یکشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۱ - ۱۲:۱۰
نیازی: اجزاي حساس عمليات‌ها ظرفيت پژوهش‌های مستقل را دارند

يحيي نيازي در كتاب «جاده استراتژيك فاو ـ بصره» به چگونگي شكست لشكر گارد رياست‌جمهوري عراق در شب چهارم عمليات والفجر هشت پرداخته است. وی گفت: اين بخش از عمليات والفجر هشت را انتخاب كردم تا به ديگر دوستان محقق نشان دهم كه اگر از كليات جنگ فاصله بگيرند، خواهند ديد كه اجزاي ريز و حساس عمليات‌ها هم ظرفيت تبديل شدن به يك پژوهش مستقل را دارند.-

خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) - مهم‌ترین عملیات آبی ـ خاکی نیروهای ایرانی در اواخر بهمن سال 1364، حیرت و خشم صدام حسین را برانگیخت. شايد تصور نمي‌كرد كه غواصان ايراني، توانايي عبور شبانه از اروند مواج و پرشتاب را داشته باشند.

پس از شب سوم اجراي عمليات والفجر هشت، عراق برای بازپس‌گیری شبه جزيره فاو، یگان زبده و مجهز ارتش خود، یعنی لشکر گارد ریاست‌جمهوری را به میدان فرستاد. 

لشکرهای «25 کربلا»، «14 امام‌حسین (ع)»، «8 نجف اشرف»، «17 علی‌ابن‌ابی‌طالب(ع)» و «31 عاشورا»، در شب چهارم عملیات والفجر هشت و در یکی از سه جاده‌ وصل کننده فاو به عراق، نبرد سنگینی با لشکر گارد ریاست‌جمهوری داشتند و با حمله‌ای غافل‌گیرکننده، پیروزی را به نام خود به پايان ثبت کردند.

یحیی نیازی، نویسنده و پژوهشگر دفاع‌مقدس و مدير گروه جامعه‌محور مركز اسناد و تحقيقات دفاع‌مقدس در تازه‌ترین اثرش با عنوان «جاده استراتژیک فاو ـ بصره»، شب چهارم عمليات والفجر هشت را از نگاه هر یک از لشکرهای یاد شده، روايت كرده است. 

مرور کوتاهی بر شرایط جبهه‌ها و عملیات‌های اجرا شده از سال سوم تا پنجم جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، تبیین وضعیت خاص جغرافیایی فاو و دشواری‌ها و موانع پیش‌رو، طرح مانور، چگونگی سازمان رزم توسط قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء (ص) و هدایت و اجرای آن توسط قرارگاه‌های عملیاتی کربلا و نوح، آغاز عملیات و وضعیت نبرد در سه محور منتهی به فاو تا پایان روز سوم نبرد و هدايت و فرماندهي قرارگاه خاتم‌الانبياء (ص) قبل از شروع پاتك لشكر گارد صدام در سه فصل از كتاب بيان شده‌اند. 

فصل‌هاي چهارم تا هشتم كتاب «جاده استراتژیک فاو ـ بصره» به صورت مجزا، محورهاي محاصره لشكر گارد رياست‌جمهوري عراق توسط پنج لشكر عمل‌كننده از وسط و چهار جهت جاده استراتژيك را به تصوير كشيده‌اند.

برشي از يك عمليات سرنوشت‌ساز و مبتكرانه ايران در جنگ هشت ساله تحميلي، با سبك و شيوه‌اي تازه در اين كتاب آورده شده و نيازي كه اين كتاب را بر اساس اسناد و مدارك و نوارهاي ضبط شده مكالمات بي‌سيمي و جلسه‌های فرماندهان تدوين كرده، با گنجاندن متن مكالمات بي‌سيم فرماندهان در كتاب، درك و فهم وقايع رخ داده در شب چهارم عمليات والفجر هشت را براي مخاطب آسان‌تر كرده است. 

