به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کشورهای حوزه جاده ابریشم بیش از 60 درصد مساحت کره زمین را تشکیل دادهاند و تقریبا مهمترین اتفاقات تاریخی و جغرافیایی بشر در این حوزه رخ داده است. کتاب «تاریخ و جغرافیای تاریخی جاده ابریشم» نوشته محمد عبدلی و راضیه گرکنی از مهمترین پژوهشهای انجام شده در زمینه جغرافیای تاریخی جاده ابریشم است.
شاهراه تجاری ابریشم مسیری طولانی را از شمال غربی چین تا کنارههای دریاهای مدیترانه و سیاه طی کرده و دارای بالاترین ویژگی ارتباطی در دنیای قدیم، یعنی تبادل فرهنگها بین شرق و غرب و یا به بیان بهتر بین تمدنهای با عظمت چین، ایران و روم و قلمروهای تحت احاطهشان است.
در حوزه جاده ابریشم کتابهای بسیاری در سالهای اخیر تدوین، تالیف یا گردآوری شدهاند که اغلب با اقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شده اما باید دانست در این میدان آثاری موفقترند که از پایه علمی قویتری برخوردارند. این کتاب به صورت کاملا تخصصی اقتصاد، فرهنگ، تاریخ و جغرافیای کشورهای واقع در حوزه جاده ابریشم، همچنین نوع مبادله کالا و چگونگی تجارت این کشورها را به تصویر میکشد.
تنظیم این اثر به شکلی است که درکی همه جانبه از جاده ابریشم و اتفاقاتش را به خواننده القا میکند. مولف در یک چارچوب علمی و تاریخی سنجیده توانسته مهمترین آرای نویسندگان، سفرنامهنویسان، جغرافیدانان و تاریخشناسان درباره اوضاع جاده ابریشم را جمعآوری و تحلیل کند.
این اثر علمیـتاریخی در صفحات پایانی به ارایه نقشهها و تصاویر جغرافیایی و تاریخی از شهرها و کالاهای مبالهای جاده ابریشم پرداخته که به افزایش غنای محتوایی کتاب کمک فراوانی کرده است. استفاده از منابع اصلی و درجه اول، بیطرف بودن نویسنده و همچنین رعایت ترتیب و توالی مطالب کتاب از ویژگیهای خوب کتاب است اما یادآوری این نکته نیز ضروری است که مولف کتاب دوجلدی را بدون نتیجهگیری به پایان برده است.
نویسندگان در پیشگفتار کتاب به نکات مفیدی درباره چگونگی تاسیس و نامگذاری جاده ابریشم اشاره کرده و مینویسد که نام جاده ابریشم را نخستینبار «فردیناند فون ریشتهوفن»، جغرافیدان آلمانی، در میانه قرن نوزدهم به کار برده و ظاهرا دلیل این نامگذای را در تجارت ابریشم دانسته است. چون این کالا معروفترین، سبکترین و گرانبهاترین کالایی بوده که طی دهها قرن از طریق این جاده از غرب به شرق میرفته است.
مقدمه کتاب نیز به قلم زندهیاد محمدحسن گنجی است. وی مینویسد: «اگر بنا باشد توسعه فرهنگی در جامعه صورت گیرد، ابزارهایی از قبیل پاسداری از تاریخ و تمدن انسانها، ارزش و مرزهای فرهنگی مردم باید مورد توجه جدی قرار بگیرد. این توجه با بررسی تاریخ و رجوع به گذشته بهتر نمایان میشود. جغرافیای تاریخی از شاخههای مهم علم جغرافیا میباشد که کمتر در کشور ما مورد توجه قرار گرفته است. این علم از روابط متقابل تاریخ و جغرافیا شکل گرفته است.»
عنوان فصل نخست کتاب «گذری بر دنیای جغرافیای تاریخی» است. در این فصل با توجه به اهمیت مقوله جغرافیا و نقش آن در تاریخ به تعاریف و مفاهیم جغرافیای تاریخی در فرهنگنامهها اشاره میکند. جغرافیای تاریخی، تغییرات جغرافیایی پدیدههای مکانی را در بستر زمان در سطح سیاره زمین و یا در بخشی از آن مورد بررسی قرار میدهد و در ادامه به بررسی اثرات و روابط متقابل تاریخ و جغرافیا در دورههای مختلف (دوره باستان، قرون وسطی، دوره اسلامی و دوره رنسانس) و بر چگونگی شکلگیری و گسترش جاده ابریشم میپردازد.
نویسندگان در فصل دوم به چگونگی گشایش جاده دریایی ابریشم، تنگهها و گذرگاههای استراتژیک آن میپردازند و در خلال فصل به تنگه بابالمندب و اهمیت آن اشاره کرده و مینویسند: «در میان جغرافیدانان اسلامی، یاقوت حموی نخستین کسی است که در باب وجه تسمیه المندب اظهار نظر کرده است. بابالمندب یکی از آبراههای حیاتی شرق و غرب است که اقیانوس هند و دریای عرب را به دریای سرخ و مدیترانه وصل میکند. بندر عدن نزدیکترین منطقه استراتژیک یمن به بابالمندب است و دریای پارس نامی است که بر گستره آبی بسیار وسیعی اطلاق میشده و محدودهای که امروزه با نام خلیج فارس شناخته میشود، تنها قسمتی از دریای پارس به شمار میرفته است.»
فصل سوم به «چین» اختصاص دارد. در بحث گذری بر تاریخ تمدن چین به سلسلههای «شیا، شانگ، جو غربی، چین، یوان و هان» اشاره کرده، سپس از شهرهای چین واقع در مسیر جاده ابریشم (شرق به غرب) نام برده میشود. «چانگ آن» که امروزه سیان نامیده میشود، نخستین شهر در مسیر جاده ابریشم از شرق به غرب است و یک پایتخت بزرگ بهشمار میآمد. این شهر بیش از دوهزار سال قبل مرکزی برای مبادلات بین شرق و غرب بود و کالاهای مبادلهای چینیها با بازرگانان (پارچههای ابریشمی، شیشههای رنگی، عطریات، ادویه و ظروف فلزی) در این مسیر شکل میگرفت.
نویسنده در فصل چهارم به تاریخ و جغرافیای کلی آسیای مرکزی میپردازد و رود جیحون را به عنوان شاهرگ حیاتی این سرزمین نام میبرد. در ادامه به معرفی شهرهای مهم اطراف رود جیحون و توصیف کامل شهر بخارا اشاره میکند و همچنین به ماجرای تخریب این شهر بعد از سقوط سامانیان، توسط ترکان بیابانگرد میپردازد. در فصل پنجم پس از توصیف تاریخ و وقایع تاریخی کشورهای افغانستان، هند و پاکستان به معرفی وضعیت جغرافیایی و فرهنگ این کشورها میپردازد و در ادامه چگونگی نامگذاری «ایران» را به نقل از اسناد مختلف بررسی میکند. بحث ایران و مسایل مربوط به آن باید در فصل ششم ذکر میشد زیرا فصل ششم کتاب به «فلات ایران» اختصاص داده شده است که نویسندگان به این نکته توجه نکردهاند.
فصل ششم که جلد دوم کتاب با آن آغاز میشود درباره فلات داخلی ایران است. فلات ایران واحد جغرافیایی بزرگی است که در جنوب غربی آسیا و در منطقه معتدله قرار دارد. این فلات در حد فاصل نواحی خشک و بیابانی آسیای مرکزی و مناطق خشک و گرم آفریقای شمالی و عربستان است. رشته کوههای غربی و جنوب غربی فلات ایران زاگرس نام دارد. از دیرباز عمدهترین راههایی که بینالنهرین و جنوب غربی فلات را به نواحی شمال شرقی افغانستان و سرزمین چین متصل میکرد از فلات مرکزی ایران میگذشته و «جاده ابریشم» نمونهای از این راهها بوده است.
«بررسی شهرهای ایران در جاده ابریشم» عنوان فصل هفتم کتاب است. در این مبحث ابتدا چگونگی برآمدن اشکانیان در خراسان بزرگ بررسی و تحلیل میشود، سپس در این بین نظریههای دانشمندان بزرگ در این باره آورده میشود. در ادامه به شهر سرخس (قبل و بعد از اسلام)، سمنان، گرگان، همدان و چند شهر مهم واقع در مسیر جاده تاریخی ابریشم اشاره میشود. «مقدسی در قرن چهارم هجری سرخس را پناهگاه نیشابور، دروازه خراسان و شهری بزرگ و بسیار آباد و پرنعمت توصیف کرده که به سبب واقع شدن در مسیر جاده ابریشم هیچگاه روی کمیابی به خود ندیده است.» فصل هشتم درباره آذربایجان و ارمنستان است. چگونگی نامگذاری آذربایجان، وضعیت خاص جغرافیایی ارمنستان و جنگهایی که در این کشورها در مسیر جاده تاریخی ابریشم اتفاق افتاده از بخشهای مفید این فصل است.
نخستین چاپ مجموعه دوجلدی «تاریخ و جغرافیای تاریخی جاده ابریشم» را انتشارات جمال هنر با شمارگان 500 نسخه در 832 صفحه و بهای 20 هزار و 500 تومان منتشر کرده است.
دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۲
نظر شما