احمد ابومحبوب در بیستویکمین نشست «شاهنامهپژوهی» سرای اهل قلم گفت: مقدمه آمدن کیقباد رخ دادن نوعی آشوب اجتماعی، سیاسی و تاریخی بود. اسطورهها و افسانههای آفرینش نیز همیشه آفرینش را پس از آشوب تصویر کردهاند. هرج و مرج یعنی بینظمی و در حقیقت عدم و دنیای پیش از آفرینش و نظم در پدیدههای مادی طبیعت، به معنای آفرینش است.-
ابومحبوب در آغاز این جلسه اشارهای به پادشاهی گرشاسب، پسر ذوطهماسب پس از درگذشت او داشت و گفت: دوره نوذر، ذوطهماسب و گرشاسب دوره آشوب و هرج و مرج ایرانیان در تاریخ «شاهنامه» است. در حقیقت مرگ گرشاسب نشانه آغاز آشوب دیگری است و این امر نشان میدهد تاریخ اسطورهای بهطور دایم در حال نوسان و در حقیقت یک تاریخ دورهای است.
وی به دو حادثه مهم در دوران گرشاسب اشاره و تشریح کرد: دو حادثه؛ یکی مرگ زودرس گرشاسب و دیگری حمله افراسیاب به ایران سبب محو گرشاسب میشود. البته با مرگ ذوطهماسب دوباره جنگ با ایران از سوی پشنگ، پادشاه توران آغاز شده است.
این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنانش ابیاتی از این داستان را برای حاضران خواند و گفت: در «شاهنامه» مرزها همیشه طبیعی هستند. به عبارت دیگر از رشتهکوهها یا رودخانهها به عنوان مرز یاد شده است.
وی در ادامه توضیح داد: در ادامه این داستان رستم ظاهر میشود و در حقیقت آغاز رستم با سه عمل همراه است. این عملها عبارتند از جستوجوی رخش (پیدایش)، جستجوی قباد (نجات) و کشتن کوهن (پیروزی). دو عمل نخستین اهمیت بیشتری دارند و در حقیقت نمایانگر حرکت رستم هستند، اما نباید فراموش کرد که عمل دوم و سوم بدون عمل نخست انجام شدنی نیستند.
ابومحبوب همچنین از این موضوع به عنوان یک نکته اسطورهای یاد کرد و افزود: از سوی دیگر عمل قهرمانانه رستم دو عمل جستجوی قباد و کشتن کوهن است که پایه آنها پیدایش، یعنی عمل نخستین رستم است؛ چراکه رستم بدون رخش کامل نیست.
وی در بخش دیگر از سخنانش تاکید کرد: شاه در «شاهنامه» نشانه وحدت ملی یک کشور است و یک فرد نیست. به همین دلیل پس از کشته شدن هر شاهی در «شاهنامه» گویی وحدت از میان میرود و دشمن به راحتی میتواند به ایران حمله کند. به عبارت دیگر آغاز هرج و مرج و از دیدگاه اسطورهای آغاز دورانی جدید است.
این شاهنامهپژوه از دوره کیقباد به عنوان آغاز دوران جدید در «شاهنامه» یاد و تشریح کرد: کیقباد نخستین پادشاه کیانی است و آغاز پادشاهی او آغاز دوران کیانیان است. بنابراین میتوان گفت یک آشوب اجتماعی، سیاسی و تاریخی ایجاد شده که مقدمه آمدن کیقباد بوده است. افسانه و اسطوره آفرینش نیز دقیقا همین است.
وی ادامه داد: اسطورهها و افسانههای آفرینش همیشه آفرینش را پس از آشوب تصویر کردهاند. هرج و مرج یعنی بینظمی و بینظامی و در حقیقت عدم و دنیای پیش از آفرینش و نظم و نظام در پدیدههای مادی طبیعت به معنای آفرینش است.
