علي ميرزايي، نویسنده در مراسم تشييع پيكر محمد زهرايي با بيان اينكه این ناشر در برابر مشكلات مختلف در حوزه نشر و مشکلات پيشروي ناشران فعالیتهایش را ادامه داد، گفت: زهرايي پيكر نحيف نشر را زنده نگه داشت و مقام نشر را تا درجه هنر ارتقا داد. ای کاش تا زماني كه در بين ما بود، از وی تجليل ميكرديم و از او به عنوان استاد چاپ و نشر دانشگاهي بهره ميبرديم.-
عبدالرحيم جعفري، بینانگذار انتشارات اميركبير، با بيان اينكه چند روزي است كه به دلیل مرگ ناگهاني محمد زهرايي كاممان تلخ شده، گفت: ايشان با سليقه، نكتهبين، دوست، رفيق دلسوز و بدون حسادت بودند كه ظاهري آرام اما باطني متلاطم داشتند. كتابهاي ايشان در اوج افتخار هستند.
جعفري ادامه داد: او سخاوتمندانه تجربياتش را در حوزه نشر به كساني ميداد كه تازه به اين كار روي آورده بودند. ايشان دقت و دلسوزي بسياري در مساله حروفچيني، چاپ و نشر داشتند. بيشك مرگ ناگهاني او بر اثر همين دقت زياد ايشان بر مساله چاپ بوده است. ايشان با كتابها و كارهاي ماندگارشان در ميان ما زنده هستند.
در ادامه اين مراسم علي ميرزایي، نويسنده، با ابراز تاسف از مرگ نابهنگام زهرايي، گفت: ما در اين مكان گرد آمديم تا با زهرايي وداع كنيم. در اين شرايط شعري از شاملو را مناسب با اين وصف حال ميبينم؛ «فرصت كوتاه/ سفر جانكاه/ اما يگانه بود/ و هيچ كم نداشت». براي ايشان نيز سفر يگانه بود اما زود از ميان ما رفتند. زهرايي آفتابي است كه ناگهان غروب كرد اما ميراث ماندگاري از خود برجا گذاشت.
وی با بيان اينكه زهرايي در برابر چالشها پايداري ميكرد اما اينبار در برابر مرگ تسليم شد، ادامه داد: كتابهاي نشر كارنامه، رنگينكماني در حوزه نشر هستند. او نه يك كتابساز و نه بازاري فرهنگ نشر، بلكه عاشق راستين فرهنگ كتاب بود.
ميرزايي با اشاره به خلاقيت زهرايي در ويرايش و نمونهخواني، افزود: من در مرگ عزيزانم در برابر تقدير گردن نهادم اما برخي مرگها مثل مرگ زهرايي بر جامعه ما تاثيرگذار است. ايشان تا 20 سال ديگر ميتوانستند در خدمت نشر ايران باشند و به ارتقا اين صنعت كمك کنند.
وی همچنین با اشاره به خدمات بسيار زهرايي به حوزه نشر، توضيح داد: او در برابر مشكلات مختلف در حوزه نشر و مشکلات پيشروي ناشران در نهايت پشت ميز كارش جان باخت. او به همراه 10 تا 15 ناشر ديگر، در ميان بيش از 10 هزار ناشر، پيكر نحيف نشر را زنده نگه داشت.
اين نويسنده با بيان اينكه زهرايي نه بيگانه بود و نه سرسپرده بيگانگان، ادامه داد: كاش تا زماني كه در بين ما بود، از او تجليل ميكرديم. اي كاش از او به عنوان استاد چاپ و نشر دانشگاهي بهره ميبرديم. كاش ذرهاي شعور داشتيم و قدر او را ميدانستيم. من از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و شهرداري تهران درخواست ميكنم كه بنيادي به نام او تاسيس كنند زيرا اين كوچكترين كاري است كه ميشود انجام داد تا شايد كمي جبران گذشته شود.
در ادامه اين مراسم نورالدين زرينكلك، نويسنده، پدر انيميشن ايران و از پايهگذاران خانه هنرمندان، با اشاره به مكان برگزاري مراسم تشييع پيكر زهرايي، گفت: ما ناشر را در عرف متعارف، هنرمند نميشناسيم. او هنرمند نيست ولي با اينهمه در خانه هنرمندان از او تجليل شد زيرا زهرايي ناشري است كه مقام نشر را تا درجه هنر ارتقا داد و كتاب را به مرحلهاي رساند كه آن را به اثر هنري تبديل كرد. پيش از او هيچ ناشري به عنوان هنرمند شناخته نميشد.
اين نويسنده با طرح اين سوال كه «زهرايي چگونه از نشر، هنر ساخت؟» توضيح داد: با دقت در زندگي ايشان درمييابيم كه تنها يك عامل براي اين موضوع وجود دارد و آنهم علاقه و عشق ايشان به اين كار بود. عشقي كه زهرايي به كارش داشت، درست مثل بيقراري عاشق به معشوق است. ايشان ساعتها در اين حوزه فعاليت ميكردند كه متاسفانه اين مساله به چشم ناظرين ارشاد نمیآمد.
نظر شما