به بهانه انتشار «جامعهشناسی ایران: جامعه کژمدرن»
جلاییپور: اثرم به دنبال حل مسایل با اصلاحات است نه انقلاب!
«جامعهشناسی ایران: جامعه کژمدرن» اثر حمیدرضا جلاییپور، چندی است به بازار کتاب راه یافته اما این مساله با بحثهایی در برخی رسانهها همراه بوده است. «ایبنا» به همین بهانه گفتوگویی با این پژوهشگر جامعهشناسی سیاسی انجام داده تا به ایرادهایی که به کتاب وارد شده، پاسخ دهد. بر پایه گفتههای نویسنده کتاب، تدوین این اثر در نیمه دوم سال 1391 بهپایان رسید و پس از آن در در انتظار مجوز ماند تا پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی، از زمره کتابهایی بود که مجوز انتشار گرفت و یکماه پیش از سوی نشر علم راهی بازار کتاب شد.-
این جامعهشناس افزود: نباید با معضلات کنونی جامعه شوخی کرد بلکه علل وقوع این معضلات را باید شناخت. یک جامعهشناس کارش این نیست که حرفی بزند که افراطیها را خوش بیاید بلکه باید با ضوابطی که در رشته تحصیلیاش خوانده به بررسی معضلات جامعه بپردازد. همانطور که گفتم کتاب بیش از 700 صفحه است و 28 قسمت دارد و یکی از فصلهای آن به وضعیت جنبشی جامعه ایران پرداخته است. در این بخش نشان داده شده که چگونه میتوان با هزینههای کم به مطالبات این جنبشها پاسخ داد. متاسفانه رسانههای وابسته به گرایشات تندرو بهجای اینکه کتاب را بخوانند و از صاحبنظران و جامعهشناسانی که به آنها نزدیکترند، نظرخواهی کنند برای انجام مقاصد سیاسی خود به این کتاب و نویسنده آن برچسب تخریبی میزنند.
این پژوهشگر درباره دلیل تدوین «جامعهشناسی ایران» گفت: نظریات جامعهشناسی متنوع است و بسیاری از دانشجویان دچار سردرگمی میشوند. بههمین دلیل آنها را به چهار دسته تعلیلی، نظریات کلان، مکاتب جامعهشناسی (پارادایمهای جامعهشناسی) و دیدگاههای جدیدِ بیرون رشته جامعهشناسی تقسیم و معیارهای نقد و نحوه استفاده از آنها را روشن کردهام. در این قسمت با التزام به عقلانیت انتقادی از دیدگاه پوزیتیویسم خام فاصله گرفتم و با ابزار عقلانیت انتقادی (و با استفاده از جعبه ابزار مفهومی جامعهشناسی) به بررسی وضعیت جامعه ایران پرداختم.
وی توضیح داد: در بخشهای نخستین کتاب دیدگاههای نظری را که در جامعهشناسی روز دنیا مطرح هستند، بیان کردم و در ادامه نیز درباره هر یک از دیدگاهها علاوهبر شرح و توضیح، به بیان نقاط قوت و ضعف آنها پرداختهام. بهویژه تلاش کردم تا پاسخی به دیدگاه منتقدان پستمدرن به جامعهشناسی بدهم. این بخش شامل 200 صفحه است و در کنار آن روایتهای دینی که به جامعهشناسی اهمیت دادهاند نیز بررسی کردهام.
جلاییپور با اشاره به فصلبندی کتاب برای روشن شدن موضوع هر کدام عنوان کرد: پس از مقدمه در 28 قسمت مسایل جامعهشناسی و جامعه ایران بررسی شدهاند. در بخش نخست با عنوان «چگونه از انبان مفهومی و نظری جامعهشناسی برای حل مسایل جامعه استفاده کنیم؟» و با زیرفصلهای «نظریهها و مکاتب جامعهشناسی»، «سرمشق و شیوههای موجهسازی»، «معارف اجتماعی، دینی و جامعهشناسی»، «شاخههای جامعهشناسی» بحث شده است.
این استاد دانشگاه افزود: در بخش دوم «دو تصویر پویا و ایستا از جامعه ایران» ارایه شده است. دراین بخش مبحث «الگوی تغییر معضلات جامعه با محوریت دولت»، «الگوی تغییر معضلات جامعه با محوریت انقلاب» و «الگوی تغییر با محوریت جامعه مدنی» بیان شده و در ادامه با ارایه الگوی چهارم، «الگوی همکاری سه جانبه» را مطرح کردهام. بدین معنی که جامعه ایران با انبوه جمعیت در شهرهای بزرگ بهطور دایم دچار مشکل و معضل است و راه حل آن تنها امید بستن به دولت و نهادهای مدنی نیست، بلکه دولت و نهادیهای مدنی، همچنین مردم باید بهطور همزمان به دنبال کاهش این معضلات باشند.