ابومحبوب در بخش دیگر از سخنانش بار دیگر به ماجرای جستوجوی رستم برای یافتن رخش اشاره کرد و گفت: نحوه انتخاب رخش از سوی رستم در «شاهنامه» از اهمیت بهسزایی برخوردار است. همچنین رنگ مادر رخش که مادیانی سفید بود و رنگ خود رخش که قرمز تیره همراه با خالهای سرخ رنگ بوده است، همگی نشانههای اسطورهای هستند و نقش مهمی در تحلیل داستان دارند.
وی ادامه داد: همانگونه که گفتیم رستم در حقیقت چهرهای از «سام» و سپس «زال» است. از سوی دیگر رخش (بورابرش) به دلیل رنگش با آتش ارتباط دارد و رخش نیز چهره مادینه دارد.
این مدرس دانشگاه اظهار کرد: در بخشی از این ابیات میخوانیم که رخش را حتی پیش از آشنایی رستم با او «رخش رستم» مینامیدند. این موضوع که از آغاز رخش را «رخش رستم» مینامیدهاند، نشان از ارتباط ازلی رستم و رخش دارد که گویی از آغاز تولد این دو با هم ارتباط داشتهاند. همچین در این ابیات بار دیگر عدد سه را میبینیم که با توجه با نشانههای اسطورهای این عدد، دلالت بر آسمانی بودن رخش دارد.
وی افزود: از سوی دیگر اینکه مادر رخش مادیانی سفید است، یک نشان ایزدی و اینکه رخش، بورابرش است، یک نشان میترایی است.
ابومحبوب در بخش دیگر از این جلسه به موضوع اسپند دود کردن برای رخش اشاره و تشریح کرد: اسپند دود مقدس و از رسمهای ایرانیان است. ایرانیان باستان به دو نوع دود اعتقاد داشتهاند، یکی دود سیاه که اهریمنی و نشانه بدبینی و در اسطورهها و افسانههای ایرانی بدبو است. برهمین اساس هیچگاه هیزم تر را آتش نمیزدهاند.
وی ادامه داد: اسپند دود سفید و خوشبویی است که جنبه اهورایی دارد. دود کردن اسپند برای رخش تقدس بخشیدن به او است. به عبارت دیگر رخش به نوعی جنبه اهورایی و تقدس اسطورهای دارد.
این پژوهشگر افزود: شاید رخش به نوعی نه خود میترا، بلکه حرکت میترا و رستم خود میترا است. کوه البرز نیز که در این ابیات آمده است، جایگاه میترا، مرز هستی در اسطورههای ایرانی، نماد اهورامزدا و مبدا آمدن پیامبران و شاه پیامبران است.
وی در ادامه به یکی از نشانههای اسطورهای کیقباد اشاره کرد و گفت: کیقباد با باروری و ماه ارتباط دارد و زایش را نشان میدهد. گویی با به دست آوردن قدرت دوباره توسط کیقباد، دوران جدیدی برای ایران متولد میشود که جنبه اجتماعی، دینی و فرهنگی دارد.
ابومحبوب در بخش پایانی سخنانش درباره نمادهای «خواب» در «شاهنامه» توضیح داد: خواب همیشه در «شاهنامه» نشانهای است از حوادث آینده و به نوعی جنبه اهورایی دارد. این جنبه از جهت نشانه غیب بودن و نشاندهنده حادثه و پدیدهای که در آینده رخ خواهد داد، است. بنابراین خواب سمبل آگاهی از حوادث پنهان است و در روانشناسی، خواب تجلیگاه ضمیر ناخودآگاه است.
وی در ادامه ابیاتی از داستان نبرد رستم با تورانیان و پهلوانیهای او را برای حاضران خواند.
بیست و یکمین نشست از مجموعه درسهای «شاهنامهپژوهی» سهشنبه (9 آبان) از ساعت 16 تا 17 و 30 دقیقه در سرای اهل قلم، واقع در خیابان انقلاب، خیابان فلسطین جنوبی، کوچه خواجهنصیر، شماره دو برگزار شد.
نظر شما