به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست نقد و بررسی اقتباس سینمایی «گتسبی بزرگ» عصر دیروز، سهشنبه، 16 مهرماه، با حضور مجید آقایی، محمدجواد جزینی و مزدا مرادعباسی و بعد از نمایش فیلم در بنیاد ادبیات داستانی برگزار شد. مراد عباسی، دبیر این جلسه، «گتسبی بزرگ» را دومین رمان برجسته قرن بیستم معرفیکرد و سوالاتش را درباره اسکات فیتزجرالد و تاثیر وی بر ادبیات قرن بیستم مطرح کرد.
محمدجواد جزینی، کارشناس ادبی این جلسه، با بیان اینکه «گتسبی بزرگ» دارای نشانههای تصویری بسیار زیادی است، افزود: این اثر فیتزجرالد در دوران عجیبی از ادبیات غرب، یعنی دهههای 20 و 30 قرن بیستم آفریده شده؛ زمانی که آمریکاییها از نظر تعداد نویسندگان برجسته و قوی غنی بودند و میتوان آن زمان را «دوران طلایی ادبیات آمریکا» معرفی کرد. گتسبی در این دوران آفریده شده و درک و فهم آن بدون در نظر گرفتن وضع آن زمان ممکن نیست.
وی دهه 20 قرن بیستم میلادی را دهه تحولات اجتماعی و فرهنگی غرب معرفی کرد و گفت: نمیتوان با قاطعیت گفت که فیتزجرالد نویسنده نقطه پایان دوران کلاسیک است یا آثار او نمونههایی از ادبیات مدرن هستند. این نویسندهبه لحاظ مقطعی که در آن کار کردهاست، تا حدی با جمالزاده در ادبیات فارسی قابل مقایسه است که او را نه میتوان نقطه پایان ادبیات مشروطه دانست و نه نویسندهای که در داستان و ساختارش تحولاتی به وجود آورده است.
این نویسنده، همچنین درباره اظهارات متفاوت منتقدان گفت: منتقدان ادبی جهان بر سرِ «گتسبی بزرگ» اختلاف دارند. برخی آن را رمانی عامهپسند معرفی میکنند و گروهی بر این باورند که مخاطب با رمانی عمیق و متفکرانه روبهروست. در حالی که نشانههایی از هر دو ژانر در آن دیده میشود.
جزینی در ادامه، خلاصهای از ماجرای رمان را برای حاضران در نشست تعریف کرد و چنین توضیح داد: بین سال 1925 که این متن تولید شد تا سال 1929 که نخستین بحران اقتصادی آمریکا در آن اتفاق افتاده، رمان «گتسبی بزرگ» 80 بار چاپ شد، در حالی که هیچ رمانی در آن زمان با چنین اقبالی مواجه نشده بود. همین استقبال سبب شد برخی منتقدان بهانه داشته باشند این اثر را در دسته رمانهای عامهپسند بگنجانند.
ساختار رمان موضوعی بود که جزینی درباره آن گفت: نگاه مدرن فیتزجرالد در این اثر به خوبی دیده میشود. او نویسندهای واقعگرا با دغدغههای آرمانگراست که توانستهاست لقب «منتقد رویای معاصر آمریکا» را به خود اختصاص دهد. او برخلاف بسیاری از نویسندگان که وقایع چند دهه گذشته را در رمان خود وارد میکنند، داستان عصر خودش را روایت میکند و بهشدت به زندگی واقعی و نشانههای حقیقی هم عصرش نزدیک است.
نويسنده كتاب «ايل بیسوار» افزود: «گتسبی بزرگ» داستان و ماجرای عجیبی ندارد ولی نوعی روایت را باب میکند که راوی در کنش داستان نقشی ندارد. این نوع روایت که بعدها به «راوی شاهد» در ادبیات معروف شد در اثر او به خوبی دیده میشود. وی همچنین از راوی نامطمئن بهره میگیرد و مخاطب در پایان نمیتواند روایتی مستند و صحیح از داستان را بیان کند.
مجید آقایی، دیگر کارشناس حاضر در برنامه از منظر سینمایی و ادبی به نقد این اثر پرداخت. وی از اهمیت «گتسبی بزرگ» در ادبیات آمریکا و جهان سخن گفت و افزود: فیتزجرالد سبک روایی جدیدی را در رمانش ارایه داده و میکوشد شخصیتها و موقعیتهای آمریکایی را بعد از جنگ نخست جهانی در اثرش نشان دهد.
زاویه دید فیلم و رمان، موضوع دیگری بود که آقایی درباره آن چنین توضیح داد: نویسنده برای بیان برخی مباحث، از دیدگاه اول شخص در داستانش بهره میگیرد و شیوه خاصی را ایجاد میکند که متاسفانه این سبک خاص در هیچکدام از اقتباسهای سینمایی به خوبی رمان ایجاد نشده است. خصیصه متمایزکننده متن ادبی «گتسبی بزرگ» هم همین دیدگاه است. در واقع سینما سالهاست به دنبال این است که دریابد چگونه میتواند نگاه اول شخص، خاطره و بیوگرافی را وارد فیلم کند.
این استاد دانشگاه، با بیان اینکه نگاه اول شخص در ادبیات و سینما با هم متفاوتاند اظهار کرد: فیلم سرشار از رابطههای متزلزل و در حال گسست است. فیتزجرالد در رمانش میخواهد تزلزل جامعه را نشان دهد، ولی این وضع اجتماعی در فیلم دیده نمیشود. تفاوت رمان و اقتباسهای سینمایی، در این توانایی نشان دادن وضع است و همین تواناییها هستند که ادبیات را هنوز سرپا نگه داشتهاند.
این منتقد سینما درباره شخصیتپردازی فیلم و رمان گفت: طبقهای از افراد در داستان وجود دارند که از مجموعهای از امکانات بهره میگیرند تا احساس هویت کنند و اینها مجموعهای از عقدهگشاییها را دارند که در رمان بسیار برجسته شده است، اما تاکید فیلم بر این موقعیت اجتماعی نیست. به نظر میرسد فیلم برای مخاطبانی ساخته شده که در صددند به آرامش ذهنی برسند و در نتیجه، فیلمنامهنویس و کارگردان بر اتفاقات عاطفی تمرکز دارند.
این فیلم در سال 2013 با بازی لئوناردو دیکاپریو، توبی مگوایر، کری مولیگان و جوئل ادگورتون ساخته شد. فیلمنامهنویسان این اثر نیز باز لورمان و کریگ پیرس هستند.
داستان «گتسبی بزرگ» درباره مردی به نام «نیک» از اهالی غرب میانه آمریکاست که برای ادامه زندگی و ایجاد موقعیتهای جدید شغلی به نیویورک آمده و در مجاورت خانه مرد ثروتمندی به نام «جی گتسبی» اقامت میکند.
گتسبی، هر شب میهمانیهایی پر سر و صدا و گرانقیمت برگزار میکند که میهمانان بسیار زیادی در آن رفتوآمد دارند. «نیک» با آن که بیمیل به ورود به این دنیای پر زرق و برق است، اما خودش را مجاب میکند وارد این میهمانیها شود و در مییابد که گتسبی این میهمانیها را برای جلب نظر عشق گذشته خود برگزار میکند.
ترجمه فارسی رمان «گتسبی بزرگ» نخستین بار با ترجمه کریم امامی با عنوان «طلا و خاکستر» از سوی انتشارات فرانکلین، که بعدها به انتشارات نیلوفر تغییر نام داد، منتشر شد. برای نوبتهای بعدی این ترجمه از عنوان «گتسبی بزرگ» استفاده شده است.
آخرین چاپ این کتاب، پارسال (1391) در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۸
نظر شما