دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۲
برخی روایات ضعیف، دستاویز تشکیک در موضوع مهدویت قرار می‌گیرند

سیدجعفر صادقی، نویسنده کتاب «پژوهشی در زمینه جعل و تحریف در روایات مهدویت» با اشاره به جایگاه مفهوم منجی در میان ادیان توحیدی، وجود برخی روایات ضعیف از نظر سند را دستاویزی برای وهابیون و مخالفان شیعه به منظور تشکیک در موضوع مهدویت عنوان کرد./

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)_ مفهوم موعود و منجی یکی از اصلی‌ترین مباحث در مجموعه ادیان آسمانی محسوب می‌شود. این مولفه، حتی در دیگر ادیان نیز به شکل‌های گوناگونی بیان شده است و حکایت از نجات‌دهنده‌ای دارد که بشر را از چنگال ظلم و ستم رهانیده، انسان را به‌سوی حقیقت راستین وجودی‌اش هدایت می‌کند. تاکنون، کتاب‌های مختلفی درباره این موضوع نوشته شده‌اند و از آن‌جا که مهدویت یکی از محوری‌ترین آموزه‌های شیعی محسوب می‌شود، شیعیان نیز از وجوه گوناگونی این مولفه را بررسی کرده‌اند و در اعصار مختلف آثار بدیعی را از خود بر جای گذاشته‌اند.

به‌تازگی کتاب «پژوهشی در زمينه جعل و تحريف در روايات مهدويت» نوشته سیدجعفر صادقی منتشر شده است. به این بهانه با این نویسنده حوزه دین به گفت‌وگو پرداخته‌ایم که حاصل آن از نظرتان می‌گذرد:

به لحاظ کمّی کتاب‌های متعددی در حوزه مهدویت نوشته شده‌اند. چه شد که شما نیز  به نگارش این اثر پرداختید؟

 این کتاب در واقع، تالیفی علمی و پژوهشی است كه در فضای نقد و تحليل با محور قرار دادن احاديث موجود درباره مهدی موعود(عج) نوشته شده و در نگارش آن از 270 منبع مکتوب عربی، فارسی و انگلیسی استفاده شده است. اصلی‌ترین عاملی که باعث شد این کتاب را بنویسم، وجود تهدیداتی بود که در حوزه مهدویت احساس می‌کردم.

چه تهدیداتی؟

سه تهدید در این حوزه به نظرم رسیده است. تهديد نخست، انكار مهدويت و ايجاد ترديد و تشكيک در اصل اين باور است. يعنی عده‌ای كه اغلب سلفيون و وهابيون‌اند و عده‌ای اندک از افراد ناآگاه خواسته يا ناخواسته سعی دارند القا كنند که اصلا موضوعی به نام مهدويت وجود ندارد.

تهديد دوم، به زعم من، انكار وجود مقدس حضرت صاحب‌الزمان(عج) است كه از سوی برخی مذاهب اسلامی و  عده‌ای از مستشرقان بیان می‌شود. آنان القا می‌كنند كه مهدی موعود(عج) اکنون موجود نيست، يعنی اعتقاد دارند كه موعود خواهد بود، اما مهدی مورد ادعای شيعه نيست. 

در این میان، مستشرقان نیز صرف نظر از اين‌كه اصل موضوع وجود دارد يا ندارد، همين باور را به شكلی خطرناک و اغلب مغرضانه القا می‌كنند. متاسفانه برخی  نخبگان شيعی نیز به تازگی از آن‌ها متاثر شده و حتی کتاب و مقاله نوشته‌اند.
 
تهديد سوم در میان معتقدان به وجود مبارک امام زمان(عج) دیده می‌شود که به روايات دارای مشكلات متعدد‌، متوسل می‌شوند. من با این هدف و برای مقابله با خطر سوم سعی كردم به پالايش روايات، اهتمام بورزم. حتی بر اساس اين روايات ضعيف تطبيق نیز انجام می‌‌شود كه گاهی باعث وهم مذهب و به ویژه موضوع مهدويت نیز می‌شود.

