مهام ميقاني، نويسنده و منتقد در نشست نقد كتاب «پرترهي مرد ناتمام» با بيان اينكه در ایران تعداد منتقدان حرفهای شاید به اندازه انگشتان يك دست باشد، گفت: در جلسات نقد نويسندگانی را ميبينيم كه كارهاي همديگر را نقد ميكنند كه البته اين مساله شاید از نبودن مطلق فضای نقد بهتر باشد.-
یزدانبد، نويسنده اثر، مهام ميقام، نويسنده و منتقد و اميرعلي افشاريان، دبير جلسه در این برنامه حضور داشتند.
در ابتداي اين نشست ميقاني، نويسنده و منتقدگفت: در نقد كتابهايم يا كتابهاي ديگر ميبينم كه رماننويس، داستاننويس يا يكي از همكارانم در حوزه تاليف، براي نقد يك اثر حاضر ميشود. اين مساله نشان ميدهد كه جمعيت منتقد ادبي حرفهاي بسيار كم است و تنها به اندازه انگشتان يك دست منتقد حرفهاي ميشناسيم. البته منتقدان حرفهاي كمتر در اين فضاها ديده ميشوند و بيشتر در روزنامهها و مجلات از مطالباشان استفاده ميكنيم.
اين نويسنده در ادامه گفت: به گمان من در موقعیتی قرار داريم كه اگر قرار است به قيمت نقد نكردن اثر تمام شود، بهتر خواهد بود كه ما به اين كار تن بدهيم. يعني يكبار با ماهيت منتقد در فضايي قرار ميگيرم و هفته بعد براي نقد كتابم توسط فرد ديگري در جايي حاضر ميشوم. البته كه اين روندِ جذاب و جالبي نيست، اما چارهاي جز اين وجود ندارد، در غير اين صورت با حذف نقد روبهرو خواهيم شد. من ترجيح ميدادم كه فضايي محيا بود تا مجبور به داشتن چند هويت در يك حوزه نباشم و تغيير شكل از جايي به جاي ديگر ندهم، اما متاسفانه اين امكان فراهم نيست.
ميقاني با بيان اينكه ترجيح ميدهد اين جلسه به صورت گفتوگو با نويسنده اثر پيش رود، ادامه داد: كاري كه در نقد انجام ميدهيم، ارزشيابي اثر است؛ يعني باید بدانیم با توجه به معيارهايي كه به آنها علاقه داريم، تا چه حد ميتوانيم سليقهها را كنار بگذاريم و با توجه به يكسري تئوريهايي كه به ما در ارزشيابي آثار كمك میکنند، مجموعه داستان «پرترهي مرد ناتمام» را قضاوت كنيم. براي همين ميخواهم از كلمه نقد شروع كنم زيرا قصد برگزاري كلاس ادبي را نداريم. به اعتقاد من داستانهاي يزدانبد به شدت پتانسيل اين را دارند كه جديتر درباره آنها فكر كنيم.
وي در ادامه با اشاره به ريشه لاتين كلمه منتقد افزود: كلمه critic ريشه لاتين كلمه نقد به معني تخريب و تعالي است. در نقد اثر هنري را واكاوي و در واقع آن را تخريب ميكنيم تا موجب تعالي آن شويم. اين موضوع به اين معنا نيست كه پشت داستانهاي اين مجموعه ايده و ارزشي وجود دارد كه ما بايد پردهها را كنار بزنیم تا آنها را پيدا كنيم، ما در واقع با نقد تلاش داريم اين ارزش را بسازيم.
وي در ادامه با اشاره به لزوم وجود چند پيش زمينه براي نقد هر اثري، گفت: بايد زمان انتشار كتابي را که نقد میشود، مورد نظر قرار داد و اين يك تقسيمبندي كاملا بديهي و عادي است و سپس سعي كنيم كه آثار نويسنده، تعداد كتابهاي چاپ شده قبل از چاپ اثر مورد نظر و موارد دیگر را در نظر داشته باشیم و سپس وارد ارزشهاي خود اثر شويم.
در ادامه اين نشست يزدانبد، نويسنده کتاب گفت: معتقدم كه بايد درباره مسالهاي توضيح دهم كه شايد براي افرادي كه داستاننويسي را به صورت جدي دنبال ميكنند، جالب باشد. به اعتقاد من داستان به يك سلوك عارفانه ميماند زيرا نويسنده منزل به منزل با مكاشفاتي روبهرو ميشود كه متعلق به خودش است. نظير آن در افراد ديگر وجود دارد اما اين نوع از بيان و احساس، تنها متعلق به نويسنده خواهد بود.
وی ادامه داد: اتفاقي كه در اين كتاب براي من و احتمال برای برخی نویسندگان نیز رخ میدهد، آن است كه همه دوست دارند بگويند كه اينجا چراغي روشن است. يعني مرا ببينيد و يك نويسنده اينجاست كه آمده تا طور ديگري باشد.
در ادامه اميرعلي افشاريان نیز گفت: با مطالعه این کتاب خواننده درمییابد كه اين اثر مجموعهاي به هم پيوسته است. همچنین نويسنده تنوع فرمي را رعايت كرده كه اين موضوع ميتواند امتياز خوبي براي نويسنده دربرداشته باشد.
«يک دقیقه روی سفیدی سرد دوکی شکل»، «فردا بر میگردم»، «دادزن»، «برای مارسیای رذل عزیز»، «چیزی شبیه سونیا»، «اولترالایت»، «هنوز یوسف» و «جنوار» از داستانهاي اين مجموعه هستند.
در بخشي از اين كتاب آمده است: «مادر هرگز آنجا نرفته بود و حالا وقتش رسیده بود كه من به آن محيط ممنوع، به آن سر نگفتني و مشكوك راه پيدا كنم و اين انگار موهبتي بود به پاس پلك نزدنهاي شبانهام و نفسهاي كشدار خوابزده و گرمايي كه تراكم خون، در شقيقههايم ميپيچيد.»
«پرترهي مرد ناتمام» در 116 صفحه، با قيمت سه هزار و 500 تومان، در سال 1390 از سوي نشر چشمه روانه بازار كتاب شده است.
نظر شما