جلاییپور درباره دیدگاهی که به جامعه ایران دارد، توضیح داد: قسمت دیگر این کتاب درباره «سنخ جامعه مدرن بدقواره» است و در آن به این مساله پرداختهام که بر خلاف نظر تعدادی از پژوهشگران، ایران جامعهای عقب افتاده و جهان سومی نیست. ایران جامعهای امروزی و مدرن است که تواناییها و در عین حال معضلات مربوط به خودش را دارد. یکی از این مسایل، بزرگ بودن اندازه دولت در ایران است بهطوری که از هر سه نفر، دو نفر به نحوی از بخش عمومی حقوق میگیرند. فصل بعدی به ضعفهای «فرایند تکوین دولت ـ ملت در ایران» اشاره میکند و نشان میدهد که ایران در یکصد سال گذشته درجا نزده است. نشان دادهام این جامعه از یکصد سال گذشته تا زمان حاضر بهطور دایم در حال تغییر و تحول مثبت و منفی بوده است.
این استاد دانشگاه درباره اینکه کدام فصل کتاب بیشتر به چالشهای جامعه امروز ایران میپردازد، اظهار کرد: چالشهای مربوط به آسیبهای اجتماعی و «چالش ملیگرایی و قومگرایی» که از مباحث مهم در جامعه ایران است، در فصل دهم آورده شدهاند و نشان دادهام در دولت قوی، با شعارهای مردم، انگیزه درست نمیشود بلکه ما به بروکروسی شفاف و کارآمد، نهادهای مدنی و شهروندان مسوول نیاز داریم. در قسمتهای یازدهم تا پانزدهم بحثهای «معانی جامعه مدنی»، «چرا تودهای بودن خصیصه اصلی جامعه ایران نیست؟»، «تودهگرایی قلابی و تمیز آن از تودهگرایی انقلابی» و «تبیین مردمسالاری» بررسی شدهاند و در ادامه نیز به «مضمون مردمسالاری» پرداختهام. از بااهمیتترین مسایلی که در کتاب بررسی کردهام، فصلی با عنوان «زنان و خانواده در ایران» است.
نویسنده کتاب «جامعهشناسی ایران» با اشاره به فصل هیجدهم «فهرستی از آسیبهای اجتماعی» بیان کرد: یکی از بزرگترین مشکلات در جامعه جوان ایران، میزان بالای اعتیاد جوانان به مواد مخدر است که دلایل آن در این فصل ریشهیابی شدهاند. در ادامه نیز سنخ تحلیلی «فروپاشی اجتماعی» را نقد کردهام. در مواجهه جامعه ایران با معضلاتش «تجربه دوره اصلاحات در ایران» ارزیابی کردهام و در این بخش نشان دادهام همچنان یکی از راه حلهای معضلات جامعه ایران، پایبندی جامعه مدنی و شهروندان به فرایند های اصلاحی است نه انقلابی.
وی به دیگر فصلهای کتاب اشاره کرد و گفت: فصل «لایههای جنبشی جامعه ایران» به بیش از 10 جنبش در ایران میپردازد. این قسمت 50 صفحه از 700 صفحه کتاب را تشکیل میدهد و در این فصل نشان دادهام جامعهای که در آن جنبش اتفاق میافتد، علامت توانایی جامعه است و باید مطالبات آنها را پاسخ داد و تخلیه کرد. پاسخ به مطالبات جنبشها باعث میشود که جامعه با خطر شورش روبهرو نشود. در ایران دو سنخ جنبش کلان وجود دارد یکی «جنبش مذهبی ـ مردمی ضدآمریکایی» و دیگری «جنبش مردمسالاری». جنبش جوانان، زنان، دانشجویی، جنبشهای ایرانیان خارج از کشور، معلمان و کارگران و مهدویتگراها برخی جنبشهای اقشاری و غیر کلان ایران بهشمار میروند. مساله مهمی که باید درباره این جنبشها در جامعه ایران مطرح شود این است که چگونه میتوان پاسخ مطالبات این جنبشها را داد.