در تهدید سوم به ضعف سند برخی روایات اشاره کرده‌اید. ایجاد شبهه از طریق جعل روایت چگونه است؟

اساسا یکی از مسایلی كه دستاویز و مستمسک وهابيون و مخالفان شیعه قرار گرفته است تا اصل مهدويت و وجود امام زمان(عج) را انكار يا در آن ترديد و تشكيک ايجاد كنند، همين موضوع روايات ضعيف است. 

علمای بزرگ شيعه و محدثانی مانند شيخ توسی، شيخ مفيد، شيخ صدوق، علامه مجلسی و امثال این بزرگواران، در طول تاريخ اغلب فرصت پيدا می‌كردند كه روايات را از خطر نابودی حفظ كنند و معمولا نیز با مخالفان درگير بودند یا در شرايط تقيه قرار داشتند. بنابراين، واقعا فرصت نداشتند روايات را به شكل مطلوب پالايش كنند. برخی مانند علامه مجلسی نیز هدف‌ خود را از گردآوری بحارالانوار به صراحت ناظر بر همين موضوع دانسته‌اند. از اين‌ رو، روايات ضعيف وارد كتاب‌های شيعه شدند و چون حوزه مهدويت هم از سنخ پيشگويی و خبر دادن از غيب است و از سوی دیگر، ظرفيت خوبی برای سوء‌استفاده فراهم می‌شود، كار مطلوب صورت نگرفت.
 
بنابراین، اکنون اخبار ضعیف فراوانی در کتاب‌های حدیثی درباره مهدویت وجود دارد؟

بله، همچنین درباره كار نقد، تحليل و بررسی هم می‌‌توان گفت كه كمتر از تعداد انگشتان يک دست كار خوب و علمی انجام شده است که آن‌ها نیز مکتوباتی معاصرند، مثل کتاب مرحوم محمد صدر. بنابراين، واقعا خلاء بزرگی در اين حوزه وجود دارد. متاسفانه اين روايات ضعيف نه تنها وارد كتاب‌ها و نوشته‌ها شده، بلکه در جامعه نیز به ‌عنوان روايات مقبول تلقی شده‌اند و گاهی نیز بر اساس آن‌ها تطبيق‌هايی شکل گرفته است و به‌تازگی تا حد وسيعی خبرساز شده است. از اين رو، احساس كردم كه به اندازه توانایی خودم برای روشن شدن اعتبار اين احاديث وارد كار علمی و پژوهشی شوم. 

کمی درباره فصل‌ها و بخش‌های این کتاب برای مخاطبان ما بگویید.

من در اين كتاب با محور قرار دادن رساله‌ای از جلال‌الدين سيوطی سعی کرده‌ام روايات حوزه مهدویت که در این اثر ارایه شده‌اند، بررسي و كنكاش شوند. در فصل نخست، كلياتی ارایه و مبانی ارزيابی روايات مطرح و تا حد ضرورت توضيح داده شده است.
 
در فصل دوم، اصل موضوع ظهور موعود در آخرالزمان و هويت و تبار مهدی موعود(عج) بررسی شده است. به عنوان مثال، ما روايتي داريم كه می‌گوید جز عيسی بن مريم(ع)، مهدی وجود نخواهد داشت يا رواياتی داريم كه مهدی موعود را از نسل عباس عموی پيامبر(ص) دانسته‌اند. همچنین رواياتی داريم كه به ‌نوعی دلالت می‌کنند مهدی موعود(عج) از نسل امام حسن مجتبی(ع) است، در حالی ‌كه اعتقاد شيعه اين است كه مهدی(عج) از نسل امام حسين(ع) است اما حقیقتا چطور می‌شود اين روايات را ارزيابی كرد؟ من در اين كتاب، به تفصيل این موضوعات را بررسی کرده‌ام.

