کورش کمالیسروستانی، پژوهشگر و مدیر مرکز سعدیشناسی شیراز، معتقد است که «بهاریه» وصف بهار و یکی از پربسامدترین سرودههای شعر فارسی از قرن چهارم تاکنون است. نخستین «بهاریه» ماندگار در تاریخ شعر فارسی را با قصیدهای از رودکی میشناسند.-
وی ادامه داد: «بهاریه» وصف بهار و یکی از پربسامدترین سرودههای شعر فارسی از قرن چهارم تاکنون است. اگرچه نخستین «بهاریه» ماندگار در تاریخ شعر فارسی را با قصیدهای از رودکی با مطلع «آمد بهار خرم با رنگ و بوی و طیب/ با صد هزار نزهت و آرایش عجیب» میشناسند.
این پژوهشگر توضیح داد: هرچند بهاریه تنها در قصیده محدود نماند و در قالبهای دیگر شعر فارسی چون غزل، مثنوی، شعر نیمایی و سپید خود را در هزار سال شعر فارسی به رخ میکشد. در قرن چهارم و پنجم در آثار شاعران سبک خراسانی وصف طبیعت و زیباییهای آن درخشش جاودانهای یافته است. مسمطهای منوچهری، قصاید عنصری و اشعار فرخی نمونههایی ماندگار از آن آثارند.
وی افزود: در این دوران در بسیاری از بهاریهها به جشن و آیین باستانی نوروز نیز توجه شده و همزمانی نوروز و آغاز بهار به شاعران این مجال را بخشیده است که از طبیعت و آیین بهره گیرند و پیوند طراوت طبیعت و زایش سال نو و نوروز را در اشعارشان به جشن بنشینند.
کمالیسروستانی اشارهای به روایتهای متفاوت شاعران از نوروز داشت و گفت: فردوسی، ناصرخسرو و خیام هر یک به روایت خود بهار و نوروز را روایت کردهاند. نظامی در عاشقانههایش و سنایی و عطار در عارفانههایشان بهار را با عشق و عرفان پیوند زدهاند.
وی توضیح داد: در قرن هفتم مولوی رستاخیز طبیعت را نشانهای از تصرف خداوندگار در کائنات میخواند و پرشور و پرگداز از وصف بهار و عشق و وصال میگوید. سعدی چنان به وصف بهار مینشیند که نوزایی و طربانگیزی گل و گیاه و باغ و صحرا احساسی و منطقی در جان انسان شور میانگیزد، مانند این بیت «درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند/ جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند» یا در قصاید خود میسراید «بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار/ خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار».
کمالیسروستانی در ادامه به ابیات دیگری از سعدی مانند «باد بوی سمن آورد و گل و نرگس و بید/ در دکان به چه رونق بگشاید عطار» یا در پیوند بهار و نوروز که میگوید «علم دولت نوروز به صحرا برخاست/ زحمت لشکر سرما ز سر ما برخاست/ موسم نغمه چنگ است که در بزم صبوح/ بلبلان را ز چمن ناله و غوغا برخاست» و در جایی دیگر که گفته است «کامجویان راز ناکامی چشیدن چاره نیست/ بر زمستان صبر باید طالب نوروز را» اشاره کرد.
وی در ادامه از حافظ یاد کرد و توضیح داد: پس از سعدی در شیراز، حافظ با آمیزهای از نگاه عاشقانه و عارفانه به بهار و نوروز میپردازد. برای حافظ نیز طبیعت و انسان هر دو بهاری میشوند و نشاط بهاری را بهانه توبهشکنی میشناسد و میسراید «به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم/ بهار توبهشکن میرسد چه چاره کنم» و در پیوند نوروز و بهار سروده است «ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی/ از این باد ار مددخواهی چراغ دل برافروزی/ به صحرا رو، که از دامن غبار غم بیفشانی/ به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی».
مدیر مرکز سعدیشناسی شیراز اظهار کرد: بهار و نوروز شعر فارسی در سبک هندی و بازگشت ادبی و نیز شاعران دوران مشروطه و شاعران معاصری چون ملکالشعرا بهار، هوشنگ ابتهاج، فریدون مشیری، احمد شاملو، قیصر امینپور، منصور اوجی و بسیاری دیگر دیده میشود.
وی یادآور شد: اگرچه «بهاریه» در تاریخ ادبیات فارسی جایگاه ویژهای دارد، اما «نوروزیه» اطلاق جدیدی است به شعرهایی که در پیوند با آیین جشن نوروز گفته شدهاند. با توجه به پیوند ناگسسته بهار و نوروز شاید بتوان رویکرد شاعر به طبیعت، وصف زیبایی و تحول شگرف آنرا «بهاریه» و توصیف سنتها، باورها و تاریخ آیین نوروز را «نوروزیه» خواند.
کمالیسروستانی در پایان تاکید کرد: بیشک یکی از زیباترین توصیفهای «نوروز بهاری» در دیباچه گلستان سعدی آمده است که میگوید: «فراش باد صبا را گفته تا فرش زمردی بگسترد و دایه امر بهاری را فرموده تا بنات نبات در مهد زمین بپرورد. درختان را به خلعت نوروزی قبای سبز ورق دربرگرفته و اطفال شاخ را به قدوم موسم ربیع، کلاه شکوفه بر سر نهاده».
نظر شما