در بخشي از فصل پنجم كتاب كه به حمله لشكر 14 امام‌حسين (ع) از جناح راست جاده استراتژيك اختصاص دارد، متن مكالمات حسين خرازي، فرمانده لشكر امام‌حسين (ع)، محمدرضا ابوشهاب، معاون او و مرتضي قرباني، فرمانده لشكر 25 كربلا آورده شده و در قسمتي چنین است:
خرازي: مرتضي، همين الان بچه‌هاي فتح‌الله [فتح‌الله جعفري؛ فرمانده زرهي سپاه] را در قضيه بفرستيد تا يك‌سري از مسايل خود به خود [حل] شود. توجه كردي؟
قرباني: ما اين‌ها را فرستاده‌ايم و هنوز داريم مي‌فرستيم. ولي چرا شما يك گردان فرستاديد؟
خرازي: اين بحث‌ها مال بعد است. بحث و توبيخ و دادگاه مال بعد است.
ابوشهاب: بابا جان، بنا بود ما يك تقويت‌كننده بفرستيم ما وظيفه خودمان را انجام داديم. ما نسبت به توان خودمان كار كرديم. قرار نبود به شما نگاه كنيم!
...
قرباني: بله ما توجيه هستيم. حسين! بگو ببينم چه كاره هستي؟
خرازي: بچه‌‌هاي ما الحمدلله مثل شير ايستاده‌اند. فقط خدا حكمتان را كند اگه نياييد.
قرباني: اي خدا ذليلت كند! چرا ديشب فقط يك گردان فرستادي؟ [با خنده]
خرازي: نگو بابا جان! يك گردان از بهترين گردان‌هاي تقويت‌شده‌مان را فرستادم اين حرف را نزنيد!
قرباني: بله. پس ما به خاطر اين كار تشويق‌تان مي‌كنيم! 

يحيي نيازي كه پيش از اين بيشتر با آثار خود در انتشارات روايت‌فتح شناخته مي‌شد، در گفت‌وگوي پيش‌رو از چگونگي تدوين كتاب «جاده استراتژيك فاو ـ بصره» و سبك تلفيق استناد و روايت سخن گفته است.

بيشتر‌ آثار پژوهشيِ نظامي دفاع‌مقدس با دو نگاه نوشته مي‌شوند؛ اول نقش رسته‌ها و لشكرهاي عمل‌كننده در يك محور خاص و دوم، تحليل كلي يك نبرد اما در كتاب «جاده استراتژيك فاو ـ بصره» مقطعي از عمليات والفجر هشت از نگاه چندين لشكر و محور عملياتي بازگو مي‌شود. چه شد كه از اين ديد به عمليات والفجر هشت نگاه كرديد؟ آيا پيش از اين تجربه مشابهي داشتيد؟
تجربه قبلي‌ام به تدوين كتاب «محور كوه‌خان» برمي‌گردد. البته آن كتاب، روايت نزديك نورعلي غريبي از وضعيت محور كوه‌خان در زمان جنگ بود. ولي در آن كتاب ديدم كه نقاط عطفي در عمليات‌ها وجود دارد كه به تنهايي حرف‌هاي زيادي براي گفتن دارند. يعني علاوه بر افزايش روحيه رزمندگان و تضعيف طرف مقابل، گره‌هاي تاكتيكي را هم باز كرده‌اند. وقتي كل يك عمليات را پژوهش مي‌كنيم، اين مقاطع كوچك و كارساز معمولاً زير سايه كليت عمليات مغفول مي‌مانند. بنابراين با استفاده از تجربه قبلي و ايده‌هاي دكتر حسين اردستاني، رييس مركز اسناد و تحقيقات دفاع‌مقدس درباره اين‌گونه نقاط عطف، ماجراي «جاده استراتژيك فاو ـ بصره» را از دل عمليات والفجر هشت درآورديم. 

گارد رياست‌جمهوري عراق هم توسط نيروهاي خودي شكست مي‌خورد و از طرف ديگر، بر ادامه عمليات اثر مي‌گذارد. عراقي‌ها جرات بازپس‌گيري فاو در فاصله‌اي كوتاه را از دست مي‌دهند و نيروهاي خودي نيز براي ادامه عمليات، روحيه مضاعف مي‌گيرند. اين بخش از عمليات والفجر هشت را انتخاب كردم تا به ديگر دوستان محقق نشان دهم كه اگر از كليات جنگ فاصله بگيرند، خواهند ديد كه اجزاي ريز و حساس عمليات‌ها هم ظرفيت تبديل شدن به يك پژوهش مستقل را دارند. 

