سه‌شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۱ - ۱۴:۱۰
حسینجانی: عقل‌محوری بهترین سلاح در مواجهه با تحریفات عاشورایی است

ابوالقاسم حسینجانی، شاعر آیینی با تاکید بر لزوم عقل‌محوری در مواجهه با تحریفات عاشورایی گفت:‌ با نگاه‌های کوچک نمی‌توان مسایل بزرگ را حل کرد. باید بدانیم بسیاری از خرافه‌ها و تحریفات و مطالبی که در روضه‌ها، اشعار و کتاب‌های عاشورایی عنوان می‌شوند، عاری از حقیقت عاشورايی‌اند.-

حسینجانی نویسنده، مترجم و شاعر آیینی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، با بیان این که وقتی به عاشورا و حسین(ع) می‌رسم، گویی به قرآن رسیده‌ام، عنوان کرد: برای این که سالار شهیدان و واقعه کربلا هر دو حرفی برای گفتن و درس‌هایی برای آموختن دارند آن‌ها را از جنس قرآن می‌دانم. متاسفانه هم در تحلیل قرآن و هم در بسیاری از مسایلمان به نوعی به معماگونگی دچار شده‌ایم. برخی صاحبنظران وقتی به مقوله عاشورا می‌رسند، می‌گویند قصه‌ای پر رمز و راز است، فردی آن را عاشقانه و فرد دیگری آن را عارفانه معرفی می‌کند، دیگری معتقد است که این واقعه قبل از خلقت مشخص بوده است!

وی در نقد آرا و آثار عاشورایی که به نوعی گرفتار تحریف و اغراق شده‌اند، عنوان کرد: باید بدانیم اگر عاشورا طرح مساله و معماست چه دردی از دردهای ما را دوا خواهد کرد؟ مگر فرستادگان الهی آمده‌اند تا ما را در معما قرار دهند؟ هم قرآن قابل ساده‌سازی است و می‌توان با آن زندگی کرد و هم واقعه عاشورا. در واقع مخاطب سوالات و بیانات قرآن ما هستیم همان‌گونه که جواب هم خود ماییم. راه حل عاشورا هم خود انسان است نه چیز دیگری. از این رو معتقدم نویسندگان و محققان این حوزه نباید مانند معمایی حل ناشدنی از این واقعه یاد کنند.

نویسنده کتاب «جغرافیای رازها» یادآور شد: متاسفانه جهل‌ها و ندانم کاری‌ها باعث تولید جهل و تحریف می‌شوند. اگر همه این جریانات از قبل مشخص بود که می‌توانستیم راه حل‌های زیبا و مناسب‌تری برای آن بیابیم، نه این که تسلیم آن شویم. تفسیرهای معماگونه از عاشورا، معما طرح کردن و گفتن این که باید خیلی حرکت کنیم و راه‌ طولانی بپیماییم تا بتوانیم حقیقت این ماجرا را بفهمیم، توهین به انسان است. یعنی برای مخاطبان کتاب می‌نویسیم و بعد می‌گوییم  شما نمی‌فهمید، خیلی مانده تا درک کنید و سر دربیاورید! در حالی که باید پاسخ داد «اگر من نمی‌فهمیدم چرا مخاطب شما قرار گرفته‌ام؟» 

وی با اشاره به نحوه سخن ‌گفتن آفریدگار با انسان در قرآن کریم گفت:‌ خداوند مخاطبان خود را در بسیاری از آیات با گفتن «یا ایها الناس»، همه مردم قرار می‌دهد، تمامی افراد دنیا، همه افراد با هر میزان از ایمان یا بی ایمانی، با هر تخصص و دانش یا حتی بی‌دانشی! از اینجا نتیجه می‌گیریم این مفاهیم برای همه مردم در تمامی نقاط جهان و همه زمان‌ها عنوان شده‌اند در این صورت چگونه می‌توانیم کتابی بنویسیم و مفاهیمش را تا حدی دشوار و پیچیده کنیم که آدمی از مطالعه آن سیر شود؟ این مانع اصلی فهم عاشوراست.
 
