به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نخستین روز از کنگره دو روزه الغدیر، عصر چهارشنبه، اول مهرماه، با یک ساعت تاخیر در آغاز برنامه و با حضور حجتالاسلام و المسلمین ابوترابیفرد، نایب رییس مجلس شورای اسلامی، دکتر محمدعلی آذرشب، عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات عرب دانشگاه تهران، حجتالاسلام والمسلمین سعید شاهآبادی، مدیر موسسه غدیرشناسی قم و جمعی از صاحبنظران و استادان در دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران برگزار شد.
آذرشب در این کنگره با عنوان «غدیر و تمدنسازی» به سخنرانی پرداخت و اظهار کرد: به نظر میرسد مساله تمدنسازی مساله اول اسلام است. البته این مساله با وجود آنکه جزو اصول و فروع دین نیست اما به دلیل آنکه زاییده «احیا» است، مساله اول اسلام محسوب میشود.
وی ادامه داد:به نظر من باید با دید احیاگری به قرآن و نهجالبلاغه نگاه کنیم، چراکه از این نگرش با جلوه دیگری از این دو کتاب مواجه خواهیم شد.
آذرشب گفت: منظور من از احیا این نیست که آدمهای مرده زیرزمین بیایند روی زمین، بلکه منظورم احیا برای حرکت در مسیر تکاملی انسانها است. این مولفه را در گسترههای مختلف در وجود حضرت امیر(ع) میبینیم. به بیان دیگر، حضرت علی(ع) احیاگر است.
این محقق با بیان اینکه مولفههای احیا در نهجالبلاغه و زندگی امیرالمومنین(ع) و حادثه غدیر نمایان است، افزود: از جمله این مولفهها که در غدیر قابل دریافت است، مفهوم تعارف به معمای قرآنی کلمه است. اساسا هدف خلقت تعارف است و این موضوع مهم در واقع، باب تبادل معرفتی به حساب میآید.
آذرشب ادامه داد: این تبادل دستورهای مبادلههای معرفتی در سراسر نهجالبلاغه نمایان است و این چنین بیان و تفسیر شده است که انسانها باید دیگران را بفهمند و متوجه شوند که دیگران چه میگویند و حتی از منافق نیز باید حرفش را شنید و این از آموزههای قرآن است. احیاگر این آموزهها حضرت امیر(ع) بود.
وی گفت: مولفه دیگر درباره احیاگری همان عزت است، چون جامعه عزیز زنده است و اگر ذلیل شود، مرده است. به همین دلیل عزتخواهی در نهجالبلاغه فراوان دیده میشود و این عزت در خط مکتب اهل بیت(ع) کاملا نمایان است. ضمن آنکه یادمان باشد شعار اول کربلا «هیهات من الذله» بود که حکایت از اهمیت عزت دارد.
این عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات عرب دانشگاه تهران با اشاره به کنگره غدیر گفت: یکی از مهمترین مسایلی که باید در این کنگره مورد توجه باشد، خروجی این کنگره است. این خروجی باید متناسب با نیازهای روز ما و جامعه اسلام باشد، چون وحدت نیاز روز جامعه اسلام است.
در آغاز این کنگره پیام تصویری آیتالله جوادی آملی به کنگره بینالمللی الغدیر از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در آمفی تئاتر مرکزی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران برای خاضران در این برنامه پخش شد.
آیتالله جوادی آملی در بخشی از پیام ارسال شده به این کنگره، جریان غدیر را مربوط به اصل امامت و ولایت دانست و گفت: «مطلب اساسی که درباره غدیر مطرح است، بخشی به بحث تاریخی برمیگردد و بخشی هم به مسایل تفسیری و کلامی. آن قسمتی که به تاریخ بر میگردد، بیش از هزار سال است که مورخان و غدیرپژوهان و مؤلفان در این زمینه سخن گفتند و کتاب نوشتهاند و مطلب را به صورت بین الرشد درآوردند و شاید نیازی به بازگو کردن نباشد. البته ممکن است یک کسی مطلب بین الرشدی را هم انکار کند.
