علی بیگدلی، تاریخپژوه دوره معاصر درباره سید حسن مدرس گفت: مدرس از شخصیتهای ارزشمند تاریخ و سیاستمداری متبحر و آگاه بود اما تاریخنگاریهایی که درباره وی صورت میگیرد بیشتر از سوی پژوهشگران حوزه دین انجام میشود در حالیکه میتوان از دیدگاه تاریخی و بر اساس مستندات نیز به شناخت وی پرداخت.-
بیگدلی درباره سید حسن مدرس اظهار کرد: مدرس، شخصیت ارزشمندی در تاریخ ایران بهشمار میرود و تا به امروز اندک هستند روحانیانی که در حوزه سیاست به تبحر و مهارت وی باشند اما پژوهشهایی که درباره این شخصیت صورت گرفته، بیشتر از سوی حوزههای علمیه، همچنین پژوهشگران حوزه دین انجام شده و این مساله جای کار بسیاری در حوزه تاریخنگاری دارد.
این استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه در کلاسهای درس همیشه مدرس را شخصیتی مهم و تاثیرگذار معرفی کردهاست، گفت: کتابهایی که درباره مدرس تدوین میشوند باید بهطور مستقل و خارج از حوزههای دینی و نگاه دولتی نوشته شوند تا بتوانند تمام وجوه شخصیتی وی را به مخاطب ارایه کنند. نمیتوان تنها یک وجه از شخصیت این فرد را معرفی کرد. تمامی افراد در طول تاریخ دارای وجوه مختلف، مثبت و منفی بوده و هستند بنابراین شناخت درست از این شخصیتها به شناخت صحیح از تاریخ منجر خواهد شد.
وی با اشاره به شخصیت سید حسن مدرس افزود: در هیچ کتاب تاریخی به رابطه مستقیم مدرس و احمدشاه اشارهای نشده است. مدرس از نزدیکترین افراد به این پادشاه قاجار بود، همچنین رفتوآمد مدرس به دربار امری معمول بهشمار میرفت که برای تمامی روحانیان در آن دوران امری طبیعی بود. مدرس در دورانی که رضاشاه سمت نخستوزیری را بر عهده داشت با وی ارتباط خوبی برقرار کرد و مانند مصدق از حامیان وی بود اما پس از آنکه رضاشاه تصمیم به ایجاد جمهوری و بر تختنشینی گرفت، به لحاظ سیاسی مخالف سرسختش شد.
بیگدلی با اشاره به وجود دو واقعیت عمده درباره مدرس اظهار کرد: دو قضاوت درباره مدرس بیان میشود؛ نخست اینکه از نظر سیاسی وی را سیاستمداری دانا میدانیم؛ شخصیتی ارزشمند که فهم درستی از روزگار و سیاست حاکم داشت، آن را میشناخت و در سیاستورزی ماهر بود. در اینباره میتوان به انتخاب و حضور وی در شورای پنج نفری ناظر بر مصوبات دوره دوم مجلس شورای ملی اشاره کرد که از سوی مراجع تقلید مقیم نجف برگزیده شد تا به بررسی مغایرت قوانین با شرع و اسلام کمک کند. این امر نشان از جایگاه بااهمیت این فقیه و آگاهی وی از حوزههای دین دارد.
این تاریخپژوه در ادامه بیان کرد: مدرس معتقد بود باید نصرتالدوله فیروز (جانشین احمدشاه) پس از احمدشاه به پادشاهی برسد و به دلایل سیاسی مخالف بر تختنشینی رضاشاه بود. از سوی دیگر وی ارتباط مستقیم با رضاشاه داشت و بارها به کاخ مرمر رفته بود که در تاریخنگاریها به این وجه بیتوجهی میشود. همچنین در منابعی که مطالعه کردهام، به این نکته اشاره نشده است که مدرس رضاشاه را بهدلیل بیتوجهی به دین نکوهش نکرده باشد.
این عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی درباره شهادت مدرس در خواف توضیح داد: دلیل شهید شدن مدرس نیز از آغاز، اختلافهای میان وی و رضاشاه پیش از بر تخت نشستن رضاشاه بود. این شخصیت با اینکه هنگام نخستوزیری از رضاشاه پشتیبانی کرد بهشدت مخالف تشکیل جمهوری و پس از آن به سلطنت رسیدن رضاشاه بود و تلاش میکرد تا چند نفر از وزرای نزدیک به دیدگاههایش را وارد کابینه کند تا اجازه استفاده تام از قدرت را از رضاشاه بگیرد. به هر حال صحبت درباره چنین شخصیتی نیاز به بررسی همهجانبه دارد و نباید تنها وی را از وجه دین و در چارچوب مسایل خاص بررسی کرد.
سید حسن مدرس، سال 1249 خورشیدی در روستای سرابه اردستان متولد شد. وی از 6 سالگی تحصیل را آغاز کرد و نزد جهانگیرخان قشقایی و علامه شیخ مرتضی ریزی علم آموخت و پس از آن نیز راهی سامرا و نجف شد تا از مراجعی چون میرزای شیرازی، آخوند خراسانی و سید محمدکاظم یزدی کسب فیض کند. نخستین فعالیت سیاسی وی عضویت در انجمن مقدس ملی اصفهان بود و پس آن در سال 1289 خورشیدی همزمان با تشکیل دوره دوم مجلس شورای ملی پس از استبداد صغیر در مجلس حاضر شد.
مدرس پس از مجاهدتها و مبارزههای بسیار در دورههای مختلف مجلس بهدستور رضاشاه هفت سال در خواف تبعید و پس از آن به کاشمر منتقل شد تا اینکه شب 10 آذرماه 1316 (برابر با 27 رمضان 1356 ه.ق) بهشهادت رسید.
نظر شما