حجتالاسلام والمسلمین رسول جعفریان در نشست الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت گفت: برخي کتابهای علمی تمدن اسلامی فاقد ارزش علمیاند در حالی که ما سالها اصرار به تدریس آنها داشتیم بدون اینکه سبب عمران و آبادانی جامعهمان شوند.-
وی ابتدا با اشاره به کتاب «عجایب المخلوقات» گفت: این کتاب اثر نسبتا مهمی در تمدن و علم اسلامی است و با استناد به آن میتوان به درک علمی که در تمدن اسلامی وجود داشت تا اندازه زیادی پی برد.
دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهران، سپس با ارایه مقدماتی به دلايل ضعيف شدن تمدن اسلامی پرداخت و گفت: آسیبهای سیاسی و اجتماعی و همچنین درک نادرست از علم به عنوان دو دلیل عمده این ضعف نام برده میشوند که من در بحث امروز به دلیل دوم میپردازم.
جعفریان با ضعیف دانستن رشتههای تاریخ علم و فلسفه علم در ایران گفت: رشته تاریخ علم پس از قرون چهارم و پنجم و توجهات کم و بیش فارابی و ابن سینا به آن، به طور جدی مورد توجه قرار نگرفت و تنها عدهای آن را به صورت تکراری و بیخاصیت مورد توجه قرار دادند.
مولف کتاب «تاریخ سیاسی اسلام» با بیان اینکه متاسفانه مدام دچار خودتعریفی در بحث علم میشویم گفت: ما از تاریخ علم سخن میگوییم اما قصدمان آسیبشناسی آن نیست، بلکه مدام درباره نسخههای خطی گذشتگان در حوزه علم آمار میدهیم که مثلا در حوزه پزشکی چند هزار نسخه کتاب داریم در حالی که بیش از نود درصد این کتابها چرندیاتند و مطلب علمی بسیار اندکی دارند!
جعفریان ادامه داد: علم نجوم ما نیز همین گونه است. بیشتر کتابهایی که در تمدن اسلامی درباره نجوم نوشته شدهاند، موضوعات غیرعلمی مانند احکام نجوم، تنجیم، پیشگویی و حرفهای بیاساس را شامل میشوند. متاسفانه میخواهیم با پیدا کردن نسخههایی از این کتابها در اروپا مدعی شویم که اروپاییان نیز این آثار را تدریس میکردند تا بتوانیم بیشتر از خود تمجید کنیم.
موسس کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران افزود: ما به این افتخار میکنیم که قرآن هفتصد و پنجاه بار به مفاهیم علمی اشاره کرده است اما به همین تعریفها و اشارهها بسنده میکنیم و رسما کاری را در علم آغاز نکردهایم. ما تمجید از علم و علمآموزی زیاد داریم ولی این مشکل ما را حل نمیکند و پاسخ ابهامات ما را در علم نمیدهد. واقعیت این است که ما پس از حدود هشت قرن به سختی توانستیم تنها اندکی از اطلاعاتی که یونانیان به ما دادند فراتر برویم. ما وارث یونانیان بودیم و نتوانستیم به خوبی حصارهای علمی را که آنان در اختیارمان قرار داده بودند بشکنیم و از آن فراتر رویم. حتی آن دسته از کتابهای تمدن اسلامی که اروپاییان از آنها استفاده کردند، شامل معرفی جدیدی از علوم یونانی بود و ما چیز زیادی به آن نیفزودیم.
