیدری عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس با عنوان «جمال و حکمت وحیانی در قرآن» و جبار رحمانی با موضوع «گونهشناسی گفتمانی نظریات مربوط به هنر و قرآن» بودند.
چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۲:۴۸
نظر شما