چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۱ - ۱۶:۲۶
ابومحبوب: خرد زال برگرفته از طبیعت است

احمد ابومحبوب در هجدهمین نشست «شاهنامه‌پژوهی» سرای اهل قلم گفت: زال پرورش یافته طبیعت و در نتیجه خرد او، خردی برگفته از طبیعت و برخلاف خرد انسانی است که از تربیت ناشی می شود؛ از سوی دیگر در جوامع انسانی و برخلاف طبیعت، غرایز سرکوب می‌شوند._

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، هجدهمین نشست از سلسله درس‌های «شاهنامه‌پژوهی» عصر دیروز (18 مهر) و پس از سه هفته تاخیر از ساعت 17 با حضور احمد ابومحبوب، مدرس این دوره و جمعی از علاقه‌مندان به شاهنامه در سرای اهل قلم برگزار شد.

ابومحبوب در آغاز این جلسه گفت: زال در حوزه انسانی پرورش نیافته که سرکوب‌ها در او اتفاق افتاده باشد، زال در حوزه طبیعت رشد یافته و در این حوزه به هیچ‌وجه سرکوب غرایز وجود ندارد. عریانی زال هم برای همین است. برخلاف آن‌چه در محیط انسانی و در زمینه سرکوب غرایز می‌بینیم.

وی توضیح داد: از سوی دیگر به همین دلیل است که پس از تولد زال جامعه انسانی او را طرد می‌کند و به طبیعت می‌فرستد؛ چراکه زال خردی است که مستقیما ازخود طبیعت برگرفته شده است و نه خرد ناشی از تربیت. خرد انسان‌های جوامع خردی ناشی از تربیت است؛ چراکه تربیت و فرهنگ و برساخته از انسان است و نسل به نسل از سوی انسان منتقل می‌شود.

این پژوهشگر افزود: به همین دلیل زال چهره زن‌‌سالارانه دارد؛ چراکه از دورن طبیعت بار آمده است. در این بخش، شاهنامه دانش زال را بیان می‌کند و در بخش دیگر گسترش زال را نشان می‌دهد.

ابومحبوب در بخش دیگر ابیاتی از «شاهنامه» را قرائت کرد که داستان به پادشاهی رسیدن زال را پس از سام شرح می‌دهند و از این دوران به عنوان عقب رفتن دنیای کهن و جایگزینی فرهنگ، نگرش، دانایی، فرهنگ و عصر جدید یاد کرد که می‌خواهد پادشاهی‌اش را گسترش دهد. وی همچنین شرح جداگانه هریک از ابیات را نیز ارایه کرد.

وی در بخش دیگر از سخنانش اظهار کرد: ازدواج با دختر، خواهر یا حتی مادر پادشاه موجب انتقال قدرت به نفر بعدی بوده است. به معنای دیگر زن محور انتقال قدرت شاهی بوده و رسمیت یک پادشاهی به وسیله ازدواج بوده است. برهمین اساس بسیاری از پادشاهان گذشته با خواهران خود ازدواج می‌کرده‌اند؛ چراکه می‌خواسته‌اند رسمیت شاهی بیابند.

این شاهنامه‌پژوه در ادامه زال را اهورایی و مهراب را دیو معرفی کرد و توضیح داد: برهمین اساس زال و مهراب یکدیگر را بی دین می‌دانند. دیو در این‌جا به معنای خدایان متعدد است. مهراب مربوط به دورانی است که هنوز ایزدان متعدد پرستیده می‌شده‌اند. در ساختار این شعر برای نشان دادن جدا بودن فرهنگ زال و مهراب از یکدیگر، گفته شده است که هر یک از آن‌ها در یک سوی رودخانه ایستاده‌اند.

وی در ادامه و در زمینه معرفی نمادهای اسطوره‌ای این داستان از سیمرغ به عنوان یک مرغ شاهانه یاد کرد و افزود: سیمرغ از کهن‌ترین نمادهای ایرانی است. گاهی به عقابی با بال‌های باز تصویری شده است. پرچم ایران در دوران کوروش کبیر نیز چنین علامتی را داشته است.

ابومحبوب ادامه داد: از سوی دیگر در اسطوره‌های ایرانی سینا نام یک پزشک است. پزشکی در نخستین آیین‌های اسطوره‌ای بشر به نوعی یک جادو به حساب می‌آمده است و پزشکان جادوگر معرفی ‌شده‌اند. بنابراین ارتباط پزشکی با جادو یک ارتباط اسطوره‌ای است.

وی افزود: این دو نماد اسطوره‌ای در این داستان یک ارتباط پنهانی بین سین‌دخت و سیمرغ را نشان می‌دهد که از طریق نام آن‌ها وجود دارد و می‌شود به شکلی آن‌ها را به هم ارتباط داد.

این شاهنامه‌پژوه در بخش‌های دیگر جلسه به شرح ابیات داستان زال و رودابه و دیدار آن‌ها پرداخت و گفت: در یکی از صحنه‌های این داستان از گیسو یاد شده است. گیسو نماد زنانگی است و در اسطوره‌ها چند نقش را ایفا می‌کند. گیسو اغلب بلند است و در تشبیه همیشه از لحاظ بلندی به کمند تشبیه شده است. گیسو به نوعی بند و دام هم است.

در ادبیات عرفانی گیسو نماد نوعی کمال است و البته می‌تواند به نوعی برداشتی از ادبیات اسطوره‌‌ای ما هم باشد، اما به‌طور کلی باید به تفاوت‌های ادبیات عرفانی و اسطوره‌ای توجه داشت، هرچند ادبیات عرفانی از دستاوردهای ادبیات اسطوره‌ای بهره‌ای می‌گیرد.

وی گفت: تصویری که شاهنامه از این داستان ارایه می‌دهد به نوعی با طلوع و غروب یا روز و شب و پیوند دو ایزد مرتبط است که این دو ایزد به شکلی تاریخ بعدی اسطوره‌های ایرانی یا تاریخ تبار ایرانی را رقم می‌زنند. از این پس ما همیشه زال و رودابه را در حوداث شاهنامه می‌بینیم، البته نه به‌طور مستقیم، اما بر تماتمی حوادث سایه انداخته‌اند.

ابومحبوب در پایان گفت: زال و رودابه با یکدیگر دیدار می‌کنند، اما به راحتی موافقت ازدواج را نمی‌گیرند. مقاومت این دو در مقابل جریان سنتی که مهراب نماینده آن است باز پیروز می‌شود و این دو به وصال هم می‌رسند و پس از آن شاهد تولد رستم خواهیم بود.

هجدهمین نشست از مجموعه درس‌های «شاهنامه‌پژوهی» سه‌شنبه (18 مهر) از ساعت 17 در سرای اهل قلم، واقع در خیابان انقلاب، خیابان فلسطین جنوبی، کوچه خواجه‌نصیر، شماره دو برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط