به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، جلسه نقد و بررسی ترجمه نمایشنامه «آناکارنینا در استوا» و آسیبشناسی ترجمههای موازی از نمایشنامهها در ایران، عصر دیروز چهارشنبه 19 تیر، با حضور عطالله کوپال، مترجم و مدرس تئاتر و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی کرج، علی پورعیسی، مترجم نمایشنامه «آناکارنینا در استوا» و محمد آسیابانی، دبیر نشست در سرای اهل قلم برگزار شد.
عطاالله کوپال در این جلسه گفت: رویکرد ادبیات پسااستعماری، رویکرد مهمی است که با استفاده از آن میتوان این نمایشنامه را بررسی کرد. ادبیات پسااستعماری یا (post-colonial) ادبیاتی است که آثار ادبی جوامع کوچکتر را که در ارتباطهای استعماری با جوامع بزرگتر هستند، بررسی میکند.
وی افزود: این نمایشنامه یکی از نمونههای عالی ادبیات پسااستعماری است. شخصیتهای این نمایشنامه اهل کوبا هستند، اما در امریکا زندگی میکنند. در این بین یک گفتمان بینافرهنگی بین آمریکا و کوبا شکل میگیرد. این مساله بحثی است بین ملتی که زیرسیطره است با ملتی که میخواهد تفوق داشته باشد. آمریکا ماشین دارد و این ماشین باعث نابودی فرهنگ است.
این منتقد و مترجم در ادامه گفت: داستان این نمایشنامه در یک کارخانه تولید سیگار میگذرد. در این کارخانه کسانی به عنوان قصهخوان استخدام میشوند تا برای بهبود کیفیت تولید و بهتر کار کردن کارگرها برای آنان داستان و رمان بخوانند، اما پس از مدتی ماشین تولید سیگار آمریکایی به کارگاه آورده میشود و چون سروصدای زیادی دارد دیگر صدای قصهخوان به کارگرها نمیرسد، بنابراین این اشخاص اخراج میشوند.
کوپال گفت: در داستان این نمایشنامه، شخصیت قصهخوان برای کارگران رمان «آناکارنینا» اثر تالستوی را میخواند. این نمایشنامه یک ارتباط بینامتنی با ادبیات روسی ایجاد میکند و بازتولید یا بازخود رمان آناکارنینا در این نمایشنامه به روابط بین کاراکترهای تبدیل میشود. تئوریهای جدید در ادبیات بیان میکنند که هر متنی با متون قبل از خودش مکالمهای دارد. «آناکارنینا در استوا» با رمان تالستوی و درامهای چخوف و همچنین برخی آثار لورکا وارد مکالمه میشود.
نویسنده کتاب «سرچشمه پیدایش کمدی» در ادامه گفت: این نمایشنامه را میتوان با نمایشنامه «هنر» اثر یاسمینا رضا، درامنویس معاصر فرانسوی نیز مقایسه کرد. در نمایشنامه «هنر» بحثی جدی درباره یک تابلوی نقاشی بد درمیگیرد و در نمایشنامه «آناکارنینا...» نیز بین شخصیتها بحثی درباره ادبیات صورت میگیرد. این بحث سطح نمایشنامه را فرهیخته میکند. بر این اساس میتوان گفت این نمایشنامه در درونش یک فرامتن وجود دارد و بحث آن درباره خودش است؛ یعنی این نمایشنامه اثری درباره ادبیات است.
وی همچنین درباره زبان نمایشنامه گفت: اثر در زمره ادبیات فرهیخته است. شخصیتها شخصیتهایی نیستند که درباره مسایل پیشپا افتاده یا عادی و مبتذل زندگی صحبت کنند و دغدغههای آنها نیز پیشپا افتاده نیست. تمام این کارکترها در روند قصه با ادبیات درگیر هستند و درباره ادبیات حرف میزنند و بسیاری از کلام آنها ادیبانه است، هرچند دیالوگهایی نیز درباره اتفاقهای روزمره و معمولی زندگی وجود دارد.
کوپال در ادامه با اشاره به یک باور غلط در جریان نمایشنامهنویسی ایران گفت: امروزه در ایران این تصور غلط وجود دارد که باید دیالوگ نمایشنامهها شبیه به زبان مردم کوچه و بازار باشد! من نمیدانم چه کسی این حکم نادرست را در نمایشنامهنویسی صادر کرده است؟ به هیچ عنوان نباید ادبیات را از نمایش منفک کرد.
این مدرس دانشگاه در انتها گفت: با توجه به تمام ویژگیهایی که از این نمایشنامه برشمردم، به هیچ عنوان نمیشد این اثر با این ادبیات عالی و شاعرانه را لمپنانه و یا به زبان مردم کوچه و بازار ترجمه کرد و پورعیسی بسیار خوب توانسته در برگردان اثر به فارسی فضای شاعرانه و جنس دیالوگها را منتقل کند.
همچنین پورعیسی در این نشست درباره چرایی ترجمه این نمایشنامه گفت: مهمترین دلیل من برای ترجمه این اثر معرفی «نیلو کروز» به جامعه تئاتری ایران بود. کروز یکی از نویسندگان مهم تئاتر آمریکاست و فعالیت بسیاری دارد.
وی افزود: زمانی که من در دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل بودم برای درس زبان تخصصی این نمایشنامه را ترجمه کردم. همچنین قرار بود تا این اثر به کارگردانی خودم در جشنواره تئاتر فجر نیز اجرا شود، اما به دلایلی این اتفاق رخ نداد. پس از آن من این ترجمه را در برای انتشار در اختیار نشر نیلا گذاشتم و برای تحصیل به آمریکا رفتم.
پورعیسی در ادامه با انتقاد از تاخیر بسیار در انتشار این نمایشنامه گفت: من پس از بازگشت از آمریکا متوجه شدم که این متن هنوز منتشر نشده، بنابراین متن ترجمه را دوباره ویراستاری کرده و اشکالاتی را که در آن زمان متوجه نشدم، تصحیح کردم تا اینکه پس از پیگیریهای بسیار من این متن در ماه گذشته منتشر شد.
این مترجم همچنین به دیگر ویژگیهای نمایشنامه اشاره کرد: یکی دیگر از جذابیتهای متن برای من این بود که این نمایشنامه در زمره شاخه از تئاتر آمریکاست که در اصل متعلق به فرهنگهای دیگری است که در این کشور وجود دارند و فرهنگ کوبایی در این نمایشنامه بسیار مشخص و قابل بحث است.
ترجمههای چندگانه و امکان همسنجی از سوی مخاطب
همچنین در این جلسه عطاالله کوپال درباره ترجمههای چندگانه در ایران گفت: بسیاری از ترجمههای موازی و چندگانه در ایران اتفاقی است، چرا که ما یک سایت یا تشکیلاتی برای اطلاع رسانی مترجمان از کار همدیگر نداریم. به نظرم همین تشکیلات خانه کتاب محل خوبی برای این اطلاع رسانی است.
وی افزود: در برخی مواقع ترجمههای چندباره به دلیل تفاوت در منبع اصلی است، چرا که ممکن است به عنوان مثال مترجمی نمایشنامه «هملت» را از روی تصحیح یک محقق، ترجمه کند و مترجم دیگر از روی تصحیح محققی دیگر.
کوپال در ادامه به دیگر دلایل انتشار ترجمههای چندگانه اشاره کرد: در مواردی یک مترجم تصمیم میگیرد با ترجمه خود از اثری که پیشتر نیز ترجمه و منتشر شده، بحثی جدید در صنعت ترجمه یا نگاه تازهای باب کند. بنابراین در بسیاری مواقع نیز در پشت این ترجمه مجدد دیدگاهی وجود داشته و گفتمان جدیدی مطرح شده است.
