جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۱
حساب ترانه از شعر محاوره جداست

اغلب ترانه‌ها یا شعرهای محاوره‌‌ای مجموعه شعر «نهنگ توی تنگ» سروده سیدعلی موسوی روایاتی کوتاه و شبیه به داستان دارند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ترانه‌ها و شعرهای محاوره‌ای نسبتا بلند شبیه به داستان هستند یا بهتر است بگوییم ترانه‌های نسبتاً بلند برای اینکه ماندگار شوند و در ذهن بمانند نیاز به نوعی روایت دارند. ترانه‌سرا لاجرم برای اینکه جامه‌ای به شعرش بپوشاند معمولاً داستان را از جایی شروع می‌کند و در جایی دیگر به پایان می‌رساند.

در یکی از شعرهای این مجموعه به نام «درخت» سراینده خود را به درختی تشبیه می‌کند وسط یک باغ رنگارنگ. درختی پیر و کهنه که نه گل دارد و نه بر و میوه‌ای. این درخت به گفته خودش هر شب در عمق خوابش برق تیز یک تبر را می‌بیند و در دلش حسرت عشق و یک نگاه و یک سفر بوده است. 

در این شعر رنگ درخت آرام آرام به کبودی می‌گراید و منِ شعری به درخت‌های کناری‌اش حسودی می‌کند. اما موضوع از آن جا شروع می‌شود که رهگذری از اطراف باغ رد می‌شود. این رهگذر زیر سایه درخت می‌نشیند و روی ریشه‌های زمخت درخت دراز می‌کشد، چشمانش را می‌بندد و به خواب می‌رود.

درخت می‌گوید:
«لمس دست مهربونت
جون تازه‌ای به من داد
نمی‌خواستم اما قلبم
به یه حس تازه تن داد»

درخت مثل آتش گر می‌گیرد به رغم این‌که همه بر روی این کنش اسم علاقه می‌گذارند، درخت به خودش می‌آید و می‌گوید من که روی دوشم آشیانه کلاغ‌هاست! شاعر می‌گوید من کجا و تو کجا؟ من کویرم و تو آبی. چه می‌شد واسه همیشه زیر سایه‌ام بخوابی. پس از این آرزو و این‌که درخت غرق رویاست، یکهو آسمان سیاه می‌شود و در یک لحظه همه آرزوهای درخت نقش بر آب می‌شود، نیست و نابود و تباه می‌شود.

یک دفعه مثل یک شیشه آسمان پر از ترک می‌شود و دانه‌های ریز باران برای زخم درخت مثل نمک می‌شود. شاعر می‌نویسد:
«خواستم از باد شاخه‌هامو
هل بده جلو تا بارون
نریزه روت که بیدار شی
بری تنها شم و داغون

اما تقدیر و زمونه
بازی کثیفی داشتن
با یه رعد و برق وحشی
داغمو واسم گذاشتن»

رهگذر از خواب نازش با یک حس بد می‌پرد و برمی‌خیزد و از پیش درخت می‌رود و حتی پشت سرش را هم نگاه نمی‌کند. درخت می‌گوید وقتی که تو رفتی قلبم در تنهایی و غم مرد و با وجود سختی‌های فراونی که کشید دیگر به کسی دل نسپرد.

شاعر در آخر از زبان درخت می‌نویسد:
«حالا من موندم و چشمی
که واسه تو در به در شد
از همون روزی که رفتی
چشم به راه یه تبر شد»

البته باید بدانیم که شعر محاوره با ترانه تفاوت‌هایی دارد. ترانه‌های این کتاب قابلیت این را ندارند که روی ملودی سوار شوند. البته اگر نگاهی به تاریخچه شعر محاوره لااقل در کشورهای عربی بکنیم، در خواهیم یافت که آن‌ها سخت‌ترین و پیچیده‌ترین اندیشه‌هایشان را در قالب شعر محاوره می‌نویسند. شعر محاوره می‌تواند به خودی خود مثل زبان معیار این خاصیت را داشته باشد که جملات غامض را ساده کند و به گوش مخاطب برساند. 

مجموعه شعر «نهنگ توی حوض» برای نخستین تجربه‌های سراینده‌اش خوب است. شعر بلند «درخت» نمونه‌ای است مثال زدنی از ترانه‌های این مجموعه اما سراینده برای رسیدن به نقطه اتکایی در شعر محاوره باید تلاش کند.  موسوی بی شک وقت لازم را برای رسیدن به تجربه‌های بهتر در شعر دارد و می‌تواند خوش بدرخشد و گام‌های بیشتری در عرصه شعر محاوره و ترانه بردارد.

مجموعه شعر «نهنگ توی تنگ» سروده سید علی موسوی با شمارگان هزار و 100 نسخه و با قیمت 6 هزار تومان پاییز امسال(1392) از سوی نشر نصیرا منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها