یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۸
احمدی: پژوهشگران ما گرفتار مسائل سیاسی‌اند

حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در نشست نقد کتاب «بررسی تطبیقی جنبش‌های اسلامی الجزایر و تونس» گفت: در حوزه مطالعات تاریخ معاصر جهان اسلام، منطقه مغرب عربی که شمال آفریقا را دربرمی‌گیرد، مغفول مانده است. پژوهشگران ما سیاست‌زده‌اند. این کتاب تلاش کرده‌است تفاوت‌های جنبش را در تونس و الجزایر بررسی کند./

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست نقد و بررسی کتاب «بررسی تطبیقی جنبش‌های اسلامی الجزایر و تونس» نوشته عباس برومند اعلم به‌همت گروه تاریخ جریان‌های فکری پژوهشکده تاریخ اسلام با حضور حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، حجت‌الله جودکی، پژوهشگر متون تاریخی و نویسنده کتاب، شنبه (23 آذرماه) در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد. 

احمدی در این نشست اظهار کرد: در حوزه مطالعات تاریخ جهان اسلام،‌ درباره مشرق عربی که مناطقی از عراق تا دریای مدیترانه به استثنای مصر را شامل می‌شود، بیشتر کار شده‌است، اما درباره شمال آفریقا (مغرب عربی) شامل لیبی، ‌تونس و الجزایر مطالب بسیار اندک است. ادعای بسیاری از سوی پژوهشگران در حوزه مطالعات این حوزه وجود دارد اما هیچ‌کدام حتی ساده‌ترین کتاب‌های مربوط به شمال آفریقا را نیز ترجمه نکرده‌اند. درباره جنبش‌های اسلامی این منطقه جزوه‌های جسته و گریخته‌ای تدوین شده‌است، اما از کتاب «فرانسوا بورگات» درباره جنبش اسلامی در آفریقا که ترجمه انگلیسی آن وجود دارد، برگردانی به فارسی انجام نشده که دلیل این امر علاقه‌مند نبودن یا درگیر بودن با مسایل سیاسی در میان پژوهشگران است.

این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با اشاره به کتاب «بررسی تطبیقی جنبش‌های اسلامی الجزایر و تونس» گفت: ورود به این مساله کار ارزشمندی است و کتاب، معرفی خوبی از جنبش الجزایر و تونس ارایه کرده و از منابع خوب عربی‌زبان استفاده کرده‌است. کتاب در حوزه تاریخ نوشته شده و چارچوب‌های نظری دارد و با استفاده از نظریه «از بسیج تا انقلاب» «چارلز تیلی» با روش‌شناسی تلاش کرده‌است تفاوت‌های میان جنبش در دو کشور تونس و الجزایر را بررسی کند.

وی افزود: فرضیه کتاب بر این اساس شکل گرفته که شیوه بسیج منابع در دو کشور متفاوت است و بنابراین دو جنبش متفاوت ایجاد شده‌است. بااستفاده از پنج عنصر منافع، سازمان، بسیج، فرصت و کنش جمعی در بحث انقلاب‌ها و خشونت، این دو  با یکدیگر مقایسه شده‌اند. به نظر می‌رسد این چارچوب نظری مناسب پیاده نشده و بهتر بود طبقه‌بندی شفاف‌تری ارایه می‌شد. از سوی دیگر، تفاوت در خاستگاه رهبران، باعث رویکردهایی متفاوت در این دو جنبش شده‌است.

احمدی با اشاره به اهمیت تدوین چنین کتابی در حوزه مطالعات جهان اسلام، بیان کرد: مباحث کتاب تا اوایل دهه 1990 بررسی شده‌است. کتاب، منابع انگلیسی، فرانسه و دیگر زبان‌ها را ندارد و می‌توانست اطلاعات بهتری در اختیار پژوهشگر قرار دهد و حتی در تحلیل‌ها نیز تاثیرگذار باشد. همچنین نتیجه‌گیری کتاب، ارتباط با مباحث مطرح شده در متن ندارد و اطلاعات جدیدی ارایه کرده است. اما نمودارهای کتاب  کار باارزشی به‌شمار می‌رود. 