درست است كه عمليات والفجر هشت مهم‌ترین تجربه ايران در زمينه نبردهاي آبي ـ خاكي بوده و حتماً نقاط عطف زيادي داشته است. اما چه شد كه اين عمليات را انتخاب كرديد؟ بي‌شك ديگر عمليات‌هاي زميني ما از اين نقاط عطف داشته‌اند.
نسبت به فراخور هر عمليات، بزرگي و كوچكي يا گسترده و محدود بودن هر نبرد مي‌توان نقاط عطف اين‌چنيني پيدا كرد. تاكنون بيش از 50 نقطه عطف از عمليات‌هاي مختلف در مركز اسناد و تحقيقات دفاع‌مقدس فهرست شده است. اما به خاطر تسلطم بر عمليات والفجر هشت به واسطه تدوين كتاب‌هاي «تا روز هشتم» و «انرژي اتمي» آن را انتخاب كردم.

به نظر مي‌رسد، انتخاب مقطعي عمليات‌ها براي پژوهش، ذهن محقق نسبت به موضوع را ساماندهي و متمركز مي‌كند. آيا اين موضوع را تاييد مي‌كنيد؟ البته ناگفته‌هایی از ماجراي رد شدن غواصان از اروندرود و مانند آن درباره عمليات والفجر هشت وجود دارند. آيا در طول كار، به اين‌گونه ناگفته‌ها رسيده‌ايد؟
دقيقاً اين موضوع اتفاق مي‌افتد. در بسياري از كتاب‌هاي پژوهشي مرتبط با فتح فاو و عمليات والفجر هشت، فقط اشاره‌هايي جزيي به جاده استراتژيك و گارد رياست‌جمهوري عراق شده است. 

وقتي از رويارويي پنج لشكر با لشكر گارد رياست‌جمهوري عراق سخن مي‌گوييم، بايد بدانيم كه به اسم، پنج لشكر بوده‌اند و توان همه نيروهايشان در سه روز آغاز عمليات مصرف شده و با نيروي خسته و محدود، اما با همدلي و وحدت به ميدان جنگ آمده‌اند. يعني در زمينه مديريت، تاكتيك، تدبير و تصميم قاطع و به موقع عمل كردن، حرف‌هاي زيادي براي گفتن وجود دارند. گرچه ماجرا در يك شب رخ داده، اما اتفاقات پيراموني زيادي رخ داده‌اند. 

وقتي در يك كتاب مستقل به جاده استراتژيك فاو ـ بصره و شكست لشكر گارد رياست‌جمهوري عراق در آن مي‌پردازيم و به عمق ماجرا پي مي‌بريم، نكات تازه ديگري مانند چگونگي عبور غواص‌ها از اروند، نحوه تدارك و آتش تهيه نيروها و همچنين حضور يگان‌هاي زرهي نيز مشخص می شوند. هر كدام ماجراي جداگانه‌اي دارند و بيش از چند كتاب و پژوهش واحد را به خودشان اختصاص خواهند داد.

آيا درباره اين مباحث و حوادث، سند به اندازه كافي وجود دارد تا يك پژوهشگر درباره آن‌ها تحقيق كند؟ خودتان براي پيدا كردن اطلاعات مربوط به لشكر گارد رياست‌جمهوري عراق چه كرديد؟ 
بله. در بخش اسناد خودي، مدارك خوبي در دسترس است اما به دست آوردن اطلاعات و اسناد منسجم درباره حزب بعث، صدام و لشكر گارد ریاست جمهوری خيلي سخت بود. منابع را جست‌وجو كرديم، ولي سيستم اطلاعاتي حاكم آن دوران در عراق، باعث شده كه اطلاعات محدودي از نيروهاي حياتي مثل اطلاعات و استخبارات عراق در دسترس باشد. علاوه بر اين كشور عراق بعد از سقوط صدام، يك كشور منسجم نبود و دچار حادثه‌هاي مختلف شد از اين رو بسياري از منابع در دسترس نيستند. ما با مصاحبه و رجوع به افراد حاضر در صحنه، بسياري از زوايا را تكميل كرديم اما چنين كاري براي تببين آن سمت جبهه، امكان‌پذير نيست. 

البته بعد از سقوط صدام، بخشي از اسناد جنگ به دست آمد، شايد در ميان آن‌ها اطلاعاتي درباره لشكر گارد رياست‌جمهوري عراق باشد.
درست است. يك سري اسناد به دست آمدند، اما فقط بخشي از انبوه اسناد دوران جنگند. نوآوري مركز اسناد و تحقيقات دفاع‌مقدس و فعاليت راويان در كنار فرماندهان در دوران جنگ، حركتي كاملاً منحصر به فرد است و انسجام اين اسناد در تدوين كتاب‌ها موثرند ولي اسناد موجود درباره يگان‌ها و مكان‌هاي استراتژيك عراق خيلي كم‌اند. يعني خود آن‌ها چيزي بروز نمي‌دادند. 

همان‌طور كه اشاره كرديد، دفترچه راويان و مكالمات بي‌سيم‌ها در سير تدوين كتاب «جاده استراتژيك فاو ـ بصره» استفاده شده‌اند و در جذاب شدن كتاب اثر گذار بوده‌اند. اما در اين كتاب، روايت و استناد كنار هم قرار گرفته‌اند. يعني ساختار كتاب‌هاي پژوهشِ نظامي و اعتبار استنادي و قلم روان و روايي به گونه‌ای در جاي خود قرار گرفته‌اند که به اصل مطلب لطمه نزده‌اند. چقدر آزمون و خطا كرديد تا به اين سبك رسيديد؟
منابع دست اول مركز اسناد و تحقيقات دفاع‌مقدس براي تدوين كتاب «جاده ستراتژيك فاو ـ بصره» استفاده شده است. يعني بسياري از اين اسناد براي اولين بار استفاده شده‌اند. حتي مكالمات و جلسه گفت‌وگوي خلبان شهيد عباس بابايي، معاون وقت عملیات نيروي هوایي ارتش با فرمانده وقت سپاه پاسداران، به صورت کامل در كتاب منعكس شده‌اند. اين اسناد به تدوين يك اثر جديد و نو، فضا مي‌داد، اما تلاش كرده‌ام تا با پيوندهاي روایی، مخاطب را براي ورود به كتاب آماده كنم. اين پيوند‌ها در حدي هستند كه پژوهش را تحت تاثير خود قرار ندهند. 

در ابتداي هر فصل، فضايي كاملاً روایی را ترسيم كرده‌ام كه پيوندي با فصل داشته باشد و مخاطب با مطالعه آن وارد متن شود. براي اين كار 14 ماه اضافه بر حد معمول روي كتاب كار كردم. بعد از اتمام تدوين كتاب، از آن‌جايي كه مي‌خواستم سبك قبلي‌ام، يعني روايت صرف، جاي خود را به سبك پژوهشي بدهد، تركيبي از روايت و استناد را آغاز كردم و در طول آن 14 ماه، كتاب تغييرات زيادي پيدا كرد و به شكل كنوني درآمد.

آثار تاریخ و ادبيات دفاع‌مقدس در طول بیش از 30 سال گذشته، شاخه‌ها و گونه‌هاي جديدي مثل خاطره ـ داستان را به خود ديده است. شايد اين سبك جديد شما هم روزي به عنوان يكي از شاخه‌ها ثبت شود.
تدوين كتاب «جاده استراتژيك فاو ـ بصره» در عين شيريني، سختي‌هاي زيادي داشت. روح گفت‌وگوي فرماندهان، خشك و آمرانه است. تعدیل این ساختار، با مراقبت از خدشه‌دار نشدن موضوع، كار دشواري بود اما شيريني آن، همين اتفاق تازه و تلفيق قلم گذشته‌ام با نگاه پژوهشي است.

كتاب «جاده استراتژيك فاو ـ بصره» در قطع رقعي و 328 صفحه، با شمارگان دو هزار نسخه و بهاي 90 هزار ريال، توسط مركز اسناد و تحقيقات دفاع‌مقدس به چاپ رسيده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط