خسروشاهی، دبیر علمی برنامه، از مرتضی سرهنگی خواست تا مقدمهای را درباره ادبیات اردوگاهی بیان کند. سرهنگی هم با اشاره به نشست «بررسی ادبیات اردوگاهی» پس از گذشت حدود 25 سال از پایان جنگ تحمیلی گفت: هر نبردی در روز، ساعت و جغرافیای معینی پایان مییابد، اما دامنه و ابعاد آن در طول تاریخ گسترده خواهد شد. ادبیات بازداشتگاهی یا اردوگاهی نیز همانگونه که از زمان آزادیِ نخستین اسیر جنگی تاریخ به آن توجه شده، در آینده نیز به آن پرداخته خواهد شد.
این پژوهشگر حوزه دفاع مقدس، ادبیات اردوگاهی را ادبیاتی مرکب دانست و افزود: در ادبیات اسیران جنگی، ما هر دو چهره سرباز را میبینیم. در نخستین وجه با چهره سربازی مهاجم و شجاع در میدان نبرد و در وجه دیگر، با چهره انسانی بیدفاع که دیگر سرباز نیست و نیازمند کمک است، روبهروییم.
خسروشاهی به کتابی با عنوان «جنگ را ما شروع کردیم» نوشته ناصر صارمی اشاره کرد و گفت: این کتاب به ماجرای یک اسیر عراقی میپردازد که روی دیوارهای زندان جمله «ما جنگ را شروع کردیم» را مینوشت و به این ترتیب مقاومت میکرد. راههای مختلفی برای پرداخت به ادبیات اردوگاهی وجود دارد. میتوان آن را از ادبیات شیعه و اسارت امامان معصوم(ع) آغاز کرد.
وی با بیان اینکه حبسیههای مختلف، نامههایی که پیش از تیرباران شدن افراد نوشته شده یا کتاب «دومین شانس» از انواع پرداخت به موضوع ادبیات اردوگاهی محسوب میشوند، از سرهنگی خواست به موضوع لحاظکردن نگاههای مختلف در ادبیات اردوگاهی بپردازد.
سرهنگی با توجه به دعاهایی که در حبسیه امام موسیبن جعفر(ع) آمده گفت: ایشان در این حبسیه با نگارش دعا در پی آزادیشان بودهاند. یادداشتهای اسارت جنگ تحمیلی را در چهار قالب دریافت میکنیم؛ نخست یادداشتهای روزانه روی کاغذهای باطله در وضعیتی که قلم و کاغذ از ابزار ممنوع بودهاند. کتاب «پایی که جا ماند» نمونهای از این کتابها محسوب میشود.
وی از اشعار و یادداشتهایی را که در فراق سرباز از سوی خانوادهاش نوشته شدهاند، دیگر گونه یادداشتهای اسارت دانست و افزود: خودنگاشت اسیران جنگی پس از آزادی هم گونه دیگر این یادداشتها محسوب میشود. کتاب «شنهای سرخ تکریت» نمونه خوب و تاثیرگذاری در این زمینه است. نامههای اسیران جنگی به خانواده و بازماندگانشان هم گونهای دیگر از یادداشتهای اسارت محسوب میشود.
خسروشاهی سپس به تفاوتهای نگهداری از اسیران جنگی میان ایران و عراق اشاره کرد و گفت: در کتابهای حوزه اسارت، به جنایتها و نامردمیهای برخی از نگهبانان عراقی با ایرانیان بارها اشاره شده است. «چه کسی قشقرهها را میکشد» خاطراتی از سورن هاکوپیان، روایت یک مسیحی از دوران اسارت است که اعتقادات مسلمانان را میستاید، اما در زندانهای عراق شکنجه میشود. این در حالی بود که اسیران مسیحی عراقی در ایران، امکان زیارت کلیسا و جشنگرفتن عید کریسمس را هم داشتهاند. گمان میکنم که کمتر به نحوه تعامل خودمان با اسیران عراقی پرداختهایم.
سرهنگی نیز دنیای اسارت را دنیایی شگفتآور توصیف کرد و گفت: این شگفتی تا اندازهای است که گاه اسیران ایرانی قدرت نوشتن آنچه را بر آنها گذشت ندارند. تعداد محدودی از افراد پس از اسارت به نوشتن میپردازند. باید دانست که نویسنده با تکیه بر خیال و بدون مطالعه نمیتواند به دنیای اسارت نزدیک شود.
وی درباره پرداختن به نحوه نگهداری اسیران عراقی در ایران گفت: در جریان جنگ تحمیلی ما از 19 کشور اسیرداری کردیم. من با این اسیران صحبت کردهام و با آنها ناهار خوردهام و معتقدم که ناهار آنها بسیار بهتر از ناهاری بود که میتوانستم در دفتر روزنامه محل اشتغالم صرف کنم. نمیخواهم بگویم به آنها در اینجا خوش گذشته زیرا اسارت به هر حال محدودیت است، اما با نگاهی به قوانینی که ما برای نگهداری اسیران در کشورمان لحاظ کردیم، میبینیم که این قوانین بسیار پیشرفتهتر از کنوانسیون ژنو بود.
این پژوهشگر و نویسنده حوزه دفاع مقدس ادامه داد: در این قوانین مصوب شده بود که هیچ یک از سربازانی که اهل شهرهای مرزی جنگدیده هستند، حق نگهبانی در اردوگاهها را ندارند. ارتش ما بسیار زحمت کشید. اسیران عراقی در ایران حدود 65 عنوان کتاب از خاطرات خود نوشتند و رفتند. این خاطرات به مثابه نفت خامی است که هر هنرمندی میتواند از آنها استفاده کند و نویسندگان میتوانند بیشترین سهم را ببرند.
سرهنگی ادبیات اسارت را انسانیترین وجه جنگ دانست و گفت: اسیران دیگر کشورها هم میخواهند بدانند که افرادی مثل خودشان در اوضاع سخت اسارت چگونه تاب آوردهاند. آثاری در این زمینه در دنیا بسیار پرمخاطبند که از نویسندگان روسی و فرانسوی هم در ایران بسیار خواندهایم. کتاب «انسان در جست و جوی معنا» نوشته ویکتور فرانکل نمونهای مطرح در ایران است. این نویسنده که خود روانپزشک بود، در دوران اسارتش پی برد که انسانها اگر درباره مشکلات خود با فرد با تجربهای گفتوگو کنند، بسیاری از دردهایشان التیام مییابد. این شیوه گفتاردرمانی حاصل اسارت است.
وی با بیان اینکه بخشی از خاطرات اسارت سربازان ما با خاطرات سربازان آلمانی و آمریکایی مشترک است، تصریح کرد: خندیدن در اسارت ممنوع بود. این روانپزشک اتریشی(ویکتور فرانکل) اثبات کرد که چرا این امر در زندانها ممنوع بود. زیرا به نگهبان این حس را القا میکرد که نتوانسته است روح زندانیاش را به بند بکشد. فرانکل حتی میگوید من به اسیران دیگر آموزش داده بودم در هنگامی که کار میکنیم چیزی برای خندیدن تعریف کنیم.
خسروشاهی آسیبی را که ممکن است در بیان اشتراکهای خاطرات اسیران دنیا با آزادگان جنگ تحمیلی به وجود آید،کمرنگشدن نکتههای متمایز اسیران دوران دفاع مقدس با سایر اسیران جنگ در دنیا دانست و گفت: ادبیات اردوگاهی به این دلیل که از فطرت انسانها سخن میگوید، انسانیترین وجه ادبیات جنگ است. تمایز یک اسیر مسلمان با اسیر پوچگرا بسیار آشکار است. اسیری که در اردوگاه ذکر ندارد و مدام در پی خودکشی است با اسیری که به خداوند تکیه میکند یا فردی مانند مرحوم حجتالاسلام ابوترابی را دارد متفاوت است. ادبیات اردوگاهی در واقع ادبیاتی خنثی نیست.
وی مرزهای خاطره و رمان را از هم مشخص دانست و گفت: ادغام این دو حوزه با هم درست نیست. خاطره مُقَوّم داستان است و داستان با تکیه بر خاطره محکمتر قدمهای خود را بر میدارد.
سرهنگی اما حوزههای خاطره و داستان را نزدیک به هم خواند و گفت: در دنیا این دو حوزه به گونهای نشان داده شده که سیمای یک ملت در چهره یک سرباز دیده میشود. ایران در پرداخت به موضوع دفاع مقدس خیلی خوب شروع کرد. ما در زمان جنگ کتاب خاطره و عکس منتشر کردهایم و اینها نشاندهنده اهتمام ایران به ثبت وقایع جنگ تحمیلی است. خاطرات اسارت، کلاهآهنی خاطرات جنگ است که باید مورد توجه قرار گیرد.
وی در ادامه از در آستانه تاسیس بودن دفتر دیگری در حوزه هنری خبر داد و گفت: در سال 1367 با پایان جنگ تحمیلی، دفتر ادبیات و هنر مقاومت تاسیس شد. چند سال بعد دفتر ادبیات و هنر انقلاب اسلامی شکل گرفت و اکنون با توجه به نیازی که احساس میشود، دفتری با عنوان دفتر ادبیات اسیران جنگی ایران و عراق در آستانه تاسیس است که با محوریت پژوهشی فعالیت خواهد کرد. منابع بسیاری در این زمینه وجود دارد که نیازمند مطالعه است.
در پایان این برنامه از دو کتاب «نفر پانزدهم» نوشته جهانگیر خسروشاهی و «با جامهای شوکران» نوشته عبدالحمید نجفی رونمایی شد.
نظر شما