آنچه که در این نوبت ممکن است عرض بشود همان جریان تفسیری و کلامی غدیر است. ذات اقدس اله در قرآن کریم دو اصل را به عنوان همگانی و همیشگی به ما ارایه داد. یکی اینکه فرمود سخن من قطع نمی شود، منقطع الاول و یا منقطع الآخر نیست. وقتی بشریت به وجود آمد سخن الهی که وحی و رهبری است ظهور کرد. نه در گذشته این سخن مسبوق به عدم بود و نه در آینده مسبوق به عدم. فرمود: "و لقد وصلنا لهم القول" برای جوامع بشری من قول وحیانی خودم را متصل کردم.
این سنت الهی است، اختصاصی به عصر و نسلی ندارد که خدای سبحان کلام هدایتگر خود را مخصوص یک نسلی و یک ملتی قرار بدهد. این اصل اول.
اصل دوم این است که سخن الهی سخنگو می خواهد و لذا فرمود: «ارسلنا رسلنا تتری» این «تتری» مثل تقوی، تاء اش تبدیل شده از واو است، اصلش وتری بود. وتری یعنی متواتر. این تک تک وقتی کنار هم جمع شدند این وصل وصل ها کنار هم جمع شدند می شود متواتر.
فرمود من سخنگویان وحیم را به صورت متواتر فرستادم. پس اصل اول آن است که سخن الهی متصل است، اصل دوم آن است که سخنگویان الهی مستمرند.
منظور از رسل، تنها کسی نیست که بالاصاله رسالت خاص داشته باشد. آنهایی که فاصلههای خاصی را بین انبیا پر میکردند برخی از این ها امام معصوم بودند، رسالت اصطلاحی را نداشتند، بین هر پیغمبر و پیغمبر دیگر بسیاری از سخنگویان الهی جزء ائمه آن عصر بودند. بعد از وجود مبارک پیغمبر (ص) چون حضرت ختمی نبوت است، رسولی بعد از او نیست، نبی ای بعد از او نیست، کتاب او باید کتاب جامع الکلم باشد که تا روز قیامت این کتاب حرفی برای گفتن داشته باشد و کسانی هم باشند تا روز قیامت سخنگوی این کتاب آسمانی باشند، خود قرآن از آن جهت که جامع الکلم است، حرفش تمام شدنی نیست.
بعد از پیغمبر (ص) اهل بیت عصمت و طهارت این سمت را دارند که سخنگویان قرآن کریم باشند، شاهد صدق این مطلب آن است که در بیان نورانی امیرالمومنین که در آستانه غدیر او هستیم فرمود قرآن کلام خداست، سخن می گوید «فاستنطقوه» اورا به حرف در بیاورید، «لن ینطق» با شما حرف نمیزند «و لکنی انبئکم عنه» من سخنگوی خدایم، از طرف خدا قرآن را به حرف در می آورم و معارف قرآن را استنباط می کنم و به شما می گویم. قرآن قول خداست و من سخنگوی خدا.»
آیتالله جوادی آملی در بخشی دیگر از این پیام، جریان غدیر را سرفصل «لقد وصلنا لهم القول» و همچنین «و ارسلنا رسلنا تتری» دانست و اظهار کرد: «اینها سخنگویان وحیاند. جریان غدیر اختصاصی به حضرت علی بن ابیطالب (ع) ندارد بلکه روز ولایت است. اینکه مستحب است در این روز انسان بگوید خدای را شاکریم که ما را متمسک به حبل ولایت کرده است، اینکه در هنگام عقد اخوت می گوییم که خدا ما را در سایه اعتقاد به ولایت علی بن ابیطالب و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) از فوز خاص برخوردار بکند همه اینها نشانه آن است که جریان غدیر مربوط به اصل امامت و ولایت است و هیچ اختصاصی به شخص علی بن ابیطالب(ع) ندارد.»
چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۲ - ۲۳:۰۳
نظر شما