تصویرگری کتابهای مذهبی کودکان و نوجوان/پایان
رجعتی آگاهانه و همفکری کارشناسانه به تصویرکشی کمک میکند
تصویرگری کتابهای مذهبی کودکان و نوجوانان این روزها از نگاه اغلب دستاندرکاران این حوزه به محدودیتهایی دچار شده است.این مساله موضوع سلسله گفتوگوهای «ایبنا» با برخی از نویسندگان و تصویرگران قرار گرفت. براساس این گزارش، اجماع و اتفاق نظر کارشناسانه و تکنیکی، همراه با مد نظر داشتن نگاهی که بخشی از آن به موقعیت این حوزه در گذشته مربوط شود، میتواند پارهای کاستیها و محدودیتها را از میان بردارد._
در این باره تعدادی از نویسندگان نامآشنای حوزه کودک و نوجوان دیدگاههای متفاوتی را در این باره با «ایبنا» در میان گذاشتند که جمعبندی آن را در ادامه میخوانید:
اساسنامهای بی اساس!
جعفر ابراهیمی، نویسنده کودک و نوجوان، بر این عقیده است که فضای کنونی تصویرگری کتابهای مذهبی کودک و نوجوان، با چالشهایی مواجه است و ایرادهایی که برخی از افراد به این تصویرگریها میگیرند نابجا است.
این نویسنده در این باره گفت: باید اساسنامهای ایجاد شود که به خوبی معیارهای تصویرگری کتاب مذهبی برای کودکان و نوجوانان با گروههای سنی مختلف در آن مشخص شده باشد. اکنون اساسنامهای در اداره کتاب وزارت ارشاد برای این امر وجود دارد که هنوز کامل نشده و نیاز به تجدید نظر دارد.
نبود اساسنامهای مشخص که در آن به درستی تمامی معیارها در نظر گرفته شود و در آن معیارهایی چون درک و فهم کودک و نوجوان مطرح شوند، از جمله مشکلاتی است که این نویسنده به آن اشاره کرد.
دغدغههای شخصی محدودیتساز شدهاند!
حمیدرضا داوودی، تصویرگر و کاریکاتوریست، با بیان این که پارهای محدودیتهای این عرصه سبب شده بسیاری از تصویرگران در این حوزه کمتر فعالیت کنند،اظهار کرد: برخي از مدیران هنری که در انتشارات مختلف فعالیت دارند، هیچگونه سر رشتهای از هنر تصویرگری ندارند. این مدیران تنها به دلیل روابطی که دارند وارد این عرصه شدهاند و به هیچ وجه دغدغه فرهنگی ندارند. وقتی فضای ذهنی این اشخاص، با فرهنگ و هنر بیگانه است، با ورود به این عرصه سعی میکنند کارهایی انجام دهند که نه تنها به بالا بردن سطح فرهنگ کمک نمیکند، بلکه مشکلاتی را برای حاضران در این حوزه به وجود خواهند آورد.
وی درباره واکنش تصویرگران حرفهای در مواجهه با این فضا بیشتر توضیح داد و گفت: تصویرگران حرفهای هنگامی که این فضا را میبینند، دلسرد میشوند و ترجیح میدهند تا در این حوزه حضور نداشته باشند. این مدیران که سواد تصویری آنها بسیار پایین است، یک سری دغدغه دارند که سبب میشود تصویرگران با سواد از آنها دور شوند.
این در حالی است که برخی از مدیران هنری انتشاراتیها که تحصیلات این حوزه را ندارند تنها از روی رابطه به این عرصه وارد شدهاند و این مشکل دیگری است که تصویرگری کتابهای مذهبی را دچار افول کرده است. این مدیران به دلیل دغدغههای مذهبیشان که در بسیاری از موارد توجیه نشدنی هستند، سبب سانسور تصاویر و ایدههای تصویرگران، در مرحله نخست کار میشوند.
لزوم درک جمعی در تصویرگری
سیدعلی کاشفیخوانساری، نویسنده کتاب کودک و نوجوان، درک جمعی را مهمترین مساله برای تصویرگری کتاب مذهبی کودک و نوجوان دانست. وی درباره این موضوع گفت: تصویرگری اینگونه کتابها باید مبتنی بر تقدس و احترام باشد. به این ترتیب نمیتوان ملاکهای مشخص و عینی برای این تقدس و احترام تعیین کرد. اینجاست که دریافت جمعی و نظر مخاطبان ملاک میشود.
براساس دیدگاه این نویسنده کودک، عقل جمعی به این معناست که باید عدهای از اهل فن دور هم جمع شوند و به یک اتفاق نظر، درباره تصویرگری کتابهای مذهبی برسند. در حالی که ملاکهایی که اکنون در تصویرگری کتابهای مذهبی کودک و نوجوان وجود دارد، خیلی مشخص نیستند و برای مشخص شدن آنها باید نشستهایی برای اتخاذ تصمیمگیری واحد صورت گیرد.
گذشته بی مشکل، امروز پر مشکل!
مصطفی رحماندوست، شاعر، نویسنده و مترجم کتابهای کودک و نوجوان نیز به پیشینه تصویرگری چهره ائمه و معصومین در تصویرگریهای مذهبی اشاره کرد و گفت: از گذشتههای دور شمایلسازی مرسوم بوده، به عنوان نمونه تمثال، همانگونه که از نامش پیداست، تصوری از تصویر ائمه (ع) یا پیامبر (ص) بوده است. در ادبیات عاشورایی نیز شخصیتهایی نقش معصومان را بازی میکردند و چهرههای آنها دیده میشد. در قصهگویی، پردهخوانی و تصویرهای قهوهخانهای گذشته تصاویر معصومین کشیده میشدند. در برخی از مناطق شمایل گردانی نیز این مساله رایج بوده و حتی بسیاری از مردم به این شمایلها متوسل میشدند تا حاجت بگیرند. با وجود تمامی این فعالیتها که در آنها چهره ائمه مد نظر بوده، مشکلی وجود نداشته. ولی اکنون اگر این عرصه با مسالهای مواجه شده، مربوط به بحث خطوط قرمز، دامنه احتیاط و محدودیتهایی است که به وجوده آمده.
کاظم طلایی، تصویرگر کتابهای مذهبی کودک و نوجوان نیز درباره شمایلنگاری در گذشته توضیحاتی را ارایه کرد و گفت: در گذشته تصویرسازیهای زیادی وجود داشته که در تمامی آنها چهره معصومین کشیده میشده است. در این تصویرگریها که اغلب چاپ سنگی هستند، تصاویر و چهرهها به گونهایاند که نه تنها حس بدی در مخاطب نسبت به معصومین به وجود نمیآورند، بلکه تقدس را نیز به طور کامل منتقل میکنند. با توجه به پتانسیل موجود در میان تصویرگران، ما میتوانیم از تصاویر خوب برای تبلیغ دین نیز استفاده کنیم. به نظر من عقل جمعی و اجماعگرایی میتواند شیوه مناسبی باشد برای ظهور تصاویر جدید. کسانی که اکنون محدودیتهایی را ایجاد کردهاند باید وارد گود شوند و به جای ایجاد مانع، در رفع این مساله کمک کنند.
در هر حال با جمعبندی دیدگاههای این کارشناسان میتوان دریافت که اجماعگرایی و رجوعی آگاهانه به روش گذشتگان شاید بتواند بخشی از مسایل این عرصه را رفع و رجوع کند. بر این اساس اگر به نوعی اتفاق نظر و شکل گرفتن نوعی همگرایی فکری در این عرصه بیندیشیم و نگاهی امروزی را با احیای روش پیشینیان مد نظر بگیریم، میتوانیم به پویایی این حوزه امیدوار باشیم و افقی از این عرصه را خلق کنیم که بیش از هر چیز رشد و تعالی ذهن کودک را به همراه داشته باشد.
نظر شما