تورج عاطف، داستاننویس و روزنامهنگار معتقد است که هنوز در ایران معياري براي منتقد حرفهاي تعريف نشده است و گفت که منتقد بايد از مشخصههايي مثل پيشينه، دانش، تجربه و شرايط روحي مناسب برخوردار باشد. ما در جامعهاي زندگي ميكنيم كه افراد به راحتي ميتوانند قضاوت عجولانهاي از همديگر ارايه دهند.-
اين روزنامهنگار ادامه داد: در شرايط اين چنيني، منتقد، شهرت و موفقيتهاي نويسنده را هدف قرار میدهد و تمام تلاشش را براي سركوب وي به كار ميگيرد. ما در جامعهاي زندگي ميكنيم كه افراد به راحتي ميتوانند قضاوت عجولانهاي از همديگر ارايه دهند. وقتي نقد نیز به اين صورت ارايه شود، نويسنده نيز در حالت دفاع ظاهر ميشود.
وی تصریح کرد: من معتقدم اين وضعیت فقط با تربيت منتقدهاي حرفهاي قابل ارتقاء است. بايد در دانشگاهها، به اين رشته توجه ويژهاي شود و تحصيلات همراه با تحقيقات مفيد مورد نظر باشد.
نويسنده رمان «سولماز» افزود: منتقد حرفهاي در طول چهار يا پنج سال آموزش تربيت ميشود. به اين ترتيب افرادي با صلاحيت و سلامت به این عرصه میآیند كه ميتوانند در جهت ارتقا جريان ادبيات فعاليت داشته و مفيد باشند.
عاطف ضمن با بيان اينكه، بهتر است نقد به صورت رودررو و بدون غرضورزي انجام گيرد، گفت: بايد كانونهايي براي منتقدان تشكيل شود تا از يكسو نويسنده به نقد و از سويي ديگر منتقد به آثار دسترسي داشته باشند. اين مكان شرايط را براي ارايه نقدهاي درست و سالم، به دور از تخريب فراهم ميكند.
اين داستاننويس با ذكر اينكه، بزرگترين مشكل حوزه نقد «نقد صرفا براي تخريب» است، گفت: برخی به بهانه نقد حتی با حمله به یک نويسنده پيشكسوت سعي ميكنند وي را تخريب كنند و به اين ترتيب، نام و شهرت و جايگاهي به دست ميآورند كه ديگر نميتوان حتي خود آنان را مورد نقد قرار داد.
عاطف افزود: متاسفانه در شرايط كنوني، منتقد بيشتر بر اساس معیارهای قویتر روحي و شخصیتی کار خود را جلو میبرد و اغلب از المانهاي علمي و آكادميك بيبهره است. به همين دلیل به غلط این باور رایج شده است که هر چه منتقد پرخاشگرتر باشد، نقد بهتري ارایه میدهد.
وي در پاسخ به اين پرسش كه «نقد ادبي بر شکلگیری جريانهاي ادبي تا چه حد تاثیرگذار است؟»، گفت: اگر نقد در مسير مثبت و سازنده باشد، ميتواند جريانساز بوده و زمينههاي رشد ادبيات را فراهم كند. البته نقد حرفهاي همراه با راهكارهاي مناسب ارايه ميشود. در غير اين صورت با نقدي روبهرو ميشويم كه ارزشي براي اين حوزه ندارد.
نويسنده كتاب «دختري در قاب پنجره» ادامه داد: بايد در نظر داشت كه منتقد، از زمان، سرمايههاي روحي و تفكرات خود براي ارايه نقد استفاده ميكند، در نتيجه اگر اين فعاليت به درستي انجام نشود، حركتي عبث و بيهوده شكل گرفته است.
تورج عاطف، داستاننويس و روزنامهنگار، متولد سال 1345 است. كتابهاي «سولماز»، «عروس قولنامهاي»، «دختري در قاب پنجره»، «ذهن قهرمان؛ راهنماي علمي براي آمادهسازي رواني و ذهني رشتههاي مختلف ورزشي»، «ترانههاي بيوه»، «يك قصه بيش نيست» و «بانوي سرزمين من» از آثار وي هستند.
نظر شما