به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مهدی خاتمی در سیام مرداد ماه سال 1343 در تهران متولد شد و پس از تولد به همراه خانواده خود به روستای پیلنور رفت و با گذراندن دوره راهنمایی برای ادامه تحصیل به همراه برادر بزرگتر خود برای ادامه تحصیل به شیراز و سپس مرودشت رفت.
وی اواخر سال 1361 از طریق بسیج عازم جبهههای دفاع مقدس شد و به همراه لشکر 25 کربلا از استان مازندران در عملیات والفجر یک شرکت کرد. در آذرماه سال 1362 برای تحصیل علوم دینی وارد حوزه علمیه آیتالله مجتهدی و دوباره در جبهههای دفاع مقدس حاضر شد.
خاتمی در عملیاتهایی همچون بدر، والفجر هشت و کربلای یک شرکت کرد. وی زمانی که به همراه گردان انصار لشکر 27 محمدرسولالله (ص) در منطقه مهران حضور داشت مجروح شد. پس از آن در عملیات تکمیلی کربلای پنج با گردان حبیببنمظاهر از لشکر 27 محمد رسول الله(ص) شرکت کرد و به شهادت رسید.
«یادداشتهای ناتمام» یادداشتهای روزانه شهید از پنج عملیات است. اما در این کتاب مخاطب فقط با چهار دفتر او از عملیاتهای والفجر یک، بدر، والفجر هشت و کربلای یک روبهرو میشود. دفتر پنجم با عنوان «عملیات تکمیلی کربلای 5» در تیر ماه سال 1380 گم شده است. زهرا یزدینژاد، گردآورنده کتاب هم بدون دخل و تصرف، یادداشتها را در کتاب گنجانده است.
گردآورنده اثر در مقدمه کتاب تاکید دارد: «کلام شهید بکر و دست نخورده است و اعتبار سندیت کتاب و حفظ امانت در حین انجام کار در نظر بوده است. بعضی تاریخها درج نشده بود، اما در لابهلای مطالب و متن کتاب معلوم و مشخص بوده است و برای مرتب بودن، تاریخ یادداشتهای روزانه سر جای خود قرار گرفته است که با قلاب مشخص شده است.
در رسمالخط یکسانسازی شده است و اسامی مکانهای جغرافیایی، شهرها و روستاها، اشخاص و ... گویا سازی شده است. آیات و احادیث بدون ترجمه بود که ترجمهها در پاورقی همان صفحه آمده است. اسامی همرزمان و شهیدان با شماره در تصاویر بخش پایانی کتاب مشخص شده است. شمارههای بالای اسم افراد در متن آمده است و در پاورقی توضیح داده شده است و علت تکرار توضیحات درباره اسامی داخل متن ایجاد سهولت در یافتن اسامی برای خواننده است.»
نخستین یادداشتهای شهید با عنوان «عملیات والفجر یک» است. این بخش شامل 24 یادداشت از تاریخ نهم بهمن ماه سال 1361 تا بیستوهفتم فروردین سال 1362 است. یادداشتهای این بخش مربوط به زمانی است که مهدی خاتمی به تیپ یک واحد مخابرات لشکر 25 کربلا از استان مازندران به عنوان بیسیمچی رفته بود.
در یادداشتهای بخش اول کتاب بیشتر به فضای حاکم بر جبههها و وضعیت کلی نیروها و کمبود امکانات و دوستی با رزمندگان اشاره شده و در برخی یادداشتها احساس شهید خاتمی از دیدن مردمی که مشکلات جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را تحمل میکنند و آرزوی او برای حضور آرامش در شهر و میان مردم آمده است.
در صفحه 44 کتاب و در یادداشت این شهید به تاریخ یکشنبه بیستونهم اسفند سال 1361 آمده است: «آخرین روز از سال 61 را به سر میبریم. دشمن تعدادی خمپاره میفرستد. مثل روزهای قبل ماشین تدارکات ضمن شام مقداری شیرینی به سنگرها میآورد که همه آن اهدایی مردم شهر و روستاهاست. آنها عید را با هم و مثل هم میگذرانند. حتی میخواهند رزمندگانی که در مقابل دشمن هستند نیز در همان موقع که خود شیرینی میخورند شیرنی بخورند. زمانی که آجیل و تخمه میل میکنند، جنگزدگان و رزمندگان هم همینطور.»
بخش دوم 15 یادداشت از عملیات بدر را در بر دارد. تاریخ این یادداشتها از هشتم اسفند سال 1363 تا بیستویکم فروردین سال 1364 است. شهید خاتمی در این زمان در دسته یک گروهان شهادت از گردان انصار لشکر 27 محمد رسولالله (ص) کمک تیربارچی بود.
این بخش هم به یادداشتهای شهید از وضعیت لشکر اشاره دارد که برای انجام عملیات آماده میشوند اما به آن فرا خوانده نمیشوند. در یادداشت روز سهشنبه بیستویکم اسفند سال 1363 آورده است: «بیدار میشوم، باید نماز صبح را بخوانم. چرا ما وارد عملیات نشدیم؟ علت را از مسوول دسته میپرسم. میگوید احتیاج به ما نشد خوشبختانه کاری که ما باید انجام میدادیم نیروی قبل از ما انجام دادهاند. به سوله برمیگردیم. بعد از ظهر برای منطقه حرکت میکنیم.»
بخش سوم یادداشتها عملیات والفجر هشت را در بر میگیرد. این بخش شامل 60 یادداشت شهید از تاریخ هجدهم آذرماه سال 1364 تا بیستویکم اسفند همان سال و از دسته 3 گروهان هجرت از گردان انصار لشکر 27 محمدرسولالله (ص) و زمانی است که مسول تیم ب این دسته بود. این بخش علاوه بر شرح حال فضای جبههها به خاطرات شهید هم اختصاص دارد که در لابهلای یادداشتهای خود به آنها اشاره می کند.
بخش چهارم شامل یادداشتهای عملیات کربلای یک در مهران از پانزدهم فروردین سال 1364 تا هفدهم تیر ماه همان سال است. زمانی که وی در گروهانهای هجرت و شهادت از گردان انصار لشکر 27 محمد رسول الله(ص) بوده است.
بخش پنجم که هیچ یادداشتی از آن در اختیار نیست به «عملیات تکمیلی کربلای 5 » از تاریخ هفتم بهمن ماه سال 1365 تا دهم اسفنده ماه همان سال اختصاص دارد. وی در این تاریخ به عنوان مبلغ و آرپیچیزن در دسته فتح گروهان قیس از گردان حبیببنمظاهر لشکر 27 محمد رسول الله(ص) حاضر بود و در این عملیات به شهادت رسید. دفتر پنجم سال 1380 به کنگره و نهادی تحویل و مفقود شد.
در ادامه، پیوستها، سروده و نامهها، وصیتنامه، اسناد و تصاویر شهید که شامل 39 قطعه عکس از روزهای حضور در جبهههای دفاع مقدس و شهادت اوست، آمده است.
«یادداشتهای ناتمام: روزنوشتهای طلبه شهید مهدی خاتمی» در قطع رقعی و 246 صفحه با شمارگان هزار نسخه و بهای 95 هزار ریال از سوی نشر خورشید باران منتشر شده است.
سهشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۷
نظر شما