در فصل سوم نیز مسایل و حوادث مربوط به پيش از ظهور بررسی شده‌اند. در اذهان عموم برخی مسایل شايع شده‌اند كه اساسا روايات آن‌ها صحت ندارند يا ضعيف‌اند اما متاسفانه گاهی حتی داستان‌پردازی نیز بر اساس اين روايات ضعيف صورت گرفته است. اين بخش از روايات به این دلیل که توأمان از مسایل شگفت‌انگيز خبر داده‌اند و همچنین به نوعی خبر دادن از آينده تلقي می‌شوند، در بیشتر اوقات به دليل جذابيتی كه دارند، مورد توجه قرار گرفته‌اند و صحيح و سقيم آمیخته شده‌اند. همزمان برخی حتی حوادثی را كه در گذشته نزديک رخ داده يا در حال اتفاق افتادن‌اند، با توجه به اين روايات تفسير و تاويل می‌كنند.

در فصل چهارم، موضوعاتی مانند زمان و محل ظهور، ياران و سپاهيان حضرت(عج)، سن حضرت(عج) در هنگام ظهور، پايتخت حضرت(عج)، نبردهای حضرت(عج)، فتح مناطقی مثل روم و قسطنطنيه، ظهور حضرت عيسی(ع)، خروج دجال، وضعيت جهان پس از ظهور، وضع جهان پس از حضرت مهدی(عج) و روايات مربوط به اين موضوعات بررسی شده‌اند.
 
روش بررسی این روایات در فصل چهارم کتاب بر چه اساسی شکل گرفته است؟

 این بررسی با مطرح کردن برخی سوالات انجام شده است، مانند این‌که  آيا زمان ظهور مشخص است، آيا كسانی با نام‌های سفاح و منصور و قحطانی در ارتباط با مهدی موعود(عج) و آخرالزمان خواهند بود و آيا رجعتی در كار خواهد بود؟ این سوالات مسایلی‌اند که در روایات این فصل بررسی شده است. درباره مبانی و شیوه کار در حوزه این روایات نیز باید بگوییم که من در گام نخست در اين كار دلالت و معنا را مبنا قرار دادم و هر جا كه اقتضا داشت، وضع سند روايات را نیز بررسی کرده‌ام.

در گام دوم نیز بررسی روايات بر اساس مبانی مورد قبول شيعه شامل انطباق با قرآن، سنت قطعی پيامبر(ص) و ائمه(ع)، عقل، تاريخ متواتر، اجماع علمای اماميه، نداشتن تعارض حقيقی روايات معصومين(ع)، باور به موجود و شخصی بودن مهدی موعود(عج) و  حجيت نداشتن علی‌الاطلاق روايات غيرمعصومان صورت گرفته است. 

اساسا مهم‌ترين موضوعی كه درباره جعل و تحريف روايات مهدويت می‌تواند قابل برداشت باشد، چه موضوعی است؟

 از آن‌جا كه تدوين روايات در سده‌های دوم و سوم بيشتر صورت گرفت و مهدويت نیز از یک جنبه، موضوعی سياسی محسوب‌ می‌شود و  همزمان كانون‌های قدرت مثل عباسيان و عده‌ای از طالبيان و ديگر گروه‌ها در آن طمع کردند و همچنین عوامل واردكننده اسرایيليات در نصوص دينی فعال بودند، درگيری‌های قومی و قبيله‌ای و ساير مسایل اجتماعی و سياسی سبب شدند تا روايات مهدويت با بسیاری از احادیث که ضعف سند داشتند، مخلوط شوند. من در اين كتاب با توجه به مسایل تاريخی و مبانی يادشده سعی‌ کردم روایات را بررسی کنم.

کتاب «پژوهشی در زمينه جعل و تحريف در روايات مهدويت»‌ نوشته‌است: سیدجعفر صادقی به عنوان ناشر و مولف با شمارگان یک هزار نسخه و به قیمت 180 هزار ريال به‌تازگی منتشر شده است. علاقه‌مندان برای تهيه این اثر می‌توانند به نشاني www.sadeghoon14.ir مراجعه كنند. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط