بهمناسبت یکصدمین سالگرد درگذشت وامبری، سیاح مجار
جعفریمذهب: وامبری در سفرنامهاش اطلاعات باارزشی درباره ایران دارد
امروز، 15 سپتامبر (24 شهریورماه) یکصد سال از درگذشت «آرمینیوش وامبری» سیاح و خاورشناس مجار میگذرد. وی در قرن 19 میلادی در طول سفرش مدت زیادی در ایران سیاحت کرد. جعفریمذهب، پژوهشگر تاریخ میگوید: وامبری اطلاعات بسیار باارزشی در سفرنامهاش درباره ایران دارد اما متاسفانه این سفرنامه به فارسی منتشر نشده است./
جعفریمذهب درباره «وامبری» گفت: «آرمینیوش وامبری» با نام اصلی «هرمان بامبرگر» که برخی، نام وی را وَمبرگِر هم گفتهاند، خاورشناس و سیاح، زاده مجارستان، اصلیتی آلمانی از «بامبرگ» داشت. پدرش به امپراتوری اتریش ـ مجارستان مهاجرت و در «دوناسردالی» که اکنون در جمهوری اسلواکی قرار دارد، سکونت کرد و آرمینیوش در ۱۹ مارس ۱۸۳۲ متولد شد.
وی درباره اینکه چه شد وامبری سفر به شرق را آغاز کرد، توضیح داد: مجارها در اوج قدرت امپراتوری اتریش ـ مجارستان در سده نوزدهم میلادی بهدنبال پیدا کردن ریشههای خود بودند. دانشمندان اروپای غربی، زبان مجاری را از شاخه فینو ـ اوگریک دانسته و اعتقاد داشتند این مردم گروهی از «آلتاییک»ها بودند که به اروپا مهاجرت کردند و در سه گروه شمالی (فنلاند)، میانی (استونی) و جنوبی (مجار) تقسیم شدند.
جعفریمذهب ادامه داد: برای اشراف مجار مایه سرافکندگی بود که با ماهیگیران فنلاندی و استونیایی خویشاوند باشند و بههمین دلیل، بهدنبال سررشته نژادی جدیدی بودند. وامبری گمان میکرد که مجارها از تبار ترکان هستند و البته بیربط هم نبود، بنابراین بهدنبال ریشه ترکی خود بهراه افتاد و به استانبول رفت.
این عضو هیات علمی سازمان اسناد و كتابخانه ملی ايران به چگونگی ورود وامبری به ایران اشاره کرد و گفت: وامبری زبانهای ترکی، فارسی و عربی را آموخت. لباس دروغین درویشی پوشید و به ایران آمد و بهعنوان یک صوفی با نام «رشید افندی» تا بخارا و ماوراءالنهر رفت و اطلاعات و تجربههای بسیاری بهدست آورد. وی پس از آن، از مسیر ایران به اروپا بازگشت و خاطرات، سفرنامه و پژوهشهای فراوانی درباره ایران و ماوراءالنهر نوشت که همچنان بهعنوان منبعی بااهمیت برای دانشمندان استفاده میشود.
این پژوهشگر تاریخ، درباره سفرنامه وامبری و اهمیت آن در مطالعات خاورشناسی و ایرانشناسی اظهار کرد: هرچند دست پنهان دولت انگلستان در طول سفر شرقی، مراقب وی بود و اتهامات جاسوسی به او نسبت داده شده که قابل انکار هم نیست و از سوی دیگر پژوهشهای وامبری تاثیر بسیاری در ساخت تئوریهای دشمنانه نسبت به ایران، روسیه و عثمانی داشت، اما کارهای او ارزش واکاوی دارد. وامبری سفرنامهای مخفی بهزبان مجاری داشت که از ترس مسلمانان به خط فارسی مینوشت و این سفرنامه متاسفانه منتشر نشده است.
جعفریمذهب درباره مسیری که وامبری در طول سیاحتش طی کرد، گفت: وی از راه ترابوزان در کنار دریای سیاه، خوی، تبریز و قزوین به تهران رفت. در طول راه با گروهی از زائران که از سفر حج باز میگشتند، چندین ماه را در شهرهای مرکزی ایران چون تبریز، زنجان و قزوین گذراند. وامبری پس از آن، مسیر اصفهان و شیراز را در پیش گرفت و در ژوئن سال 1863 میلادی به شهر خیوه در آسیای میانه رسید.
وی ادامه داد: وامبری همچنان در کسوت درویشی دروغین همراه با گروه همسفرانش از بخارا به سمرقند رسید. پس از عبور از هرات و مشهد، بار دیگر به تهران آمد و با در پیش گرفتن مسیر ارزروم و ترابوزان در مارس 1864 به قسطنطنیه بازگشت. جالب اینجاست که وامبری از تختجمشید دیدار کرده و متاسفانه، یادگاریهایی نیز روی ستونهای آنجا حک کرده است!
این پژوهشگر تاریخ با اشاره به اهمیت وامبری و آثار وی در مناطق دیگر بیان کرد: وامبری در سفرنامهای که بهجای گذاشت، از تجربیاتش در گذر از مسیر ترکمنستان، ازبکستان و افغانستان نوشته است. گرامیداشت یکصدمین سالگرد درگذشت وی و توجه به آثار این سیاح مجار در هفتههای گذشته از سوی مجارها (در بوداپست) و ترکها (در استانبول) صورت گرفته و امیدوارم بتوانیم با برگزاری مراسمی بههمین مناسبت، سفرنامه وامبری را بهعنوان بخشی از اطلاعات باارزش از سیاحان غربی که به ایران آمدهاند، بررسی کنیم.
نظر شما