یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۶
قانون جهانی کپی‌رایت در انتظار ایرانی‌ها!

آسیب‌شناسی جریان ترجمه‌های موازی و چندباره از نمایشنامه‌ها و دیگر آثار ادبی موضوع سلسله گفت‌وگوهای «ایبنا» با برخی مترجمان پرکار در این حوزه بود. در این نقد و نظرها آنچه بیش از دیگر موضوعات مطرح شد، تضرر مالی و آسیب‌هایی است که انتشار این قبیل ترجمه‌ها در بازار نشر به وجود می‌آورد. پیوستن ایران به قانون جهانی حمایت از حقوق مولفان و تاسیس صنف مترجمان در ایران، از راهکارهایی بود که گفت‌وگو شونده‌ها برای جلوگیری از انتشار ترجمه‌های موازی و چندباره پیشنهاد کردند.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به باور عموم کارشناسان، بازار نشر کتاب در ایران جریان اقتصادی مناسب و پویایی ندارد. در  چند سال اخیر روی این مساله مباحث بسیاری صورت گرفته و جلسات و میزگردهای فراوانی نیز برای آسیب‌شناسی آن برگزار شده است که نیاز به تکرار آن در این مجال نیست؛ ولی نکته‌ای که در این میان نمی‌توان از نظر دو داشت، این است که یک مترجم روزها و بلکه ماه‌ها زمان می‌گذارد تا متنی را ترجمه کند و فروش کتاب قاعدتا دستمزد او را بالاتر خواهد برد. حال اگر ترجمه دیگری از همان اثر(بدون توجه به کیفیت آن) منتشر شود، تا حد بسیاری این روند را با اختلال مواجه خواهد کرد و در صورت تکرار به معضلی جدی خواهد انجامید؛ چیزی که امروزه اغلب مترجمان با آن سروکار یا از آن واهمه دارند! 

خبرگزاری کتاب ایران در گفت‌وگو با مترجمان پرکار در این حوزه به آسیب‌شناسی جریان ترجمه‌های موازی و نقش و تاثیر آن بر بازار نشر پرداخته که حاصل آن در گزارش زیر آمده است. 

تصادف دو ترجمه 

 از آن جایی که تا به حال هیچ نهاد فرهنگی مسوول پیگیری برنامه‌های مترجمان در ایران نبوده است، بسیار اتفاق افتاده که دو مترجم به صورت کاملا تصادفی، به دلیل اطلاع نداشتن از کار یکدیگر، به صورت همزمان یک کتاب را ترجمه کنند. اصغر نوری مترجم جوان و پرکار ادبیات نمایشی این مساله را شایع‌ترین اتفاق در بین مترجمان ایرانی دانست.
 
نوری اعتقاد دارد که اگر این دو ترجمه به صورت همزمان وارد بازار شوند، مخاطبان پی‌گیر کتاب با هم‌سنجی این دو ترجمه دست به انتخاب کتابی که قرار است خریداری کنند، می‌زنند. 

آراز بارسقیان مترجم نمایشنامه‌هایی چون «کلایبورن پارک» نیز وقایعی چون انتشار ترجمه‌های موازی در نمایشنامه‌ها را به دلیل نبودن امکانی برای هماهنگی میان مترجم‌ها می‌داند.
 
بارسقیان همچنین دلیل دیگری نیز برای این ترجمه‌ها ذکر کرد؛ به باور او معمولا مترجم‌های حوزه ادبیات و نمایشنامه‌ها به یک اثر یا مجموعه آثار یک نویسنده و یا درام‌نویس علاقه خاصی پیدا می‌کنند و دوست دارند آثار او را به فارسی برگردانند، بنابراین با وجود چند ترجمه از این آثار در بازار کتاب ایران، باز هم دوست دارند آن را ترجمه کنند. 

مسابقه‌ای برای رسیدن به سود بیشتر 

شکل دیگری از ترجمه‌های موازی چنین است که وقتی اثری ترجمه و منتشر می‌شود، در همان سال یا سال‌های آینده مترجمان دیگری نیز همان اثر را ترجمه و منتشر می‌کنند. کیهان بهمنی، مترجم آثاری چون نمایشنامه «ستون پنجم» ارنست همینگوی، اطلاع نداشتن مترجمان از کار همدیگر را قابل قبول نمی‌داند. 

بهمنی اعتقاد دارد که کار نهادهایی چون کتابخانه ملی و خانه کتاب، که بانک‌های اطلاعاتی مناسبی را از کتاب‌های ترجمه شده در اختیار مخاطبان قرار می‌دهند، این بهانه را از مترجمان و ناشران سلب کرده است. بهمنی همچنین به دلیل ناخوشایند بودن این کار ناشرانی را که داعیه کار فرهنگی دارند، از انتشار این گونه ترجمه‌ها برحذر داشت. 

به اعتقاد بهمنی، آثار ادبی خوب و با کیفیت در جهان کم نیست که مترجمان مجبور شوند به سراغ متونی بروند که در قبل ترجمه و منتشر شده است و اگر مترجمی به سراغ این گونه از متون برود تنها وقت خود را تلف کرده است. 

همچنین اصغر نوری و آراز بارسقیان نیز این مساله را سودجویی و فرصت‌طلبی برخی ناشران می‌دانند؛ چرا که حتی برخی ناشران پس از انتشار یک کتاب خاص از سوی یک ناشر و محبوبیت آن کتاب در بین مخاطبان، همان کتاب را با نام دیگری منتشر کرده‌اند. 

تنها فایده ترجمه‌های موازی 

زبان رایج در هر جامعه‌ای بنا به مقتضیات زمان و همچنین پیشرفت جامعه ممکن است تغییراتی کند. بر این اساس ممکن است با تحول زبان به ترجمه‌های جدیدتری از برخی متون در قبل ترجمه شده، نیاز باشد. به باور علی پورعیسی، در این حالت ترجمه دوباره مفید است. پورعیسی همچنین اعتقاد دارد که اگر اثری در انتشار نخست خود با مشکلاتی در ترجمه مواجه بود، مترجم دیگری می‌تواند ترجمه درست و بدون اشکال خود از همان اثر را منتشر و در دسترس مخاطبان قرار دهد. 

چه باید کرد 

با توجه به تمام نکاتی که در بالا مطرح شد، می‌توان نتیجه گرفت که ضرر ترجمه‌های موازی و چندباره به اقتصاد نشر از فایده‌های آن بیشتر است. بنابراین باید برای جلوگیری از این مشکل راهی پیدا کرد. به باور همه مصاحبه شوندگان در این موضوع، تنها راه جلوگیری از این معضل پیوستن ایران به قانون جهانی حمایت از حقوق نویسندگان و مولفان یعنی همان قانون معروف «کپی‌رایت» است. عضو شدن در این قانون، باعث می‌شود برای انتشار یک کتاب ترجمه‌ای، حتما اجازه ناشر اصلی آن موجود باشد و ناشر اصلی نیز قاعدتا اجازه ترجمه اثر را تنها به یک مترجم واگذار خواهد کرد. 

اصغر نوری راه دیگری را نیز پیشنهاد کرد و آن تاسیس صنف یا سندیکای مترجمان در ایران است. کیهان بهمنی نیز تشکیل صنف مترجمان را اتفاقی ضروری و در عین حال خجسته خواند، چرا که می‌تواند ضمن جلوگیری از ترجمه‌های موازی از حقوق تضییع شده مترجمان نیز دفاع کند.

در هر حال آنچه که واضح است با پیوستن به قانون جهانی کپی‌رایت ممکن است مشکلات جدیدی برای مصرف‌کنندگان در حوزه‌هایی چون ادبیات و فن‌آوری به وجود بیاید ولی همچنان مساله مهم‌تر پیوستن کشورمان به این قانون جهانی و گره‌گشایی بسیاری از گرفتاری‌های پیچیده حوزه نشر است، ضمن آن که این هماهنگی می‌تواند در بهبود وضعیت مسایلی مانند تامین امنیت شغلی و موضوعاتی نظیر آن که دغدغه دست و پاگیر اغلب اهالی قلم و هنر است، تاثیرگذار باشد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط