دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۴
سجادی: شبه قاره در روزگار صفویه بیشترین آثار ایرانی را منتشر کرد

نشست کتاب ماه تاریخ و جغرافیا با موضوع «ایران و شبه قاره» در دفتر کتاب ماه «تاریخ و جغرافیا» برگزار شد. سید صادق سجادی گفت: در دوران صفویه تا قاجار، بیشترین آثار درباره ایران در شبه قاره نوشته شده‌اند که متاسفانه شناخته شده نیستند در حالي كه این امر نشان‌دهنده اهمیت جایگاه ایران در این منطقه است.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست «ایران و شبه قاره» با حضور سید صادق سجادی، مدیر بخش تاریخ و عضو شورای عالی علمی مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی و استاد دانشگاه، جمشید کیانفر، نویسنده، پژوهشگر و نسخه‌پژوه و با دبیری زهیر صیامیان، یکشنبه (۲۱ آبان) در دفتر کتاب ماه «تاریخ و جغرافیا» برگزار شد. در این نشست استادان به بررسی رابطه ایران و شبه قاره (هند، پاکستان و بنگلادش) در طول تاریخ و جنبه‌های دیگر این ارتباط تاریخی پرداختند. 

سجادی در ابتدای نشست اظهار کرد: شبه قاره به لحاظ وضع و تناسب فرهنگ، تاریخ و زبانی متمايز از سرزمین‌های دیگر در حوزه فرهنگ ایران  است. خویشاوندی زبان سانسکریت با زبان فارسی، همچنین در دوره اسلامی و ورود اسلام به شبه قاره از راه ایران از نکته‌های مهم این ارتباط است. 
                                 
وی در ادامه افزود: دو دوره مهم، تاریخ و فرهنگ ایران و شبه قاره را از هم جدا می‌کند. دوره سلاطین مستقل دهلی در سده‌های چهار، پنج و ششم هجری قمری و دوره دیگر تیموریان و پس از آن است. بابریان که از سلسله‌های پراهمیت و باشکوه هند به‌شمار می‌روند از برجسته‌ترین دوره‌های ارتباطی شبه قاره با تاریخ، هنر و فرهنگ ایران است. این تاثیرپذیری شبه قاره از ایران در همه زمینه‌ها تا دوره استعمار انگلیس ادامه داشت.

مدیر بخش تاریخ و عضو شورای عالی علمی مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی گفت: در دوران صفوی تا قاجار، بیشترین آثار درباره ایران در شبه قاره نوشته شده‌اند که متاسفانه شناخته شده نیستند و این امر نشان‌دهنده اهمیت جایگاه ایران در این منطقه است. همچنین پژوهشگران حال حاضر هند نیز برای استفاده از آثار ایرانی از ترجمه انگلیسی آن‌ها استفاده می‌کنند و این درحالی است که در زمان‌های گذشته، مردم آن سرزمین به زبان فارسی صحبت می‌کردند.

صیامیان در ادامه پرسید: با اشاره به این مساله که پژوهشگران مطالعات عثمانی تغییر خطی را که در این سرزمین رخ داده است دلیلی برای کم‌کاری در این حوزه می‌دانند،  با وجود میراث و منابع مشترک مطالعاتی در حوزه شبه قاره، این کم‌کاری چه علتی دارد؟

سجادی پاسخ داد: این مشکل تنها مربوط به حوزه شبه قاره نیست. دنیای جدید و روابط جدید، همچنین قدرت گرفتن اروپا و ورود به شرق، مرزها را تغییر داد. در جهان اسلام با وجود دولت‌ها و نزاع‌هایی که برقرار بود، مرزی وجود نداشت و اندیشمندان به راحتی از این سو به آن‌سوی سرزمین‌های اسلامی می‌رفتند. ورود غربی‌ها به‌ویژه انگلیس به این منطقه، مرزهای سیاسی را نیز به این حوزه جغرافیایی وارد کرد. 

