ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
اوج رمانتیسم تغزلی را باید در اشعار فریدون توللی دانست و پس از او نادر نادرپور. شعری که با نگاهی پر از یأس و حرمان، تجربیات شخصی شاعرش را با توصیفاتی دور و دراز روایت میکند و با زبانی عشوهپرداز، در پی تسخیر روح و نگاه خواننده است. توصیف نزد این شاعران غالباً به ایجاد تمثیل برای شرح ما فیالضمیر منجر میشود و گاه معطوف به طبیعت است و گاه معطوف به فضایی شهری و البته با تعرض به تکنولوژی و زندگی شهری و البته همیشه گریز و گریز و... حسرت و جهانبینی تراژیک قلب تپندهی رمانتیسم تغزلی است. «جهانبینی تراژیک فرزند ناخلف تجدد است اما در عین حال باید این جهانبینی را از آن چه سنت کلاسیک تراژدی نام دارد، متمایز کرد. تراژدی کلاسیک روایت قهرمان تراژیکی است که در چنبرهی سنتی و گسستی در شخصیت خود گرفتار است، در مقابل جهانبینی تراژیک، سوگواری هستیشناختی شخصیتهایی است که از سرشت عارضی هستی به ستوه آمدهاند.»
صفحات 127 و 128/ رمانتیسیسم ایرانی/ بهزاد خواجات/ انتشارات بامداد نو / چاپ اول/ سال 1391/ 240 صفحه/ 10000 تومان
نظر شما