جعفریان با بیان اینکه بسیاری از اندیشمندان ما از نوادر دوران خود بودند و تفکر آنها به یک جریان عمومی تبدیل نشد، گفت: طبق متون قدیمی تمدن اسلامی ما تا قرنها حتی از حصار فلسفه ارسطویی و طب جالینوسی و بقراطی خارج نشدیم. هیئت ما همان هیئت بطلمیوسی بود، مزخرفاتی که جز خسوف و کسوف اطلاعات مهم دیگری در چنته نداشت. اگر مجموعه علم نجوم در تمدن اسلامی را کنار هم بگذاریم، در حد تاثیرگذاری اختراع تلسکوپ نیست. مقصودم این سخنان این است که آمار دادن فایده ندارد، بلکه باید ببینیم حرکت و فکر دانشمندان نادر مانند ابوریحان تا چه اندازه در تمدن اسلامی عمومی شد و رواج یافت.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: «آرامش دوستدار» در کتابش با عنوان «امتناع تفکر دینی» که کتابی سیاسی است بیان میکند که در نظام دینی جایی برای تفکر نیست. او استدلالهایی را بیان میکند مبنی بر این که ما طی هزار سال به دلیل تحکم آرای کلامی جرات نکردیم تفکری باز داشته باشیم. ما هنوز به ادعاهای این کتاب پاسخی ندادهایم. واقعیت این است که ما با تکیه بر تفکر ارسطویی و شناخت کلیات، به استقراء توجهی نکردیم.
وی با اشاره به ضعف مباحث معرفتشناسی در فلسفه اسلامی گفت: تا پیش از اینکه دکارت بحث معرفتشناسی خود را مطرح کند خواب بودیم، زیرا تا پیش از آن بحث وجود تنها بحث معرفتشناسی ما بود. ما تازه حدود پنجاه سال پیش بحث گفتمانی مانند هرمنوتیک را مورد توجه قرار دادیم و اکنون بر سر فهم و نقد آن مسابقه گذاشتهایم.
جعفریان به بومیسازی علوم اشاره کرد و گفت: باید با خود بیندیشیم که با شرقی و غربی کردن علوم ابهامات ما درباره علم حل شدند یا به ابهامات اضافه شد.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: ما قرنها کتابهایی را تدریس کردیم که در واقع به لحاظ علمی مزخرف بودند و علمی را پایهگذاری نکردیم که عمران و آبادانی به همراه داشته باشد. همچنین ما در سه دهه گذشته هیچ توجهی به معرفتشناسی و تاریخ علم نداشتیم و بیشتر کار ما در این حوزه ترجمه است.
جعفریان درباره کتاب «عجایب المخلوقات» نوشته «زکریا بن محمد بن محمود کمونی قزوینی» گفت: این اثر در قرن ششم نوشته شده است قرنی که علوم ریاضی و طبیعی در آن به اوج رسیده بود و میتوان آن را حاصل تمدن اسلامی دانست. نویسنده در این دایرهالمعارف یک معرفی از آخرین یافتههای علوم مختلف را ارایه میکند.
وی افزود: این کتاب بخشهایی مانند حیوانشناسی، جواهرشناسی، پزشکی و نجوم دارد که بسیاری از مطالب آنها انسان را به شگفتی وامیدارد. نویسنده از گفتن خرافات هم در کتابش اجتناب نکرده است هرچند خرافه بودن آنها را میپذیرد. از این دست کتابها در تمدن ما کم نبودهاند و متاسفانه منبع اصلی معرفت عموم هم بودهاند. کتاب دیگری هست با عنوان «الحیوان» در علم پزشکی در قرن هفتم نوشته شد که حتی یک کلمه به دردبخور هم ندارد!
این پژوهشگر تاریخ اسلام تاکید کرد: ما هنوز احادیثی را قبول داریم که اندیشمند روشنی مانند شیخ صدوق هزار سال پپیش بیاساس بودن آنها را اثبات کرد.
جعفریان ادامه داد: هنوز هم گمان میکنیم در شناخت جامعه باید حتما نگاه دینی داشته باشیم، در حالی که نباید عشق بیش از حد به یک امر مانند دین سبب شود که همه چیز را در قالب آن قرار دهیم. پس از قرنها در بحث جوهر و عرض ماندهایم و نتوانستیم یک دوچرخه بسازیم. برخی مانند نویسنده کتاب «عجایب المخلوقات» همه چیز و همه علوم را به دین نسبت میدهند زیرا بر این باورند که از این طریق دینداری خود را ثابت میکنند.
نظر شما