کتاب «برهم زدن نظم جهانی» (امپریالیسم آمریکا در خاورمیانه پیش و پس از ۱۱ سپتامبر) در پی شرح و تبیین سیاست خارجی آمریکا و همچنین اتفاقات پیش و پس از رویداد یازده سپتامبر است.«ایبنا» به مناسبت یازدهمین سالگرد واقعه ۱۱ سپتامبر، نگاهی تحلیلی به این کتاب دارد. این اثر نوشته «فرانسیس ای. بویل» است که توسط کیانوش کیاکجوری و علی جعفریمنفرد به فارسی برگردان شده و درآمدی تاریخی بر این رخداد دارد.-
نظر به اینکه بیشتر کشتهشدگان این حملهها مردم عادی و شهروندانی با ملیت بیش از ۹۰ کشور جهان بودند از این رو رویداد ۱۱ سپتامبر زنگ خطری جدی را برای قرن جدید به صدا درآورد.
شروع جنگ علیه تروریسم، حمله به افغانستان و برهم زدن قدرت طالبان و همچنین تصویب طرح «قانون میهنپرستی آمریکا» نخستین واکنش ایالات متحده پس از این حملات بود. برخی از بنگاههای تجاری و کمپانیهای اقتصادی در آمریکا، برای چند روز و چند هفته فعالیت خود را به تعویق انداخته و بعد از بازگشایی خبر از زیان چشمگیری دادند که بیشتر شرکتهای هواپیمایی و مؤسسات بیمه را شامل میشد. بازیهای رسانهای و جایگزینی واقعیتهای بدیل به جای واقعیت راستین به این روند نیز دامن زد.
به رغم آنکه خسارت وارد شده به پنتاگون در مدت یک سال جبران شد اما دیگر بدیهی است که بگوییم یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱ همه چیز را در جهان تغییر داده و دیگر جهان نظم گذشته را ندارد. در واقع تمایلات سلطهگری، میل امپریالیستی و سویه سرمایهداری در سیاست خارجی ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم تغییر چندانی نکرده است. تغییرات اندکی در روند سیاست خارجی آمریکا از زمان تأسیس آن در سال ۱۷۸۹ میلادی داده شده اما قرن بیست و یکم شاهد تلاش دولت آمریکا برای استعمار و بهرهکشی و تسلط بر ذخایر هیدروکربن در کشورهای آسیای مرکزی، خاورمیانه و خلیج فارس به بهانه جنگ علیه تروریسم و نابودی سلاحهای کشتار جمعی بوده است. در سالهای گذشته سیاست خارجی آمریکا با تمرکز بر بازیهای رسانهای و اتفاقات یازده سپتامبر و با تکیه بر کمپانیهای بزرگ و لابیهای سیاسی، اقدام به تهاجم، نسلکشی، پاکسازی قومی و جنایات جنگی زده است. کتاب بر هم زدن نظم جهانی در پی شرح و تبیین سیاست خارجی آمریکا و همچنین اتفاقات پیش و پس از رویداد یازده سپتامبر است.
این کتاب در ۹ فصل تنظیم شده که نگارنده در فصل نخست از میانه انقلاب ۱۹۷۹ ایران به رهبری آیتالله خمینی آغاز میکند. در این فصل با مروری بر بحران بینالمللی و بیطرفی سیاست خارجی آمریکا در قبال جنگ ایران و عراق، به بررسی علت تمایل دولت به ظاهر لیبرال و حقوق بشردوست کارتر به عراق و صدام حسین میپردازد. وی معتقد است که دولت کارتر در تناقض با رویکرد سیاسی مورد ادعای خود، در سپتامبر سال ۱۹۸۰ صدام حسین را نسبت به اشغال ایران ترغیب کرده است. به زعم وی آنچه به عنوان بحران گروگانگیری در سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۱ در ایران رخ داد پیامد فرعی انقلاب ایران بود که به رخداد موثری در شکست کارتر در برابر رونالد ریگان در انتخابات ریاست جمهوری بدل شد. گرچه رویکرد و سویه دولت ریگان نیز دنباله روی رفتار دولت کارتر بود.