این پژوهشگر علوم اجتماعی افزود: «گسترش و تعمیق گفتمان سیاست اخلاقی و مدنی»، «وضعیت کنونی جامعه ایران» و «جامعه به کجا میرود؟» قسمتهای پایانی کتاب هستند. نشان دادهام جامعه ایران دارای ظرفیتهای توسعهای فراتر از کشورهای همسایه است که نیاز به ثبات سیاسی دارد و بدون التزام به روشهای قانونی و مردمسالارانه این ثبات محقق نخواهد شد. به همین دلیل در زمانی که این کتاب را (سال 1391) به پایان میرساندم، با این که تعداد قابل توجهی از همکاران دانشگاهی از فضای امنیتی جامعه خاطری نگران داشتند، جو یاسآلود که جامعه ایران با توجه به ظرفیت مثبت موجود در جامعه، در صفحات آخر کتاب پیشبینی شده است که دوباره برای حل معضلاتش گشایش ایجاد میکند و خوشبختانه این اتفاقی بود که در میان ناباوری مایوسان در انتخابات خرداد سال 92 اتفاق افتاد.
جلاییپور با بیان اینکه در این کتاب بهعنوان یک علاقهمند به رشته جامعهشناسی حاضر بودهام، گفت: نخست اینکه درک انتقادی خود را از رشته جامعهشناسی به روشنی بیان کردهام و البته دیگر صاحبنظران میتوانند آن را نقد کنند. دوم اینکه بر اساس این درک به توضیح و تفسیر معضلات جامعه ایران پرداختهام، این کار یکی از وظایف جامعهشناس متعهد به کشورش است. متاسفانه در کشور ما عدهای کارشان فقط تخطئه کارهای علمی دیگران شده، در صورتی که نیکو این است که علمشان را بهکار ببرند و درباره جامعه ایران حرف روشنی بزنند تا مشخص شود حرفشان چیست. سوم اینکه شیوه ارایه مطالب بهگونهای است که نویسنده در بیان مطالبش در توضیح معضلات جامعه زمینه را برای نقد و بررسی بیشتر فراهم کرده است. بنابراین نویسنده در این کتاب مدعی حقانیت در بحث نیست بلکه به بحث و گفتوگو و نقد و بررسی بیشتر درباره علل معضلات اساسی جامعه علاقه دارد؛ معضلاتی که زندگی میلیونها نفر از مردم ما به آنها مربوط است. از رسالتهای جامعهشناسی تبیین راهگشایی برای معضلاتی است که مردم در جامعه از آن رنج میبرند. رسالت جامعهشناسی تملقگویی از تندروان در جامعه نیست.
جلاییپور در پایان اظهار کرد: ببینید یکی از حرفهای دیگر من در این کتاب این است که تاکنون بهویژه در هشت سال گذشته با صرف میلیونها تومان از بیتالمال، دهها کتاب، مجله و پروژههای تحقیقی علیه جامعهشناسی به رشته تحریر درآمده است اما نویسندگان آنها نیامدهاند درباره شناخت خود از جامعه ایران حرف بزنند و درباره مشکلاتی که جامعه و جوانان ما با آن دست و پنجه نرم میکنند، راهگشایی کنند.
وی افزود:حرفم این است و میگویم فرض کنیم تمام حرفهای مخالفان علوم انسانی و اجتماعی موجود درست باشد اما آنها نباید در مقام تخطئه در جا بزنند بلکه باید بگویند بالاخره حرفشان درباره معضلات جامعه ما چیست. با تخطئه که کار درست نمیشود. الان باید زمینهای فراهم شود که هر محققی ارزیابی خود را از معضلات جامعه را به عرصه عمومی ارایه دهد. اگر چنین عرصهای امن نباشد، چگونه میتوان با معضلات جامعه روبهرو شد. اگر با شعار و تخطئه معضلات جامعه کاهش پیدا میکرد هماکنون دولت روحانی با این معضلات عظیم اقتصادی و غیراقتصادی که از دوره قبل به جا مانده، روبهرو نبود.
حمیدرضا جلاییپور، کتاب «جامعهشناسی ایرانی» را با این جمله به پایان میرساند: «از اینرو تنها الگوی تغییر، تغییری در خور دفاع حتی در وضعیت بنبست، اصرار بر دفاع از الگوی تغییر مردمسالارانه قانونی و اصلاحی جامعه است.»
چاپ نخست «جامعهشناسی ایران: جامعه کژمدرن» بهقلم حمیدرضا جلاییپور در 710 صفحه، شمارگان دوهزار و 200 نسخه و بهای 35 هزار و 500 تومان از سوی نشر علم راهی بازار کتاب شده است.
حمیدرضا جلاییپور متولد 1336، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، پژوهشگر حوزه جامعهشناسی سیاسی و جنبشهای سیاسی ایران و از اعضای انجمن جامعهشناسی ایران است. از آثار وی میتوان به «جامعهشناسی جنبشهای اجتماعی»، «کردستان: علل و تداوم بحران آن»، «اصلاحات در برابر اصلاحات» و «قاضی محمد: کردستان در سالهای 1324 – 1320» اشاره کرد.
نظر شما