ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
سر میز شام، آقای «هاشمی» و «روحانی»، از مسوولان برگزاری سمینار به ما ملحق میشوند. سر ساعت، تلویزیون کابل پخش سریال مستند «حماسه ناتمام» را شروع میکند. افغانیها از جمله آقای «هاشمی» میروند و رو به روی تلویزیون اجتماع میکنند. حسنزاده و بهروز افخمی هم با 3 نفر فرانسوی وارد بحث شدهاند، اما با شروع سریال آنها نیز نظرشان جلب میشود. افخمی برای فرانسویها توضیح میدهد که من سازنده این سریال هستم. فرانسویها به من تبریک میگویند و از عواملم میپرسند. اما افخمی توضیح میدهد که من به تنهایی این کار را ساختهام... و بعد که افخمی و حسنزاده شرح کار را به زبان فرانسه نقل میکنند، آنها حیرتزده مرا تشویق میکنند.
در و دیوارهای سالن غذاخوری، هر جا که نقاشی یا نقش برجسته و مجسمه بوده، توسط طالبان تخریب شده است. پس از صرف غذا و هنگام بازگشت به اتاق در لابی هتل با یکی از افغانهای مقیم خارج که برای شرکت در سالگرد شهادت مسعود به کابل آمده، آشنا میشوم. مهندس عاصم. جالب است. او سالهاست که ساکن سوییس است و همسرش تبریزی.
صفحات 80 و 81/ در پایتخت فراموشی/ محمدحسین جعفریان/ انتشارات سوره مهر/ چاپ اول/ سال 1391/ 248 صفحه/ 7500 تومان
نظر شما