دهمین کتاب مجموعه تاریخهای محلی انقلاب اسلامی با عنوان «شیراز در انقلاب» اثر 6 فصلی است و در آن حوادث سیاسی شهر شیراز بین سالهای 1340 تا 1345 مورد بررسی قرار میگیرد. حوادث پیش آمده پس از قیام 15 خرداد 1342 مهمترین موضوع این کتاب را تشکیل میدهد. این اثر از سوی نشر عروج و به قلم محمدمهدی مرادیخلج منتشر شده است.-
این کتاب در شش فصل حوادث سیاسی شهر شیراز را از سال 1340 تا 1345 شمسی مورد بررسی قرار داده و نویسنده برای آنکه تصویری واقعی و کامل از وقایع مهم انقلاب به مخاطب منتقل کند جزییات رخدادها را در این شهرها و مناطق اطراف آن بررسی و در قالب کتاب به شیوه تاریخنگاری محلی آورده است.
کتاب «شیراز در انقلاب» با استفاده از منابع شفاهی، کتابخانهای و اسناد تهیه شده و در بررسی وقایع از سال 1340 همزمان با درگذشت آیتالله العظمی سیدحسین بروجردی آغاز میشود.
این مقطع به سرفصل مهمی در شکلگیری جریان مبارزه به رهبری امام خمینی(ره) علیه نظام استبدادی رژیم پهلوی تبدیل میشود. مرجعیت امام(ره) و اعتراض ایشان به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و سپس تاثیرات قیام 15 خرداد در شهر شیراز نکات مهم دیگری است که مولف آنها را مورد بررسی قرار داده است.
در بررسی حوادث سال 1342 نویسنده به ارتباط روحانیون و عشایر در مبارزه علیه رژیم شاه در شیراز اشاره دارد. ایل سرخی یکی از مهمترین ایلات عشایر در مخالفت با رژیم بود. رییس ایل، حبیبالله شهبازی است و پس از پایان حوادث متاثر از طرح موضوع انجمنهای ایالتی و ولایتی و قبل از رفراندوم انقلاب سفید انگیزه خود را از قیام در نامهای به ساواک بیان میکند. در این نامه بیشتر به اخاذی ماموران ژاندارم و کشت خشخاش و دیگر موارد اشاره میشود.
در صفحه 82 کتاب «شیراز در انقلاب» آمده است: «ایل سرخی با آن مقدمات رفراندم لوایح ششگانه را تحریم نموده و در آن شرکت نمیکند و در دهه نخست اسفندماه سال 1341 در حمله به پاسگاه دادنجان واقع در جنوب شرقی کوه مره سرخی آن را خلع سلاح میکند. با ورود سپهبد آریانا به فارس و تشکیل «ستاد فرماندهی عملیات نیروهای جنوب» از نیمه دوم اسفندماه حمله به ایل سرخی آغاز میشود.
حملات ارتش با ورود نیروهای دولتی به تنگه بُلُقّو در هفدهم اسفندماه 1341 آغاز میشود و نیروهای جنوب تحت فرماندهی آریانا از روز بیستم اسفند به سمت کوه مره حرکت کرده و در بیست و چهارم اسفند روستای مسقان، مرکز کوه مره سرخی را تصرف میکنند و حبیبالله شهبازی به کوه مره جروق پناه برده و از طریق کوه پهن و کوه سبز پوشان واقع در جنوب شیراز در اوایل فروردین 1342 در نزدیکی روستای پیر بناب (14 کیلومتری جنوب شیراز) مستقر میشود.
در این مرحله است که حرکت حبیبالله شهبازی با روحانیت شیراز پیوند میخورد و پیامهایی بین او و روحانیونی چون شیخ بهاءالدین محلاتی،حسنعلی نجابت و سیدعبدالحسین دستغیب مبادله میشود و کمکهایی از سوی روحانیون در زمینه مالی و تسلیحاتی به شهبازی صورت میگیرد.
حمله به پیر بناب از طریق زمینی و هوایی منجر به پناهگیری حبیبالله شهبازی در ارتفاعات کوه سبز پوشان میشود و در ارتفاعات مشرف به قریه مله گاو (کوه مله گاله) مستقر میشوند و از این پس تلاش آریانا برای دستگیری شهبازی از طریق وعده دادن تأمین است و در این میان یکی از افراد مرتبط با ساواک به نام عیسی در عقیم ماندن تلاشهای شهبازی و سرانجام تسلیم او به تاریخ 21 اردیبهشت 1342 مؤثر بوده است.
شهبازی در 4 تیر به تهران منتقل و در زندان قزل قلعه زندانی میشود و در 26 دی همین سال در زندان دژبان با ناصر طاهری دیگر قیام کننده ایلی هم اتاق میشود و پس از انتقال در بیستم بهمن به شیراز در تیرماه 1343 در دادگاه زمان جنگ محاکمه و در 13 مهر 1343 اعدام میشود.»
«شیراز در انقلاب: مجموعه تاریخهای محلی انقلاب اسلامی 10» در شش فصل با عنوانهای «حوادث سال 1340 شمسی»، «حوادث سال 1341 شمسی»،«حوادث سال 1342 شمسی»، «حوادث سال 1343 شمسی»، «حوادث سال 1344 شمسی» و «حوادث سال 1345 شمسی» به نگارش درآمده است.
این کتاب در قطع وزیری و 364 صفحه با شمارگان هزار نسخه و بهای 180 هزار ریال از سوی نشر عروج وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) منتشر شده است.
نظر شما