احمد ابومحبوب در بیستودومین نشست «شاهنامهپژوهی» سرای اهل قلم با بیان اینکه ساز و کارهای حکومت کیکاووس در «شاهنامه» مبتنی بر قدرتطلبی است، گفت: کاوس به روش پیشینیان خود وفادار نیست و جنگ را آغاز میکند. وی فردی جنگجو و جنگطلب و در واقع بیخرد است و در این داستان جنگ محصول بیخردی است.-
ابومحبوب در آغاز این جلسه بهطور مختصر توضیحات دیگری درباره دوره کیقباد ارایه کرد و گفت: دوران کیقباد، آغاز دوران کیانیان و در اسطورهها نماد وحدت و یکپارچگی دوباره ایرانیان است. همچنین از آنجا که در این دوران مرزهای ایران باردیگر تعیین میشود، با آغاز دوران جدیدی روبهرو هستیم.
وی ادامه داد: کیقباد نخسیتن پادشاه کیانیان است و از نظر اسطورهای نسبت به منوچهر و فریدون چهرهای ایرانیتر دارد. به عبارت دیگر وی دوران و مسیر جدیدی را طی میکند. در همین دوره رستم، فرزند زال و به عنوان جهانپهلوان کیقباد و ملقب به تاجبخش هم وارد گود میشود. کیقباد نخستین فردی در «شاهنامه» است که در تاریخ شاهنامه لقب «کی» گرفته است و بعد از او همه این پیشوند را دارند.
این پژوهشگر به نکتهای به لحاظ پیشینه تاریخی اشاره کرد و توضیح داد: کیقباد پس از پیروزیها و پیمان صلح و آشتی دوباره مرکز و پایتخت کشور را به شهر استخر منتقل میکند. استخر شهری تاریخی در 120 کیلومتری شیراز است، که هنوز هم ویرانههای او باقی مانده است. این شهر در دوره ساسانیان نیز مرکز استقرار پدر اردشیر بوده است. به نوعی انتقال پایتخت به شهر استخر در منطقه فارس برخی از مورخان را به این نگرش متمایل کرده است که گویی کیانیان همان هخامنشیان هستند.
وی در ادامه به ارایه توضیحاتی درباره دوران پادشاهی کیکاووس پرداخت و گفت: این پادشاه دوران طولانی را به خود اختصاص داده و نماد یک حکومت بیخرد است. فرق دوره این شاه با دوران ضحاک، جنایتی است که وی در اثر بیخردیاش مرتکب میشود. کیکاووس از آغاز به پندهای زال گوش فرا نمیدهد و فراموش نکنیم که زال در اسطورههای ایرانی نماد خرد است. در مجموع حکومت کیکاووس در شاهنامه مبتنی بر ساز و کارهای قدرت طلبی است.
وی ادامه داد: ماجرای به آسمان رفتن نیز برای کیکاووس است؛ چراکه میخواهد قدرت بیابد و قدرت خود را مسلط کند. بدین معنی که بالاتر از خود فرد دیگری را ندیده است. این مساله در اسطورههای ایران به صورت پرواز کیکاووس به آسمان، همراه با چهار عقاب است که خود آنها نمادهای اسطورهای هستند. بنابراین کیکاووس نمودی از قدرت کنترل نشده است. قدرت کنترل نشده نیز مفهوم مطلقگرایی دارد.
این استاد دانشگاه در بخش دیگر از سخنانش به ظهور اهریمن در این داستان اشاره و تشریح کرد: از سوی دیگر همراه با کیکاووس به نوعی دیو که همان اهریمن است ظاهر میشود. در داستان ضحاک هم ظاهر شدن اهریمن را داشتهایم، اما در اینجا به شکل دیگری است و اهریمن با آواز خواندن ظاهر میشود و البته شروع آن از درون کیکاووس و تکبر و فزونطلبی است که در درون وي وجود دارد. در اسطورههای ایرانی این اهریمن به نام «دیو آز» معرفی شده است.