حسینجانی، یکی از آسیب‌های تالیفات و تحریفات این حوزه را بیان مطالب و روایت عاشورا یا تحلیل این واقعه تاریخی بر اساس عقیده فردی افراد غیرمتخصص یاد کرد و توضیح داد: بیان بدون پشتوانه علمی و اظهارنظر بر اساس عقاید فردی و این که هر یک از  روضه‌خوان‌ها، سخنران‌ها، مداحان و ... مطلبی را به زعم خود بیان کند، موجب سرگردانی مردم می‌شود و چیزی را که به درد مردم بخورد، به آن‌ها نمی‌آموزد. 

وی با تاکید بر این که «هرچه به درد انسان و جهان نخورد، محکوم به شکست و باطل است.» گفت: تاکید می‌کنم که حسین(ع) نه برای کشتن و نه برای کشته شدن حرکت کرد، حرکت او کاملا عاقلانه و حساب شده و مبتنی بر دانش و دانایی بود. سیاست دین و انسان مبتنی بر آن است که بهترین راه را طی می‌کند و تاکیدی که حسین(ع) داشت این بود که می‌خواست امر به معروف و نهی از منکر کند. معروف یعنی «تعریف شده»، این حرکت است. بر اساس اسناد و مکتوبات معتقدم که هرچیزی که در آن حرکت نباشد، دین نیست. دین، مذهب، شریعت همه به معنای حرکتند. مذهب شیوه رفتن و متدولوژی حرکت است. هرچیزی که در آن حرکت نیست، لازم نیست هدایت هم شود. 

این نویسنده و شاعر آیینی ادامه داد: از آن جهت تاکید می‌کند به تعریف برسیم که معتقدم تعاریف ما غلط شده‌اند از این رو نتیجه‌گیری‌هایمان هم غلط است. متاسفانه تعریف ما از امام حسین(ع) و دهه عاشورا به سینه‌زنی و عزاداری خلاصه شده است. آیا واقعا باید این‌گونه باشد؟ حسین(ع) چه کرد؟ او شهید نشد که ما بر سر خودم بزنیم، او این هزینه را متحمل شد تا ما بفهمم چه باید بکنیم تا بر سر ما نزنند. 

وی با اشاره به تحریفات آثار عاشورایی گفت:‌ ببینید چقدر تعاریف در آثار و اندیشه ما عوض شده‌اند این تعاریف را افرادی عوض کرده‌اند که تعریف اصلی به نفع‌شان نبوده است. عاشورا گرفتار همان بلایی شد که خود برای مقابله با آن صورت گرفت. امام حسین(ع) می‌خواست با این حرکت جلو تحریف را بگیرد و جامعه را به تعریف تازه برساند، اما خودش تحریف شد. وقتی اصالت را به گریه و عزاداری بدهیم مطمئنا چیزهایی از همین جنس از آن در می‌آید و رقابت در عزاداری، گریه و هیاهوی بیشتر می‌شود. هیاهوسالاری و معرکه‌گیری از جنس یزید است نه از جنس حسین(ع).
 
این مترجم و ویراستار با انتقاد از اندیشه‌های افراطی  و جاهلانه گفت: امام علی(ع) در «نهج‌البلاغه» به ما می‌گویند در صورتی که آگاهان و دانشمندان زبان فروبسته باشند یا جرات نکنند حرف بزنند یا آنقدر محافظه‌کار و دنیایی باشند که از سخن گفتن بهراسند، به جای آن جاهلان را تحویل می‌گیرند و امکان کارهای مختلف برای آن‌ها فراهم خواهد شد؛ یعنی در چنین فضایی جهل جولان می‌دهد نه علم! تا وقتی عوامه‌گری، خرافه‌گری و گزافه‌گویی را ملاک قرار می‌دهیم و مریدپروری اصل می‌شود، هیچ وقت نمی‌توانیم رشد کنیم. بزرگترین مانع ما مانع فکری و ذهنی است. 

این محقق حوزه دین با بیان این که اغلب کتاب‌های عاشورایی حدود پنج قرن پس از این واقعه به رشته تحریر در آمدند، عنوان کرد: بسیاری از مطالبی که در این  آثار جای گرفته‌اند به اغراق گرفتارند. واقعا باید منبع‌شناسی و سندشناسی کنیم. عده‌ای باید این مسایل را برای جهان و نسل بعد از ما حل کنند. این همه تضادها و تناقضات را چگونه می‌خواهیم به جهانیان و نسل بعد ارایه دهیم؟ تا وقتی بد دفاع می‌کنیم نیازی به خوب حمله کردن دشمنان نیست!
 
