رضا امیرخانی، داستاننویس در مراسم رونمایی از کتاب «سنگ سلام» گفت: بایرامی نویسندهای معاصر و امروزی است. او در آثارش نه روستاگریز است و نه روستا را به عنوان مدینه فاضله نشان میدهد. روستا برای او یک مفر نیست بلکه یک صحنه است.-
در این مراسم امیرخانی با ذکر خاطرهای گفت: در رونمایی کتاب «مردگان باغ سبز» آقای بایرامی نیز حضور داشتم. در آن مراسم درباره کتاب مورد نظر صحبت کردم و گفتم که این کتاب یکی از بهترین کتابهایی است که در سالهای اخیر مطالعه کردهام اما متاسفانه فردای آن روز کتاب توقیف شد. به همین علت مایل نیستم تعریف خاصی از رمان «سنگ سلام» داشته باشم.
امیرخانی در ادامه رمان «سنگ سلام» را به لحاظ فرم و تکنیک، اثری ارزشمند خواند و درباره ایده خلق این رمان و انتخاب عنوان آن گفت: من به همراه آقای بایرامی سفری فرهنگی به یکی از مناطق محروم استان کهگیلویه و بویر احمد داشتم. در این سفر از منطقه مارگون وارد زیلایی شده و در آنجا با پدیده «سنگ سلام» آشنا شدیم. البته ما این سفر را بار دیگر به همراه تعدادی از دوستان از جمله مرحوم امیرحسین فردی تکرار کردیم.
وی با اشاره به خاطرهای از این سفر توضیح داد: در بدو ورود به یکی از روستاهای این منطقه متوجه شدیم که در نزاعی که به دلیل تقسیم سهام عدالت رخ داده بود، کمر یک نفر را با بیل شکسته بودند. دستمایه این سفر برای بایرامی رمان «سنگ سلام» بود و برای من، یک مقاله چند صفحهای که قابلیت انتشار پیدا نکرد. بنابراین سفرها میتوانند دستمایه داستانها قرار بگیرند اما این دستمایهها برای نویسندگان یکسان نیستند.
این نویسنده در ادامه توضیح داد: بایرامی نویسندهای معاصر و امروزی است. او در آثارش روستاگریز نبوده و روستا را به عنوان مدینه فاضله هم در آثارش نشان نمیدهد. روستا برای او یک مفر نیست بلکه یک صحنه است.
امیرخانی ادامه داد: این رمان به شدت داستان انسان امروز را بیان میکند و این نکته در بخش پایانی کتاب بیشتر خود را نشان میدهد مثلا آنجا که میگوید «ما قرار بود زائر باشیم اما راهنمای دزدان شدیم.»
فتاحی از نویسندگان حاضر در این مراسم نیز درباره آخرین رمان بایرامی گفت: من در دو، سه رمان اخیری که از محمدرضا بایرامی خواندهام، به تفاوت آثارش با آثار نویسندگان دیگر پی بردهام. در مطالعه آثار بایرامی، مخاطب ابتدا با داستانی ساده مواجه میشود، اما هرچه پیش میرود، دنیاهای متفاوتی را درمییابد که مضمون رمان را گسترش میدهند.
وی با بیان این مطلب که داستان «سنگ سلام» داستان سادهای است، ولی آنچه مخاطب را به عمق میبرد، داستانهای جانبی است، ادامه داد: دنیاهای جانبی و حاشیهای به نویسنده کمک میکنند عمق بیشتری به داستانش بدهد. بایرامی در این رمان از فرم جدیدی از نوشتن بهره برده و همچنین به تکنیکهای تازهای دست پیدا کرده که این شیوه قابل ستایش است.
در ادامه این مراسم احمد دهقان، بایرامی را از نویسندگان تاثیرگذار امروزی خواند و گفت: از مهمترین مشخصههای ایشان میتوان به ثابت قدم بودنش در امر نوشتن اشاره کرد. او در دو عرصه رمانهای جنگی و رمانهای غیرجنگی که غالبا فضاهایی روستایی را شامل میشود مینویسد و غیر از این دو، چیزی ننوشته است.