این مدرس دانشگاه در ادامه اظهار کرد: ترجمههای مجدد و موازی در کشور ما از لحاظی باعث تاسف است، چرا که در کشور تعداد کسانی که هم دانششان از زبانهای دیگر عالی است وهم دانش خوبی نسبت به زبان فارسی دارند تا با پشتوانه آن بتوانند متن بی نقصی را ارایه کنند، بسیار کم است و ترجمههای چندباره زحمت این مترجمان را به هدر خواهد داد، اما به هر حال این مساله امکان مقایسه و همسنجی بین دو متن را نیز برای مخاطب فراهم میآورد.
کوپال گفت: برخی مواقع در جریانهای ترجمه در ایران فجایعی هم رخ میدهد. به عنوان مثال بارها دیده شده، مترجمان در روند ترجمه خود به صفحاتی برمیخورند که از درک آنها عاجز یا به هیچ عنوان توانایی خواندن آن را ندارند و در نتیجه از آن میگذرند و حذفش میکنند. کتابهای ترجمهای بسیاری با این اشکالات و نقصها منتشر شده است.
پورعیسی نیز نظر خود در این موضوع را اینگونه بیان کرد: اگر ترجمه بد و بیکیفیتی از یک نمایشنامه وجود داشته باشد هیچ اشکالی ندارد که مترجم دیگری همان نمایشنامه را به صورت درست ترجمه و در اختیار مخاطب بگذارد.
وی افزود: یکی از مهم ترین دلایل انتشار ترجمههای همزمان و چندباره از این متن، وجود وبسایتهایی است که کتابها را به رایگان در اختیار مخاطب میگذارند. این کتابها بعضا از منابع متعددی تهیه شده و حتی ممکن است نقصهایی هم داشته باشند و متاسفانه معمولا این نقصها به دلیل عدم دانش کافی مترجم به متن فارسی آن هم راه پیدا میکنند.
نمایشنامه «آناکارنینا در استوا» با شمارگان هزار نسخه، 96 و بهای 6 هزار تومان از سوی نشر نیلا روانه کتابفروشیها شده است. نیلو کروز در سال 2003 برای نگارش این اثر جایزه پولیتزر را از آن خود کرد.
این نمایشنامه همچنین در سال 1388 با عنوان «آنا در سرزمین استوایی» با ترجمه رکسانا هدایتی با شمارگان هزار و 100 نسخه، 96 صفحه و بهای هزار و 200 تومان از سوی نشر دیگر روانه کتابفروشیها شده بود.
علی پورعیسی دارای مقطع دکترای حرفهای در رشته دراماتورژی و نقد دراماتیک از دانشگاه ییل، آمریکا است. او هماکنون در دانشکدههای تئاتری تهران و همچنین موسسه کارنامه به تدریس هنرهای نمایشی، تاریخ هنر و زبان انگلیسی مشغول است.
ترجمه نمایشنامه «آناکارنینا در استوا» در سال 1385 در بخش ترجمه نهمین جشنواره تئاتر دانشگاهی جایز رتبه برتر شد.
عطاالله کوپال یکی از مترجمان و مدرسان پیشکسوت و فعال تئاتر در ایران است. او هماکنون عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج است.
از میان کتابهای منتشر شده کوپال میتوان به «سرچشمه پیدایش کمدی»، «فرهنگ سازها و اصطلاحات موسیقی» (تالیف مشترک با هلن دارایی)، «6 نمایشنامه معاصر»، «چهار پنجره روشن»، «هفت بانوانه» و ترجمه نمایشنامه «کمدی پرندگان» اثر آریستوفانس اشاره کرد.
همچنین کتابهایی چون «مجموعه آثار پلوتوس؛ كمدیهای روم باستان» در سه جلد با ترجمه رضا شیرمرز، «زيبايیشناسی» نوشته ژان پل سارتر و ترجمه شیرمرز، «جریانهای تئاتر معاصر آمریکا» نوشته برکه فروتن و «مجموعه مقالات نخستین همایش رادی شناسی» با ویراستاری کوپال منتشر شدهاند.
پنجشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۲ - ۲۲:۰۱
نظر شما