نویسنده کتاب «اگر شهادت نبود» با تاکید بر این که «باید ساختارهای متناسب با محتوایمان تولید کنیم و به باز تولید هم بپردازیم.» درباره راهكارهای مقابله با تحریفات آثار عاشورایی و کتاب‌های دینی گفت:  نویسندگان، رسولان جامعه‌اند؛ برای آن‌که رسالت خود را خوب انجام دهند باید پیام را خوب بگیرد و پیام‌رسانی صادق، صمیمی و مهربان برای همه مردم باشند. 

وی به نویسندگان این حوزه توصیه کرد: برای این منظور باید دقیقا آسیب‌شناسی کنیم و هیچ کاری را نباید سفارشی انجام دهیم. نویسندگان مردمی کسانی نیستند که آنچه مردم خوششان می‌آید، بنویسند بلکه آنچه را که به درد مردم می‌خورد، مفید است و می‌تواند موجب رشد آن‌ها شود، بنویسند. لازم است با جامعه‌شناسی همراه با نقد و تحلیل کتاب بنویسیم. ما نمی‌خواهیم معلومات‌سازی یا کتابسازی کنیم. 

نویسنده کتاب «فراسوی خیال خاکیان» با بیان این که ما به محققان و نویسندگانی نیاز داریم که دلشان در عاشورا و کربلا بتپد، گفت: خیلی از داشته‌هایمان را گم کرده‌ایم و در واقع مناسبت‌زده شده‌ایم با مناسبت‌ها نمی‌توانیم مسایلمان مرا حل کنیم با تناسب‌ها باید راه حل را بیابیم. 

حسینجانی، انجام کار درجه یک و با ارزش‌‌ را از درس‌های مهم عاشورا یاد کرد و گفت: ما به عنوان محققان و نویسندگان این حوزه، باید بیاموزیم چنانچه  توانایی ارایه کار درجه را نداریم، خود را کنار بکشیم. 

این شاعر آیین یکی از مشکلات آثار و تحلیل‌های تحریف شده عاشورایی را کج‌فهمی‌ها و کوچک‌بینی‌ها دانست و توضیح داد: در آخرین لحظات امام حسین(ع) حضرت علی اصغر را هم به صحرای کربلا آوردند با این اعتقاد که من چیزی را برای خود نگه نمی‌دارم و آخرین تیر ترکش را هم به میدان می‌آورم. حضرت علی‌اصغر اینجا نقطه تلاقی تمام امکانات درونی و بیرونی امام حسین(ع) است. متاسفانه در تحلیل این حرکت به جای آن‌که خودمان را به حد حسین(ع) برسانیم در بسیاری از مواقع حسین(ع) را در حد خود پایین می‌آوریم. سالار شهیدان قبل از هرچیز خانواده خود را به میان می‌کشاند و می‌گوید کسی که حتی نتوانسته خانواده خود را با خود همراه کند، چگونه می‌خواهد جهان را نجات دهد؟ 
 
وی یکی از نقاط ضعف برخی آثار عاشورایی و علل تحریفات این حوزه را روایت‌هایی بازگو کرد که عقل در آن‌ها سرکوب می‌شود و ادامه داد: همه تاکید قرآن بر عقل و تعقل است. عشق حقیقی هم از دل عقل برون می‌آید. عشق و عقل با هم دعوا ندارند چرا که از یک جنس‌اند متأسفانه در روایت‌های مختلفی که از عاشورا می‌کنیم این‌ها را تحریف می‌کنیم. 
 
صاحب کتاب «در اقلیم خویشتن» با تاکید بر لزوم بازتعریف و بازنگری آثار این حوزه کتاب‌های «حماسه حسینی» اثر استاد آیت‌الله مرتضی مطهری، «شهید جاوید» نوشته صالحی نجف‌آبادی و «جامعه‌شناسی تحریفات عاشورا» به قلم سیدعبدالحمید ضیایی را از آثار ارزشمند این حوزه برای مطالعات عاشورایی معرفی کرد. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها