دانیل استیل نویسنده پرفروش آمریکایی با جدیدترین کتابش «اولین منظر» وارد دنیای مد شد. وی در گفتوگو با رویترز درباره این کتاب و تجربیاتش در زندگی سخن گفت و اینکه همیشه دنبال نوشتن چیزهای جدید است.-
استیل 65 ساله که نزدیک به 100 عنوان کتاب برای بزرگسالان و شماری کتاب برای کودکان نوشته، با رویترز درباره کتاب جدیدش صحبت کرد.
چه عاملی الهام بخش نوشتن این کتاب شد؟
من همیشه سعی می کنم درباره چیزهای جدید بنویسم. دلم می خواست درباره موضوعی چالش برانگیز از صنعت مد بنویسم و در واقع دوست دارم مردمی را موضوع کتاب هایم قرار بدهم که بر سختی های زندگی غلبه می کنند و زندگیشان را تغییر می دهند. تیمی اونیل نیز چنین شخصیتی است که پس از یک دوره سخت کودکی، موفق می شود زندگی اش را عوض کند. همه این احساسات برای خود من هم رخ داده و می تواند مردم دیگری را هم به این که می توانند کاری متفاوت بکنند، ترغیب و امیدوار کند.
چه چیز تیمی برای شما جذاب بود؟
فایق آمدن بر کودکی پر رنج و زندگی تراژیک او به عنوان یک بزرگسال و قدرت خلق چیزی که بتواند زندگی را برای او خوشایند کند. کسی نمی تواند کمکی بکند اما می تواند تحسینش کند.
چطور شخصیت های شما می توانند با زمان هماهنگ شوند؟ آیا تیمی می تواند همان کسی باشد که شما در آغاز کارتان بودید؟
شاید برخی ها تیمی را مثل خود من در آغاز حرفه ام ببینند، اما وقتی من اولین بار در 19 سالگی نخستین کتابم را منتشر کردم، دیدگاهی درباره فردی مثل او نداشتم . کتاب هایم با زمان جلو رفتند آن هم در دوره ارتباطاتی که با حالا متفاوت بودند. اما افرادی که اکنون زندگی می کنند و افراد چالشگری هم که دنیا را متفاوت می کنند تغییر کرده اند. حالا با تغییرات و انتخاب های متفاوت، واحدهای خانوادگی هم خیلی متنوع شده اند و حالا ممکن است یک پدر یا مادر تنها فرزندش را بزرگ کند که چنین امکانی 20سال پیش وجود نداشت. ضمن این که زنان اکنون با فشارهای مختلفی روبه رو هستند که با کار کردن در شغل های بزرگ و فشارهای بیشتر کاری برای آنها ایجاد می شود که20 یا 30 سال پیش ممکن نبود. این ها چالش های زمان هستند که به راه های مختلف، برای خانواده ها، مردان و زنان یا برای افراد مجرد به وجود می آیند.
شما به عنوان یک نویسنده چطور تغییر کردید؟
زندگی به همه ما دیدگاه ها و چشم اندازهای جدید می دهد، البته اگر بخواهیم درس هایی از زندگی را که بیرون از ما جریان دارد یاد بگیریم. شیوه من برای نوشتن هنوز همان شیوه قبلی است؛ نشستن روی یک صندلی و 20 یا 22 ساعت در روز کار کردن و ادامه دادن به نوشتن تا زمانی که بهترین چیزی را که می خواهی خلق کنی. من همیشه خیلی سخت کار کرده ام و هنوز هم می کنم، شاید برای هر کتاب بیشتر از کتاب قبلی تلاش می کنم و خوشبختانه چالش قصه گویی و انجام کاری با بهترین توانم، هنوز برای من تجربه خوشایندی است.
شما کاملا نیرومند و پربار هستید. چطور خودتان را مدیریت می کنید تا این بازده را داشته باشید؟
من زیاد نمی خوابم، درحقیقت هیچوقت زیاد نمی خوابیدم. خوشبختانه به خواب زیاد احتیاج نداشتم چون در غیراینصورت هیچوقت نمی توانستم 9 تا بچه داشته باشم و این همه کتاب هم بنویسم. اما من از زمان شخصی ام درست استفاده می کنم و به تناسب برای بچه ها و کارم وقت می گذارم. من خیلی به ندرت با دوستانم نهار خورده ام و وقتی می توانم وقتم را با بچه هایم بگذرانم یا کتاب بنویسم به تفریحات اجتماعی نیازی ندارم.
و چه نصیحتی برای نویسندگان دیگر؟
بهترین پیشنهادم برای نویسندگان جوان و یا هر فردی که در این حوزه ها کار می کند پشتکار و مداومت داشتن است. به آن کاری که می کنید باور داشته باشید، نگذارید ناامید شوید. همیشه به نویسندگان جوان یادآوری می کنم که کتاب اولم خیلی راحت منتشر شد، اما هچ کس پنج کتاب اول مرا نمی خرید. اما من به نوشتن ادامه دادم و از هفتمین کتابم به بعد، کتاب ها شروع کردن به فروش رفتن؛ اول آرام اما با تداوم. اگر واقعا می خواهید نویسنده باشید، باید با رد شدن ها کنار بیایید و سعی کنید تا بهتر شوید و قدرت خودتان را بشناسید و به نوشتن ادامه بدهید. تنها با پشتکار میتوان برنده شد.
نظر شما