به گزارش خبرگزای کتاب ایران(ایبنا)، به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای اخلاق، نشست نقد و بررسی کتاب «ای کاش گل سرخ نبود» نوشته منیژه آرمین، پنجشنبه، 16 شهریور در فرهنگسرای اخلاق برگزار شد. در این جلسه علاوه بر نویسنده رمان، علیالله سلیمی و فرحناز علیزاده به عنوان منتقد حضور داشتند.
در ابتدا این جلسه، یکی از دانشپژوهان كارگاه «زنگ داستان» فرهنگسرای اخلاق، بعد از معرفی نویسنده و منتقدان کتاب خلاصهای از رمان را برای حاضران بیان کرد و آرمین نیز بخشی از کتاب را خواند.
در بخش دیگری از این نشست، علیزاده، نویسنده کتاب «آقای قاضی چه حکمی میدهید»، درباره رابطه پیرنگ با شخصیت اصلی و ضرورت حضور مساله و گره در داستان گفت: داستان حکایت یک انسان در حال ثبات نیست. هرچه مساله و گره شخصیت اصلی حیاتیتر باشد، خواننده با متن بیشتر درگیر میشود.
وی افزود: شخصیت اصلی رمان در حال سکون مطلق، از مرگ در خانه سالمندان واهمه دارد، موضوعی که گویا در ناخودآگاه جمعی تمام زنان کهنسال آسایشگاه با دیدن کالسکه نمود مییابد. به این ترتیب با روشن شدن گره داستانی، خواننده سعی میکند تا از پس رخدادها به چگونگی و یا چرایی گره برسد.
این منتقد ادامه داد: در این رمان آنچه که مطرح میشود، فقط برگشت به گذشته، یادآوری عروسیها، مرگها، زایمانها و غیره است؛ بنابراین زمان و لحظه روایت گاه در دل رمان فراموش میشود و زمان روایت بیشتر به گذشته اختصاص مییابد؛ از این رو خواننده در پایان بدون پیش زمینه مناسب و پرداخت داستانی با تجلی یا تحول شخصیت اصلی مواجه میشود. این تحول و تجلی نه تنها در شخصیت اصلی بلکه در شخصیت «داریوش مانی» بدون انگیزه های لازم تنها نقل میشود.
علیزاده همچنین درباره ناکارآمد بودن دخالت نویسنده در متن بعد از پنجاه و هفت صفحه از کتاب گفت: حضور نویسندهای که به گفته خودش قصد دارد ابهامات تاریخ معاصر را کشف کند و پا در تاریخ بگذارد، به هیچ عنوان در متن خوش نمینشیند؛ چرا که نویسنده فقط به گزارشی از تاریخ بسنده میکند و آن را پس زمینهای برای فضای داستان در نظر میگیرد.
آرمین نیز در بخش پایانی این جلسه نقد گفت: من در مجموع به نقد و برگزاری این گونه جلسات اعتقادی ندارم زیرا نقدهایی این گونه انجام میشود، در ذهن من باقی نمیماند.
وی درباره پایانبندی داستان گفت: به نظر من داستان و رمان مانند خود زندگیاند و رئال و سوررئال ندارد. همه ما در یک دنیای رئالیستی زندگی میکنیم، ولی اغلب افکارمان سوررئالیستیاند.
رمان «ای کاش گل سرخ نبود» براي نخستین بار در سال 1384 به چاپ رسيد و در سال 1387 براي پنجمين بار منتشر شد.
این رمان سال گذشته (1390) برای ششمین بار راهی بازار کتاب شد.
«اي كاش گل سرخ نبود»، مشتمل بر هفت فصل است و زني بنام «گللر» شخصیت اول اين رمان است. وي دختر يكي از روحانيان مشهد است که به پسر همسايه با نام «مهدي» دل ميبندد، در حالي كه پدر روحانيش مخالف اين ازدواج است، اما در نهايت تسليم ميشود. مهدي افسر ارتش است و با همسرش گللر در ماجراي كشف حجاب و جشنهاي مختلف از پيشگامان اين طرح شركت ميكند و گللر خواننده و نوازنده متجددين افراطي ميشود ...
شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۴
نظر شما