نگارنده در فصل دوم کتاب به تراژدی و قساوت آشکار جنگ ویرانگر دولت بوش پدر علیه عراق در سال ۱۹۹۱ میپردازد. این فصل مبتنی بر فعالیتی است که بویل در مقام مشاور کمیسیون تحقیقات دادگاه بینالمللی جنایتهای جنگی با سازماندهی و مدیریت رمزی کلارک، دادستان سابق آمریکا انجام داده است.
در فصل سوم به پرونده سروان دکتر یولاندا هوئت- وون میپردازد و علت و اهمیت پرداختن به چنین مسالهای را برای موقعیتهایی میداند که نیروهای ارتش آمریکا بر مبنای اصول و وجدان خود از شرکت در جنگهای متجاوزانه آمریکا در عراق و دیگر نقاط جهان خودداری خواهند کرد.
نویسنده در فصل چهارم به دادخواست کودکان عراقی به سازمان ملل متحد و رسیدگی به اتهام رییس جمهور بوش و دیگر مسوولان آمریکایی در مساله نسلکشی میپردازد. در فصل پنجم با نقد و بررسی مداخلههای بشر دوستانه و حقوق بینالملل دولتهای آمریکا، عملکرد آنها و همچنین چیستی مداخله نظامی مشروع و بشر دوستانه ایالات متحده را تحلیل میکند.
فصل ششم درآمد ویژهای است بر دیگر کتاب بویل، به نام «جنایت بازدارندگی هستهای» که با عنوان «جورج بوش پسر، یازده سپتامبر و حاکمیت قانون» که به صورتی جامع جنگ متجاوزانه بوش پسر را علیه افغانستان در طی سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۲ بررسی میکند.
در فصل هفتم به جنگ خصمانه دولت بوش علیه عراق که در سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۳ رخ داد پرداخته است. ذکر این مهم ضروری است که دولت بوش پسر به بهانه جنگ علیه تروریسم و به دنبال حملات یازده سپتامبر در فاصله دو سال، دو جنگ را علیه دو کشوری به راه انداخت که به اندازه نصف کره زمین با آنها فاصله داشت. نگارنده در فصل هشتم با ارایه راهنمایی برای استیضاح رییس جمهور بوش پسر، در فصل آخر به نقد و بررسی این پرسش میپردازد که آیا جنگ جهانی سوم در راه است؟
فرانسیس ای. بویل، استاد حقوق بینالملل دانشگاه ایلی نویز است. وی در سال ۱۹۷۱مدرک AB علوم سیاسی را از دانشگاه شیکاگو و دکتری رشته علوم سیاسی را از دانشگاه هاروارد دریافت کرده است. بویل به عنوان وکیل بوسنی و هرزگوین و نیز نشاندهنده دو انجمن از شهروندان در بوسنی بوده و همچنین وکیل دولت موقت تشکیلات خودگردان فلسطین است و دو کیفرخواست علیه اسلوبودان میلوسویچ، «کنشهای صلح برای ارتکاب نسل کشی» و «جنایات علیه بشریت و جنایات جنگی در بوسنی و هرزگوین» را در پیش گرفته است. وی همچنین کتاب «جنایت بازدارندگی هستهای» در انتقاد از توجیهات حقوقی جنگ طلبان آمریکایی و نیز نقد موضوع بازدارندگی هستهای و کاربرد سلاحهای کشتار جمعی از منظر حقوق بینالملل را در کارنامه خود دارد.
چاپ نخست کتاب «برهم زدن نظم جهانی» نوشته «فرانسیس ای. بویل» با ترجمه کیانوش کیاکجوری و علی جعفریمنفرد در ۲۷۰ صفحه با شمارگان دو هزار نسخه و بهای 9 هزار تومان از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است.
نظر شما