وی در ادامه افزود: در دوره‌های تیموریان و صفویه رفت‌وآمد میان سرزمین‌های مختلف در جریان بود و آخرین تلالوهای این جریان در دوره قاجار اتفاق می‌افتد. پیدا شدن منابع نفت و تسلط بر اقتصاد از سوی انگلیس باعث جدایی کشورهای این منطقه از یکدیگر شد. گسست میان این فرهنگ یکپارچه دلیلی بر جدا افتادن آن‌ها و بی‌اهمیتی برای یکدیگر شد. 

سجادی توضیح داد: مردمان شبه قاره به‌دلیل موقعیت جغرافیایی که دارند، ایران را دروازه ارتباطی با اقوام دیگر و نقاط دیگر دنیا می‌دانند. همان‌طور که ایرانیان، هند را سرزمینی جادویی و افسانه‌ای می‌پندارند، آن‌ها نیز ایران را نماد ثبات و پناهگاه به‌شمار می‌آوردند.

مدیر بخش تاریخ و عضو شورای عالی علمی مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی بیان کرد: ورود اسلام به شبه‌ قاره نیز از ایران است. این مساله از آن‌جا اهمیت می‌یابد که همراه با اسلام، زبان و فرهنگ ایران نیز به این سرزمین راه یافته و گسترش می‌یابد که تا دوران استعمار انگلیس و سیاست ایرانی‌زدایی از منطقه ادامه داشت.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: پس از اسلام نیز مهاجرت گسترده زرتشتیان به شبه قاره باعث پیوند بیشتر مردمان دو کشور و رواج زبان فارسی در این منطقه می‌شود که این گروه به پارسیان هند شهرت می‌یابند.

سجادی درباه شیوه‌های گسترش ارتباط میان دو فرهنگ توضیح داد: باید در دانشگاه‌ها کرسی ایران و شبه قاره ایجاد شود، همچنین مراکز پژوهشی با بی‌طرفی علمی به این امر بپردازند.

سپس کیانفر اظهار کرد: ارتباط فرهنگی ایران و شبه قاره تا دوره قاجار بسیار پررنگ بود اما در پنج دهه اخیر درباره هند کتابی در بازار نیست. «دانشنامه ادب فارسی (ادب فارسی در شبه قاره)» (هند، پاکستان و بنگلادش)، به سرپرستی حسن انوشه از اندک کتاب‌هایی است که در این حوزه گردآوری شده‌اند. تلاش شده تا با طرح‌هایی مانند طرح میراث مشترک از سوی «مرکز پژوهشی میراث مکتوب» در این‌باره فعالیت‌هایی انجام شود. 

وی افزود: با آغاز استعمار شبه قاره از سوی انگلیس، این دولت پس از آشنایی با زبان فارسی، در سیاستی با جایگزین کردن زبان انگلیسی اصلی‌ترین رشته پیوند میان ایران و شبه قاره را گسست. تغییر زبان دیوانی باعث تغییر زبان در این منطقه از فارسی به انگلیسی شد.

این نسخه‌پژوه بیان کرد: ظهور مفهوم دولت ـ ملت جدید در سده‌های ۱۸ و ۱۹ میلادی رخ داد. تا دوره قاجار مرز معنا نداشت، در ایران نیز نخستین‌بار تعیین مرز میان ایران و عثمانی در زمان امیرکبیر در ارزنه‌الروم انجام می‌شود تا پیش از آن مرز به یک شهر یا حاشیه آن اتلاق می‌شد. تسلط ایران بر مناطق مختلف در طول تاریخ پس از اسلام بیشتر از جنبه مسایل فرهنگی، هنری، ادبی و مناسبات اقتصادی بود.

این پژوهشگر و نسخه‌شناس گفت: بهتر است دوران رویارویی ایران و هند را در سه مقطع بررسی کرد که این سه دسته شامل غزنویان، سلاطین دهلی که بازماندگان ترکان با تفکر ایرانی ـ اسلامی‌اند و تیموریان می‌شود. 

کیانفر بیان کرد: با وجود گستردگی رابطه فرهنگی، هنری، تاریحی و مشترکان زبانی میان ایران و شبه قاره کتاب‌های زیادی در این حوزه وجود ندارد. همچنین ایران و شبه قاره انجمن دوستی هم ندارند و این برای پژوهش در این حوزه کار را بسیار دشوار کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها