به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست نقد مجموعه شعر «به هزار دلیل دوستت دارم» عصر دیروز، یکشنبه، سوم شهریور، با حضور حامد ابراهیمپور (شاعر این مجموعه)، حبیب محمدزاده، مجید تیموری، مهدی وزیربانی، محمد آسیابانی و جمعی از علاقهمندان به ادبیات برگزار شد.
در ابتدای نشست ابراهیمپور بعد از خواندن دو شعر از این مجموعه، گفت: اغلب مرا به عنوان غزلسرا میشناسند و غزلهایم هم بیشتر از شعرهای سپیدم است، با این حال کتاب «به هزار دلیل دوستت دارم» که از سوی انتشارات فصل پنجم منتشر شده شامل چندین شعر بلند و یک شعر کوتاه سپید است.
بعد از این مقدمه، مهدی وزیربانی، یکی از منتقدان حاضر در نشست نیز توضیح داد: اطناب در شعر ابراهیمپور خیلی زیاد بود. از سوی دیگر وقتی شاعری از سمت سنت به شعر مدرن روی میآورد، آزمون و خطا دارد. ابراهیمپور شاعر پرکاری است و پیشنهاد میکنم زمان بیشتری را به ویرایش شعرهایش اختصاص دهد.
وی افزود: ویژگیهایی که نظریهپردازان برای شعر نو قائل شدهاند، بیشتر خصلت کالبدشناسانه دارد و خصوصیات ذاتی و محتوایی آن کمتر مورد توجه قرار میگیرد. شاید برداشت از شعر ابراهیمپور که خودش را پیشتر به عنوان شاعری کلاسیکسرا مطرح کرده است، در ویژگیها و توجه تمایز شعر مدرن با شعر سنتی در نگاه چنین شاعری باشد. تاریخ ثابت کرده است شاعران موفق در شعر کلاسیک به ندرت در شعر مدرن قابلیت بالا داشته باشند و غیر از حسین منزوی، کمتر شاعری به چنین موفقیتی رسیده است.
وزیربانی درباره مجموعه شعر ابراهیمپور گفت: او در بندهای مختلفی از این دفتر شعر بر سه نوع ابهام درنگ بیشتری کرده است و با تاکید بر این موضوع سعی داشته تا میان شعر سنتی خودش و شعر مدرنی که سروده، تفاوتهای ماهوی قایل شود. او در سخنوری، نوع استفاده از استعارات و نوع برخورد با ساختار در شعرهای این دفتر به کالبدشناسی شعر مدرن خودش از زاویه نگاه خودش مصمم بوده است. باید به این نکته هم اشاره کنم که شاعری مثل حامد ابراهیمپور شعر را مثل زیست خودش تجربه میکند و با امکانات الفبایی عیار کلمات خودش را میسنجد.
وی با بیان اینکه ابراهیمپور ضعفهایی در هارمونی یا بعضی تصویرسازیها دارد، گفت: در دفتر شعر «به هزار دلیل دوستت دارم» ابراهیمپور چهره بسیاری از شعرهایش حالت صحنه یا نمایشی یا بهتر بگویم تئاتر ـ شعر را با خود دارد و گویا همان راهی را میرود که محمد حقوقی در کتاب «شعر زمان ما» برای اخوان ثالث قایل بود؛ البته در شعرهای ابراهیمپور ذهنیتی نزدیک به اخوان اما بدون وزن مشهود است و بیان تصویری در شعرهای وی حضوری جدی دارند.
وزیربانی ادامه داد: شاعری که شعر کلاسیک را خوب میشناسد میتواند از کلمه خماری در مطلعِ سطری که پایان آن زندگی است، با هارمونی بیانی بالا و کارکرد استعاری غنائی استفاده کند. ابراهیمپور تحول مسلط بر شعر امروز را درک میکند و خودش را در این تحول به محدودیت تعمیق شده سنت نمیفروشد.
وی در پایان گفت: البته شعر ابراهیمپور در این دفتر ویژگیهای متعدد دیگری مثل پازلبندی، کلاژ مناسب و روایت اسطورهای دارد که در این زمان کوتاه قابل تحلیل نیست.
حبیب محمدزاده نیز یکی دیگر از سخنرانان مراسم بود که در آغاز نظرش را درباره نقدی که وزیربانی از طولانی بودن اشعار مجموعه «به هزار دلیل دوستت دارم» داشت اعلام کرد و گفت: علاوه بر صنایع ادبی، فضایی که یک شعر میتواند به وجود بیاورد هم بسیار مهم است و به نظرم یک شعر کوتاه نمیتواند این فضا را به خوبی ایجاد کند.
وی سخنانش را با بحث درباره پرکار بودن مولف پی گرفت و اظهار کرد: مولف پرکار، جهان را خلاصه میکند یا آن را بازتاب میدهد. بازتاب تغییر مسیر نور بعد از برخورد با یک شیء است. ما چیزی نمیبینم و این بازتاب نور است که تصمیم میگیرد چه چیز دیده شود.
شاعر مجموعه «صفحات گرامافون» افزود: ما تجربهای از مرگ نداریم و مرگ را با مرگ دیگران درک میکنیم. با این فرمول و فرمول بازتاب در واقع ما هیچ تجربه مفردی از جهان نداریم. فرمولها ناقصند و بیشتر از اینکه سوال کنند، مورد سوال قرار میگیرند اما جذابیتهای ادبیاتی هستند. خلاصه کردن، حداقل کاراکتر، شخصیت و منش را دارد و مابقی نمایش داده نمیشود. خلاصه، زمانی اهمیت مییابد که لازم باشد متن اصلی حذف شود. خلاصه یک کل را به یک جزء تبدیل نمیکند؛ بلکه از آن یک کل کوچکتر میسازد.
این شاعر در ادامه جهان را بزرگ و پرکار توصیف کرد و افزود: خلاصه کردن و بازتاب جهان وقت میبرد. مولف کم کار یا جهان کوچکی دارد یا به بخش کوچکی از جهان میپردازد.
وی درباره برخی واژگان غیر متداولی که در شعر ابراهیمپور به کار رفته است نیز چنین توضیح داد: سوال اینجاست که آیا به کار بردن واژگان کم مصرف از قابل فهم بودن شعر میکاهد؛ این واژگان گرچه مورد استفاده مردم نبوده اما جامعه خاصی با آن خاطراتی دارند و حتی اگر برای مخاطب قابل فهم نباشد میتوان امید داشت به زیست قبلی آنها توسعه ببخشد.
مجید تیموری نیز منتقد دیگری بود که در سخنانش، مجموعه «به هزار دلیل دوستت دارم» را دارای تشخص خاص دانست و گفت: به نظر من ساختار به وجود آمده در این مجموعه موفق است؛ ساختاری که از شکل و محتوا تشکیل شده و در آن عنصر تخیل تشخص یافته است. تخیل نویسنده نوعی تداعی معانی یا توصیفی در خدمت احساس است.
به گفته تیموری، در این کتاب ابراهیمپور سعی کرده با تاثیر نهادن بر عواطف انسانی، آنها را به چالش بکشاند. وی با بیان این مطلب افزود: آنچه از تخیل و زیبایی ادراک میشود خود حقیقت است. تخیل با توانایی ذهنی و قدرت خلاقانه ایجاد میشود و شاعر با انتزاعی کردن پدیدهها به باقی تکنیکها قدرت میبخشد.
استفاده از ظرفیتهای زبانی، مونولوگها، راویان دوم و سوم شخص، جملات معترضه و جملات خبری نیز موارد دیگری بودند که تیموری از آنها به عنوان نقاط قوت و ضعف اشعار سپید ابراهیمپور یاد کرد و گفت: راوی شخصیتی رمانتیک دارد که با درونیاتش میخواهد جهان پیرامون را تغییر دهد اما شخصیتهای این مجموعه حاضر نیستند در خود تغییری به وجود بیاورند.
وی ادامه داد: استفاده از اسامی زیاد را در شعرها نپسندیدم اما معتقدم در تصویرپردازی خیلی موفق بوده است.
بخش پایانی این نشست به شعرخوانی شاعرانی و مخاطبان حاضر در این نشست اختصاص داشت که احسان قدیمی، محمد فرجام، صدف درخشان، سارا غضنفری، لیدا تبیانی، بابک اباذری و امید صباغنو برخی از افرادی بودند که شعرهایی از خود را خواندند.
از این شاعر همچنین یک مجموعه شعرهای سینمایی به نام «آلن دلون لاغر میشد و کتک میخورد» از سوی انتشارات فصل پنجم منتشر شده که یکی از چهارگانههای سینمایی او در قالب شعر اوست.
ابرهیمپور دیگر مجموعه شعرهای سینمایی با نامهای «براندویی که عرق گیر خیس پوشیده بود»، «همین جای فیلم چاقو میخوری» و «کتک نخوردن در باشگاه مشتزنی» را در دست انتشار دارد که دو کتاب اول از سوی انتشارات فصل پنجم و سومی از سوی نشر شانی منتشر خواهد شد.
دوشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۴
نظر شما