ضیاءالدین خالقی، شاعر معاصر که مجموعهای از گزیده اشعارش را به همراه سه دفتر شعر، آماده انتشار دارد، گفت: شعر امروز ما دچار بحران است، همان طور که در ادوار دیگر تاریخی هم دچار بحران بود، اما بحران امروز، بحران مخاطب است.-
وی افزود: در دوران مشروطه بحران شعر جدی بود. شعر حقیقی و راستین ما به خودی خود دچار بحران نیست. شعر شاعرانی چون شاملو، فروغ، اخوان، نیما و سپهری خوانده می شود. این نشان می دهد که شعر به خودی خود دچار بحران نیست بلکه شعر امروز از حیث مخاطب دچار بحران است.
سراینده «دلشورههای من و خاک کاغذی» افزود: شعر ما از دهه هفتاد بحرانی شد. البته اگر دست به گزینش محققانه بزنیم میبینیم در همین دهه شعر خوب سروده و چاپ شده است. در دهه هفتاد چاپ مجموعه شعر آسان شد و هر کسی بدون ترس و دلهره کتاب چاپ کرد. کتابهایی در 200، 150 و حتی 50 نسخه!
خالقی ادامه داد: در دهه 80 حرمتی که شاعران برای شعر و اثر شاعران دیگر قائل بودند کمرنگ شد. عقیده برخی شاعران نسبت به شعر سطحیتر شد. نتیجه این بود که شاعران بدون تجربه شدند و بدون تجربه شعر چاپ کردند.
این شاعر افزود: معتقدم که در شعر بحران مخاطب داریم و یکی از اصلیترین دلایلش مجموعههای بی محتوایی است که پشت سر هم چاپ میشود.
ضیاءالدین خالقی از شاعرانی است که در دهه هفتاد فعالیت ادبی خود را با چاپ مجموعه شعری به نام «رویایی به رنگ آتش و آب» که با هزینه شخصیاش به چاپ رسید آغاز کرد. بعد از این مجموعه کتابهای زیر را به چاپ رساند: «سیب اتفاقی است که افتاد»-گزیدهای از اشعار کوتاه شاعران معاصر، شامل شعرهای سپید و نیمایی-،( انتشارات لکلک، سال71). «باران از پریشانی یال» (انتشارات هوش و ابتکار، سال 72)، «دلشورههای من و خاک کاغذی»(داستانسرا، سال85)، «به رنگ باران نوشتم»-گزیده اشعار- (انتشارات تکا، سال 1386)، «شیراز نام دیگر من»-گزینه اشعار منصور اوجی با انتخاب و مقدمه ضیاءالدین خالقی- (انتشارات نگاه، 87). خالقی همچنین مجموعهای از نثرهای خود را با عنوان «صدا به سکوتش دل داده است» در سال 88 از سوی نشر تکا منتشر کرد.
نظر شما