به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، آیین پایانی ششمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد امروز (2 آذرماه) با حضور سیدعباس صالحی، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی، محمد اللهیاری، دبیر برگزاری بیست و یکمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران و علی شجاعی صائین، مدیرعامل موسسه خانه کتاب در پژوهشکده فرهنگ و هنر جهاد دانشگاهی برگزار شد.
علی لاریجانی در ابتدای صحبتهای خود با اشاره به ویژگی شخصیتی جلال گفت: جلال آل احمد از شخصیتهای ممتازی بود که هم وجهه ادبی برجستهای داشت و هم یک فعال در عرصه علوم سیاسی و اجتماعي بود. این ویژگیها موجب میشد که او روشنفکری متمایز از دیگر روشنفکران باشد و قالبی فکر نکند.
وی افزود: هر جریانی که مانع اندیشیدن جلال میشد و جلو افکارش را میگرفت جلال از آن جدا میشد و شاید تبلور سیر روشنفکری ایران را بتوان در زندگی وي به خوبی مشاهده کرد. جلال آلاحمد را نمیتوان در قالبی محدود کرد و این ویژگی بسیار برجسته او بود. اگر چه زمانی او به حزب توده پیوست اما زمانی که این حزب دچار مشکلات اساسی شد و از دولتی دیگر تاثیر پذیرفت و حتی منافع ملی کشور را زیر پا میگذاشت و ویژگی مخالفت با دین را برجسته کرد، جلال آلاحمد از این حزب برید و جدا شد. او پس از این اقدام، همراه خلیل ملکی جریان راه سوم را پایهگذاری کرد.
ريیس مجلس شورای اسلامی افزود: اما جلال آلاحمد در این قالب هم نگنجید و با نوشتن کتاب «غربزدگی» از تمام این پوستهها جدا شد و آزادیخواهی را خالی از وابستگی دنبال کرد. کتاب «غربزدگی» کاملا نشان میدهد که چه مشکلاتی در مسیر راه روشنفکران وطنی و روشنفکران خارج از وطن قرار دارد.
وی با اشاره به ظرفیت نویسندگی جلال آلاحمد گفت: علاوه بر فعالیت در عرصه اجتماع او نویسنده بسیار قویی بود و توانست یک جریان ادبی را به راه بیندازد. او واجد حریتی بسیار منحصر به فرد بود که برای جامعه ما بسیار ضروری بود تا حقیقت را خارج از موجهای زودگذر جستجو کند.
لاریجانی افزود: اکنون شرایط مانند گذشته نیست و فضای داخلی و جهانی بسیار دموکراتیکتر از گذشته است. اما فشار زیادی برای فضاسازی وجود دارد و این دسترسی به حقیقت را مشکل کرده است. از اینکه چنین جایزهای را انتخاب کردهاید بسیار تجليل میکنم و امیدوارم این حرکت باعث تشویق نویسندگان برای خلق آثار فاخر شود.
وی با اشاره به نهادینه سازی این جریان فکری در جامعه گفت: تقریبا تمام کشورهایی که صاحب فکر بودهاند و انقلابی در آنها انجام شد به این سمت حرکت کردند که افکار خود را در قالب هنری نیز تبیین کنند و صاحب سبک شوند. بعد از انقلاب 1917 روسیه در ادبیات، فیلمسازی، موسیقی و ... سبکهای خاصی ایجاد شد و در سایر مکاتب نیز اینگونه بوده است و مبانی فکری آنها در آثار ادبی برجسته شده است.
پس از انقلاب اسلامی ایران نیز فیلمسازان و هنرمندان بسیار خوبی به ارایه آثار خود پرداختهاند. اما شالوده و تئوری فکری برای آثار آنها ارایه نشده است تا این آثار در دانشگاهها تدریس شود. تلاشی نیاز است تا آثار هنرمندان را به سطح تئوریپردازی برساند و این نیازمند همکاری اندیشمندان و ادیبان است تا به این امر بپردازند.
وی افزود: شاید باید به تئوریهایی که در مقالات مطرح میشود توجه بیشتری نشان بدهیم. جمع شدن این مقالات میتواند ما را به این سو رهنمون کند. در کنفرانس علوم انسانی هم به این نکته اشاره کردم تا به جای کلی پردازی و ارایه حرفهای کلی، مقداری به جزيیات بپردازیم. در حوزه کارهای ادبی اگر بخواهیم سبکهایی را پایهگذاری کنیم نیاز به تاملات خردتر داریم. اگر جایزه جلال به این امر نیز توجه کند میتواند زمینهساز تشکیل نظام فکری برای آثار ادبی باشد.
شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲ - ۱۷:۳۳
نظر شما