وی گفت: دیو آز که بر کیکاووس ظاهر میشود، سرودی میخواند که در این سرود، سه عنصر طبیعت، آبو هوا و بتان (زیبارویان) وجود دارد و کیکاووس به دلیل این سرود جنگ را آغاز میکند. این دستاندازی کیکاووس به سرزمینی دیگر جنبه روانی دارد؛ چراکه از نظر مادی کیکاووس همه چیز را در اختیار دارد. همچنین در این داستان برخی از ابیات نشان میدهند که کیکاووس خود را بالاتر از فریدون یا منوچهر میدیده است.
ابومحبوب در بخش دیگر از سخنانش درباره مازندرانی که کیکاووس به آنجا لشکرکشی کرده است، توضیح داد: منطقه مازندران از قرن پنجم هجری به بعد به این نام خوانده شده و پیش از آن در متون قبلی به این منطقه طبرستان میگفتند و منطقه مرزی بین مازندران و گیلان، دیلمستان بوده است. مازندرانی که کیکاووس به آن لشکرکشی کرده در منطقه غرب است و یعنی جزو ایران نیست.
وی تاکید کرد: ما در «شاهنامه» سه مازندران داریم. یکی همین مازندران فعلی، دیگری در نواحی شرقی ایران و نزدیک هند و سومین مازندران در قسمتهای غربی و به سمت شام است.
این شاهنامهپژوه در توضیح بخش بعدی این داستان اظهار کرد: طبق ابیات «شاهنامه» هیچیک از پهلوانان ایرانزمین با لشکرکشی به مازندران موافق نبوده و حمله به این سرزمین را بدشگون میدانستهاند، اما نکته مهم دریافت علت این بدشگونی است؛ چراکه پهلوانان یا دلاوران ایرانی برای جنگیدن ضعیف نبودهاند.
وی با تاکید بر این موضوع که آغاز داستان کیکاووس به نوعی با یک فریب یعنی فریب اهریمن و بعد حمله به مازندران آغاز میشود، گفت: نمونه این لشکرکشی در هیچیک از داستانهای «شاهنامه» دیده نمیشود؛ چراکه کیکاووس آغازگر جنگ، حملهکننده و تجاوزگر است. در دیگر جنگها ایرانیان آغازکننده جنگ نبوده و فقط دفاع کردهاند. برای مثال بهتر است خصلت ایرج را به یاد آوریم که خصلتی میانهرو دارد و هیچگاه آغاز کننده جنگی نیست.
ابومحبوب افزود: کیکاووس به روش پیشینیان خود وفادار نیست و جنگ را آغاز میکند؛ به عبارت دیگر جنگجو و جنگطلب و در حقیقت بیخرد است. بنابراین در این داستان جنگ محصول بیخردی است. بنابراین اگر دشمنان ایران هم به ایران حمله میکردهاند، نشان بیخردی آنهاست.
وی در ادامه این جلسه به خصوصیات مازندران که در این داستان مطرح شده است، اشاره کرد و گفت: سه خصوصیت جادو، دیو و طلسم برای مازندران در این داستان مطرح شده است. جادو، عمل است و دیو انجام دهنده آن عمل است.
این استاد دانشگاه در پایان درباره دلایل وحشت ایرانیان از جنگ با مازندران اظهار کرد: در قدیم دانشها را با جادو مرتبط میدانستهاند. از سوی دیگر قدرت برتری در جنگاوری نسبت به لشکر ایرانیان داشتهاند. همچنین از طلسم استفاده میکردهاند که آن نیز نوعی جادو و در حقیقت انجام عملی برای محافظت است، اما با اشیا و پدیدههای مادی ارتباط دارد و جادو با ذهنیت مرتبط است. طلسم بر گونهای نیرنگ دلالت دارد و از این جهت هم یعنی مازندران بر ایران برتری دارد که دلیل وحشت لشکر ایرنیان شده است.
بیست و دومین نشست از مجموعه درسهای «شاهنامهپژوهی» سهشنبه (16 آبان) از ساعت 16 تا 17 و 30 دقیقه در سرای اهل قلم، واقع در خیابان انقلاب، خیابان فلسطین جنوبی، کوچه خواجهنصیر، شماره دو برگزار شد.
نظر شما