دقیقی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پایبندی به چارچوب تعریف شده زبان فارسی را لازم دانست و اظهار کرد: گرچه همواره به زبان فارسی پایبند بوده و درست و غلط را در ترجمه رعایت کردهام، اما همیشه در کارم به خود اجازه نوآوری میدهم زیرا معتقدم همه متنها را نمیتوان با یك لحن و زبان ترجمه كرد و سبک و لحن نویسنده باید به مخاطب منتقل شود.
مترجم رمان «ظلمت در نیمروز» اثر آرتور کوستلر ترجمه ادبی خوب را متنی دانست که از امکانات زبان فارسی به بهترین نحو آن استفاده کند و چارچوبی خشک را در نظر نگیرد. وی در پاسخ به این سوال که «مترجم چقدر باید سعی کند فارسینویسی را در ترجمه رعایت کند؟» گفت: برای من طبیعی بودن زبان در ترجمه بسیار اهمیت دارد. خواننده نباید موقع خواندن متن مرتب مكث كند. نه سرهنویسی افراطی را میپسندم، نه تغییرات فراوان را در ترجمه. در متن اگر لازم باشد واحدهای مختلف را هم به واحدهای آشنا برای مخاطب فارسیزبان تبدیل میکنم، به شرطی که این تغییر ضرورت داشته باشد و متن را برای خواننده فارسیزبان قابلفهمتر و ملموستر كند.
ضرورت ویراستاری ادبی موضوع دیگری بود که دقیقی به آن پرداخت و گفت: در این زمینه با ضعفهای زیادی روبهروییم. هر قدر ناشران از این نظر به مترجمان و مولفان کمک کنند و نیروهای متخصص بیشتری را به كار بگیرند كیفیت کتابها بهتر میشود. البته وضع اقتصادی باعث شده ناشران زیادی ویرایش را از چرخه كار خود خارج كنند و همه کارها را بر عهده نویسنده یا مترجم بگذارند.
دقیقی افزود: در بسیاری موارد که متن ترجمه شده مشکلات متعددی دارد ویراستار مجبور است زیاد در متن دست ببرد اما درست نیست كه مترجم به امید ویراستار كارش را دقیق انجام ندهد و به اندازه كافی دقت نكند به نحوی که ویراستار مجبور باشد متن را دوباره ترجمه کند. ویراستار باید خطاهای سهوی و غلطهای نگارشی را اصلاح کند و آنها که متن را دوباره ترجمه میکنند در واقع به تنبل شدن مترجمها کمک کردهاند.
مترجم «فرار» آلیس مونرو معتقد است ترجمههای ضعیف بیش از آنکه به زبان فارسی آسیب برسانند صنعت نشر را از بین میبرند. دقیقی با بیان این مطلب ادامه داد: مخاطبی که نمیداند برای پیدا كردن كتاب خوب باید سراغ كدام نویسنده، مترجم و ناشر برود از کتاب خواندن زده میشود. ناشران باید برای چاپ کتاب سختگیرتر باشند و هر اثری را که به دستشان میرسد چاپ نکنند.
وی با تاکید بر اینکه امکانات زبان فارسی کم نیست، اظهار کرد: تا جایی که میشود باید متنی كه به خواننده ارایه میدهیم به فارسی سلیس و روان نزدیك باشد. با این حال مترجمان نمیتوانند از انتقال سبک و لحن نویسنده غافل شوند. زبان فارسی امكانات زیادی دارد و اگر گاهی به مشکل برمیخوریم ممکن است به دلیل ناآگاهی ما باشد.
مجموعه داستان «خانواده مصنوعی»، «ظلمت در نیمروز» اثر آرتور کوستلر، «ببر سفید» اثر آروایند آدیگا، «فرار» نوشته آلیس مونرو، «وقتی یتیم بودیم» اثر کازوئو ایشیگورو، «زندانهایی که برای زندگی انتخاب میکنیم» از دوریس لسینگ، «اینجا همه آدمها اینجوریاند»، «حلقه سرخ»، «نقشههایت را بسوزان»، و «رویای نوشتن» برخی از آثاری هستند که با ترجمه دقیقی منتشر شدهاند.
دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۲
نظر شما