در حالی که رقابت برای ترجمه کتاب زندگینامه «الکس فرگوسن» سرمربی سابق تیم فوتبال منچستریونایتد انگلیس در ایران حسابی داغ است، نخستین ترجمه فارسی این اثر به قلم مهدی پاکنهاد با شمارگان 15 هزار نسخه منتشر شد. این شمارگان در حوزه کتاب های ورزشی رکودر محسوب میشود.-
شنیدهها حاکی از آن است که علاوه بر حمایت مالی نشر حایر برای انتشار این کتاب با شمارگان 15 هزار نسخه، مترجم این اثر مکتوب نیز مبلغ دویست میلیون ریال برای چاپ کتابش سرمایهگذاری کرده است.
از صبح امروز(یکشنبه) نیز تبلیغات گستردهای در سطح کتابفروشیهای خیابان انقلاب تهران درباره این کتاب انجام شده است.
کتاب «الکس فرگوسن، اتوبیوگرافی من»دارای یک مقدمه مترجم، مقدمه نویسنده و همچنین پیشگفتار است و سپس مطالب این کتاب در 25 فصل ارایه شدهاند.
از زمانی که سخن از انتشار خاطرات الکس فرگوسن، مربی اسکاتلندی تیم فوتبال منچستریونایتد انگلیس به میان آمد، اظهارنظرهای متفاوتی از سوی بزرگان فوتبال جهان شد و بسیاری از طرفداران فوتبال به ویژه این باشگاه انگلیسی منتظر رونمایی از آن بودند. پس از انتشار و استقبال گسترده از این کتاب در سراسر جهان به ویژه اروپا، واکنشهای مختلف و گاهی هم تندی علیه مطالب موجود در آن انجام شد، به ویژه از طرف بازیکنان و مربیان فوتبال که فرگوسن در کتاب زندگینامهاش در باره آنها نام برده است.
به عنوان مثال، مطالبی که فرگوسن درباره «روی کین» کاپیتان سابق منچستریونایتد نوشته است، هیچ نشانهای از کمتر شدن خشم او نسبت به کین پس از گذشت هشت سال ندارد. رابطه بین این دو نفر از زمانی که هافبک ایرلندی لب به اعتراض به بازیکنان جوان تیم گشود، اندکی رو به تیرگی میرفت تا اینکه کین پس از مصاحبه با شبکه تلویزیونی باشگاه (mutv) کاملا از خط قرمزها عبور کرد و این رابطه را به کلی از بین برد. این مصاحبه ناهنجار هیچگاه روی آنتن نرفت ولی فرگوسن می گوید که «ادوین وندرسار»، «پل اسکولز» و «رود فن نیستلروی» از جمله بازیکنانی بودند که وقتی این مصاحبه را به صورت خصوصی میدیدند، آن محل را ترک کردند!
فرگوسن درباره این اتفاق در کتاب خود نوشته است: «چشم های او (روی کین) باریک شد و تا حدی که فقط دو نقطه سیاه در آن قابل دیدن بود. این واقعا ترسناک بود.»
فرگوسن میگوید که پس از این اتفاق نمیتوانست به سرعت کین را از تیم اخراج کند. پس به دستیار خود در آن زمان، کارلوس کیروش، گفت: «او باید برود کارلوس. ۱۰۰ درصد! از شرش خلاص شو.»
فرگوسن همچنین در کتاب خود نوشته است:«یک حس بسیار عمیق میگوید که رفتن وی بهترین اتفاقی بود که میتوانست بیفتد، چرا که بسیاری از بازیکنان را ترسانده بود.» به نظر میرسد که بیرحمی سر مربی اسکاتلندی درست به اندازه مهارتهای مربیگریاش در موفقیت وی تاثیرگذار بوده و ستایش بسیاری را برای وی به ارمغان آورده است.
اتحادیه فوتبال انگلیس شاید در راس این بیرحمیها قرار گرفته باشد، چرا که الکس میگوید که آنها دو بار به وی پیشنهاد هدایت تیم ملی انگلستان را دادهاند، یک بار در سال ۱۹۹۹ که در نهایت «کوین کیگان» انتخاب شد و یک بار در سال ۲۰۰۱ که در نهایت «سون گوران اریکسون» انتخاب شد.
البته بر اساس کتاب «الکس فرگوسن، اتوبیوگرافی من» فرگوسن پذیرش این مسوولیت را از آنجایی که خودش یک اسکاتلندی است و با انگلیسیها میانه خوبی ندارد، دوست نداشته است و در صورت پذیرش این سمت، رتبه تیم ملی انگلیس را در جدول ردهبندی فیفا حداقل یک پله پایینتر از تیم ملی اسکاتلند کاهش میداده است!
چاپ نخست کتاب کتاب «الکس فرگوسن، اتوبیوگرافی من» با ترجمه مهدی پاکنهاد با شمارگان 15 هزار نسخه، در 344 صفحه و به بهای 119 هزار ریال از سوی نشر ماهواره با همکاری نشر حایر منتشر شده است.
نظر شما