حجت‌الله جودکی، دیگر منتقد کتاب در این نشست با مطرح کردن این سوال که نسبت بین جنبش‌های اسلامی با اسلام چیست؟ اظهار کرد: یکی از مسایلی که در کتاب متوجه نشدم این بود که چه دلیلی برای اسلامی بودن این جنبش‌ها ارایه شده، آیا دلیل آن اکثریت مردم مسلمان بوده یا این‌که اسلام الهام‌بخش این جنبش‌ها به‌شمار می‌رفته است؟ یا روش‌هایی که در این جنبش‌ها به‌کار رفته، اسلامی بوده‌اند؟ 

این پژوهشگر متون تاریخی افزود: تبار اندیشه در این کتاب مغفول مانده و می‌توانست به باز شدن بحث کمک بسیاری کند. توجه به اندیشه بنیانگذاران این نهضت‌ها اهمیت بسیاری در پژوهش دارد و لازم بود در اعلام یا اصطلاحات کتاب، برخی مسایل توضیح داده شود. برومند اعلم در بسیاری از بخش‌های کتاب تنها به نقل گفته‌های دیگران پرداخته و از بیان اندیشه‌هایش چشم‌پوشی کرده‌است. از سوی دیگر، برخی اشتباه‌ها در متن وجود دارد که دلیل آن‌ها اعتماد صرف به منابع خارجی بوده که نیاز به بررسی دارند. در این کتاب، نهضت الجزایر نهضتی خشن و رادیکال و جنبش تونس، نهضتی باز توصیف شده‌است.

برومند اعلم در این نشست با اشاره به این مساله که حوزه مطالعات تاریخ اسلام حوزه‌ای جوان است، ‌بیان کرد: در دپارتمان علوم سیاسی به مساله تاریخ اسلام توجه شده، اما در حوزه تاریخ با این‌که در ایران تعداد پژوهشگر در حوزه تاریخ معاصر ایران پرشمار است، در حوزه تاریخ معاصر جهان اسلام بسیار عقب هستیم. مطالعات جهان اسلام به دو بخش مشرق عربی و شمال آفریقا (یا مغرب اسلامی) تقسیم می‌شود که میان آن‌ها جدایی و گسست وجود دارد. فقدان مطالعات مغرب اسلامی در همه ادوار در ایران وجود داشته و کتاب و آثار مکتوب درباره این منطقه انگشت‌شمارند، به‌ویژه در بخش تونس و الجزایر، به لحاظ تفاوت‌هایی که با دیگر کشورهای شمال آفریقا مانند لیبی و مغرب(مراکش) دارند، این فقر منابع بیشتر به چشم می‌آید.

این استاد دانشگاه افزود: به لحاظ استمرار تاریخی و حجم اثرگذاری، جنبش اسلامی تونس و الجزایر پررنگ‌تر از دیگر جنبش‌ها ظهور کرده‌اند. در بحث تاریخ‌نگاری گفته می‌شود که مورخ موظف به تولید متن است، در حالی‌که در این کتاب، روایتی از روند تحول جنبش‌ها و اظهارنظرهای تحلیلی نیز آورده شده که در نهایت در پایان کتاب به‌صورت خلاصه در نمودارها و جدول‌هایی آمده‌اند. جنبش اسلامی در این سرزمین‌ها با مشترکات فراوان، بروز و ظهور کرده‌اند که به لحاظ اسلام‌گرایی سیاسی در زمان واحدی در دو کشور رخ داده‌اند. از سوی دیگر تجربه استعماری دو کشور یکسان بوده و هر دو، تحت استعمار فرانسوی بوده‌اند. به همین دلیل انتظار می‌رود روند تحول جنبش اسلامی در این دو کشور یکسان باشد، در حالی‌که این‌طور نیست.

وی افزود: بررسی‌های تاریخی و نگاه به این جنبش‌ها تفاوت‌های آشکاری را نشان می‌دهد. در یک نگاه کلی، جنبش تونس، نوگرا، نخبه‌گرا و مشارکت‌گرا به‌شمار می‌رود، اما در الجزایر اوضاع کاملا متفاوت است. این جنبش در الجزایر بر مبنای بنیادگرایی، روشی عموما رادیکال و کاملا توده‌گراست. کتاب سعی کرده‌است از یک زاویه به این تفاوت‌ها پاسخ بدهد. از دیدگاه «چارلز تیلی» جنبش تونس حاشیه‌ای، معین و مبین است و بدنه اجتماعی آن را طبقه‌های نخبه‌گرا تشکیل می‌دهند.

برومند اعلم در پایان سخنانش گفت: در الجزایر جنبش مردمی و بسیج منابع بالا بود و این به‌دلیل ارتباط با مردم و حرکات رادیکالی شکل گرفت. در حوزه پژوهش کمبود منابع بسیار وجود دارد و بسیاری از منابع از منطقه شمال آفریقا خریداری شد. همچنین در کتاب نسبت جنبش‌های اسلامی با اسلام را بر این اساس درنظر گرفته‌ام که اسلام منبع الهام‌بخش این جنبش‌ها بوده‌است.

نشست نقد و بررسی کتاب «بررسی تطبیقی جنبش‌های اسلامی الجزایر و تونس» با پرسش و پاسخ از سوی حاضران به پایان رسید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها