نشست نقد و بررسی کتاب «آموزش و پرورش تطبیقی» چهارشنبه (12 مهر) در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد. محمد آرمند، کارشناس آموزش و پرورش گفت: آموزش و پرورش تطبیقی جایگاه مهمی در علوم تربیتی دارد،بنابراین استفاده از تجربه کشورهای پیشرفته با هدف ایجاد تغییرات مفید ضروری است._
دکتر محمد آرمند، کارشناس و مدرس دانشگاه گفت: آموزش و پرورش تطبیقی از جمله شاخههای مهم علوم تربیتی است و امروزه بهعنوان یک رشته در دانشگاههای مختلف شناخته میشود.
وی افزود: اگر مسوولان میخواهند تغییرات موثری را در نظام آموزش و پرورش کشور به وجود آورند باید از تجربههای جهانی استفاده کنند. این امر محقق نمیشود مگر اینکه ابعاد و عناصر مختلف تعلیم و تربیت شناسایی شوند.
این مدس دانشگاه با اشاره به اینکه آموزش و پرورش تطبیقی با تاریخ تعلیم و تربیت ارتباط دارد عنوان کرد: در استفاده از تجربههای آموزشی کشورهای پیشرفته ابتدا باید تحقیق کنیم و نسبت به گذشته این کشورها و اینکه چه مراحلی را طی کردهاند تا به این جایگاه رسیدهاند آگاه شویم.
آرمند در ادامه سخنانش گفت: در آموزش و پرورش تطبیقی نمیتوانیم تمام تجربه کشورهای پیشرفته را در کشور بهکار ببریم بلکه باید از روشها و الگوهایی که متناسب با فرهنگ و شرایط جامعه است استفاده کنیم.
کارشناس حوزه آموزش و پرورش با اشاره به شیوه مناسب تالیف گفت: یک کتاب خوب و کاربردی از ویژگیهای مختلفی برخوردار است. نخست اینکه مولف هنگام تالیف اثر باید بداند محتوای کتاب قرار است برای کدام گروه سنی ارایه شود تا بر اساس ویژگیهای آن گروه سنی دست به تالیف بزند.
وی افزود: وجود مقدمه و پیشگفتار در کتاب از جمله ضرورتهای یک اثر به شمار میرود. چرا که مولف در بخش مقدمه به معرفی کتاب خود، ابعاد، بخشها و موضوعهای مطرح شده در کتاب میپردازد. همچنین مخاطبان با استفاده از مقدمه کتاب است که متوجه میشوند مولف در اثر به چه موضوعی و چگونه پرداخته است. کتاب «آموزش و پرورش تطبیقی» متاسفانه از ویژگی وجود مقدمه برخوردار نیست و این از جمله نقاط ضعف آن محسوب میشود.
آرمند با بیان اینکه نبود پیشگفتار در کتاب «آموزش و پرورش تطبیقی» از دیگر ضعفهای این اثر است گفت: مولف در قسمت پیشگفتار درباره انگیزه تالیف اثرش و اینکه چه کمبودها و خلاءهایی وی را به نگارش این اثر واداشته است، سخن میگوید.
این مدرس دانشگاه افزود: هدفهای آموزشی در ابتدای هر فصل کتاب به مخاطبان میآموزد مولف در فصول مختلف به دنبال آموزش چه مطلبی بوده و بر یادگیری چه مطالبی تاکید داشته است. رعایت این موضوع نیز در کتاب «آموزش و پرورش تطبیقی» به چشم نمیخورد.
کارشناس حوزه آموزش و پرورش بیان کرد: مقدمهای که در ابتدای هر فصل از کتاب وجود دارد بیانگر اهداف نگارش موضوعی است که مولف در هر فصل به آنها میپردازد. این بخش از کتاب از نظر روانشناسی به یادگیری مطالب کمک میکند. نتیجهگیری در پایان فصول کتاب از دیگر نکتههای مهم و برجسته هر فصل به شمار میرود، چرا که بهصورت خلاصه به معرفی فصل کتاب میپردازد.
آرمند وجود عناصر بصری در کتاب را ضروری دانست و گفت: وجود تصاویر متفاوت در کتابهای درسی خیلی مهم است،چرا که ضمن فراهم کردن زمینههای یادگیری عمیق مطالب، محتوای کتابها را از حالت یکنواختی درمیآورند و انگیزه مطالعه را در مخاطبان بیشتر میکنند و باعث رفع خستگی آنها میشوند.
وی افزود: مولف میتواند برای جذابتر شدن کتاب خود در محتوای آن بخشی را با استفاده از کادرهای مختلف به معرفی کتابهای ویژه یا اشخاص مشهور و برجسته اختصاص دهد که در کتاب «آموزش و پرورش تطبیقی» جای خالی این بخش مهم احساس میشود.
این مدرس دانشگاه نوع چیدمان مطالب کتاب را در میزان فهم و یادگیری محتوای آن از سوی مخاطبان موثر دانست و گفت: محتوای یک اثر باید از انسجام منطقی و نظم ویژهای برخوردار باشد. مطالب یک کتاب میتوانند یا بهصورت موضوعی یا بهصورت روند تاریخی تنظیم شوند. مولف کتاب «آموزش و پرورش تطبیقی» این انسجام و وحدت کلام را در نگارش خود رعایت کرده است.
آرمند اظهار کرد: مولف کتاب «آموزش و پرورش تطبیقی» در نگارش این اثر از واژگان و جملات بهصورت روان و صریح استفاده کرده است. مخاطبان با مطالعه این اثر بهخوبی متوجه مفاهیم محتوای آن میشوند و نیازی به توضیح بیشتر ندارند.
وی در پایان گفت: کاش دکتر بهرام محسنپور، مولف کتاب «آموزش و پرورش تطبیقی» در این نشست حضور داشت تا از رویکرد نگارش وی در ارایه این اثر مطلع میشدیم. امیدواریم که مولف در نوبتهای دیگر چاپ این اثر نسبت به رفع نواقص مطرح شده در این نشست اقدام کند.
کتاب « آموزش و پرورش تطبیقی» در 120 صفحه از سوی انتشارات سمت منتشر شده است.
نظر شما