رمان «بامداد خمار» نوشته فتانه حاج سیدجوادی به چاپ پنجاه و چهارم رسيده است. این کتاب برای نخستین بار سال 1374 به چاپ رسید._
در قسمتي از كتاب ميخوانيم: «آفتاب عصر زمستان از پشت پرده تور بر قالي هاي رنگين اتاق مي تابيد. كتاب حافظ پدر روي ميز منبت كاري وسط اتاق باز بود. تابلوهاي نقاشي كه ديوارها را زينت مي دادند همه اصل بودند. كتابخانه پدر سرتاسر يك طرف ديوار اتاق نشيمن را مي پوشاند و اين به غير از كتابخانه اي بود كه در اتاق خواب خود داشت. باغبان از صبح زود براي هرس درختان و سمپاشي آمده بود. استخر در جلوي ساختمان، برخلاف تابستان، ساكت و غريب افتاده بود. بر بوته هاي گل هاي سرخ معروف ايراني حتي يك گل هم نبود. همه هرس شده و كوتاه در انتظار نسيم بهار بودند.»
در بخشهاي پاياني رمان ميخوانيم: «خوب می دانستم که نباید این طور صحبت کنم. مثل مادر رحیم فریاد می کشیدم. سخنان نیشدار بر لب میرانم. ولی دست خودم نبود. اعصاب خرد و متشنجی داشتم. با این همه فقط خشم نبود که مرا به خروش می آورد. فقط تاسف و اندوه نبود. گرچه از بلایی که بر سر خود آورده بودم رنج می کشیدم و به فغان آمده بودم.»
فتانه حاج سیدجوادی، رماننويس متولد 1324 کازرون است.
این کتاب كه در سال 1374 روانه بازار كتاب شده، در طی 10 سال 300 هزار نسخه فروش داشته و برخی از نوبتهای چاپ آن با شمارگان 10هزار منتشر شدهاند. «بامداد خمار» با ترجمه سوزان باغستانی به زبان آلمانی روانه بازار اين كشور شده است.
چاپ پنجاه و چهارم رمان «بامداد خمار» با شمارگان پنج هزار نسخه، به قيمت 17 هزار تومان از سوي انتشارات البرز به بازار کتاب رسیده است.
نظر شما