وی افزود: یکی از مهمترین نواقص نویسندگان در زمانه ما این است که همواره از این شاخه به آن شاخه میپرند اما بایرامی اینگونه نیست. نکته دیگر این است که فرم در داستانهای ایشان نقش مهمی دارد. او داستان را در یک سطح نمینویسد و به آن عمق و لایههای مختلف میدهد.
دهقان موفقیتهای بایرامی را حاصل تلاشهایش در سالهای گذشته عنوان کرد و اظهار داشت: داستانهای ایشان هم نگاه مذهبی و هم نگاه امروزی دارد. داستان چند لایه است و حرفهای بسیاری در آن گفته میشود.
در بخش پایانی این مراسم بایرامی با بیان این مطلب که این رمان قرار بود در ایام نمایشگاه کتاب منتشر شود، درباره رمان «سنگ سلام» گفت: من برای نوشتن این رمان، یک شمای کلی داشتم. عدهای برای زیارت، سفری را آغاز میکنند ولی بنا به مشکلاتی که برایشان اتفاق میافتد، به مقصد نمیرسند. این داستان در ابتدا ساده بود اما هنگام نوشتن آن قدر پهلو باز کرد که مرا ترساند.
نویسنده کتاب «مردگان باغ سبز» افزود: زمانی که «سنگ سلام» را دیدم، گمان نمیکردم رمانی درباره آن بنویسم. در هنگام نوشتن، خیلی از اتفاقات به طور ناخودآگاه رخ میدهند که نویسنده نقشه و نظر قبلی برای آنها ندارد.
در پایان این مراسم، رمان «سنگ سلام» با حضور محمدرضا بایرامی، جواد افهمی، مجید قیصری، رضا امیرخانی، حسین فتاحی، احمد دهقان و مصطفی خرامان رونمایی شد.
«سنگ سلام» روایت سفر چند جوان به روستایی است که هر ساله با مراسم مذهبی سنتی خود، بسیاری را از گوشه و کنار کشور به سویش میکشد، اما در این مسیر مسایل و مشکلاتی گریبان مسافران داستان را میگیرد تا با بهجا آوردن رسم رفاقت و دوستی و خطرکردن برای یکدیگر، حکمتهایی از زندگی را با خود به ارمغان ببرند.
محمدرضابایرامی متولد اردبیل است. «قصههای ساوالان»، «مرغ مهربان ننه مهتاب، با تصویرگری ملیحه حجتی»، «سپیدار مدرسه ما»، «دشت شقایقها»، «عقابهای دره شصت»، «هفتروز آخر»، «وقتیکه کولیها برمیگردند»، «شبهای بمباران»، «شب در بیابان»، «تفنگ»، «رعد یکبار غرید»، «کوه مرا صدا زد»، »شاخه شکسته»، «افسانه اژدها و آب»، «آن آدم کوچک»، «بادهای خزان»، «بعد از کشتار»، «دود پشت تپه»، «به کشتی نشسته»، «در ییلاق»، «سابه ملخ»، «گزیده ادبیات معاصر»، «صدای بال نسیم قصههای زندگی امام خمینی (ره)»، «پل معلق»، «پیش رو»، «به دنبال صدای او»، «مرغهای دریایی»، «دره پلنگها»، «هلتها نام تو را میخوانند»، «پرواز همیشه»، «در مینو در 4 روز با رهبر در سفر»، «پرفسور حسابی»، »گرگ صفر، گرگ سفر»، «گرگها از برفها نمیترسند»، «خوننوشت»، «بر لبه پرتگاه»، «در باد آمد، در باران رفت»، «عبور از کویر»، «فصل درو کردن خرمن»، «هفت روز آخر شرکت»، «در ییلاق»، «غروب خورشید در سامرا»، «آتش بهاختیار» و «همسفران» از آثار بايرامي هستند.
رمان «سنگ سلام» در 240 صفحه، با شمارگان دو هزار نسخه و به قيمت 11 هزار و 500 تومان از سوي بنياد ادبيات داستاني ايرانيان روانه بازار كتاب شده است.
نظر شما