به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، خاطرات رجال سیاسی یکی از سوژههایی است که ایبنا قصد دارد در قالب گزارش و مصاحبه به بررسی شرححالنویسی رجال ایران در سه دوره تاریخی یعنی ایران باستان، ایران اسلامی و ایران معاصر بپردازد. سپس در دوره معاصر به گفتوگو با کارشناسان سیاسی بنشیند و به چالش درباره این موضوع بپردازد که چرا «رجال سیاسی ایران خاطراتشان را مکتوب نمیکنند؟!» نخستین شماره از سلسله گزارشهای شرححالنویسی رجال ایران در طول تاریخ به دوران پرشکوه ایران باستان اختصاص دارد.
کتیبه داریوش هخامنشی در بیستون نخستین نمونه خاطرهنویسی رجال سیاسی به شمار میرود. داریوش بزرگ در کتیبه بیستون ضمن معرفی خود به عنوان شاه شاهان و شاه سرزمینهای بسیار تبار خود را تا 9 نسل بیان میکند.
در حقیقت بخش عمده این کتیبه شرح حال داریوش است. موضوع دیگری که در این کتیبه بسیار حایز اهمیت است، شورشهای ایالتهای مختلفی است که علیه حکومت داریوش بزرگ برپا میشود. داریوش در کتیبهاش به دفعات از طغیان، شورش، فتنه دشمنانش و سرکوب آنان به دست خود سخن میگوید.
داریوش در این گفتهها نه تنها وقایع را شرح میدهد بلکه معنا و مفهوم اعمال و رفتارش را در رابطه با اقتدار پادشاهی و مشروعیت قدرت و رابطه دوسویهاش با اهورامزدا که منشأ اقتدار سلطنت اوست، و با اتباع خویش برمیشمرد. وی میگوید «سلطنت ودیعهای است که اهورامزدا بر من ارزانی داشته است.» آنگاه 23 کشور را که به یاری اهورامزدا فتح کرده است نام میبرد و تاکید میکند که او همه آنها را به یاری اهورامزدا و با قدرت خود در انقیاد آورده است. داریوش در این کتیبه خود را سرآمد همه پادشاهان پیشین تا زمان خود مینامد و میگوید هیچیک از آنان در تمام سالهای پادشاهیشان به اندازه یک سال در دوران او کار انجام ندادند.
بخش جالب توجه دیگر در این کتیبه، معرفی خصوصیات و اخلاق داریوش از زبان خود اوست. داریوش مینویسد: «من عصبی مزاج نیستم. من آنچه را که بر خشم من میافزاید به نیروی اندیشهام مهار میکنم و بر محرکات نفسانی خویش کاملا مسلط میشوم.»
در جای دیگر درباره قوای جسمانیاش میگوید: «من جنگنده خوبی هستم. در نبردگاه شورشی را از جز آن به خوبی تمیز میدهم. دستانم و پاهایم آموزش دیدهاند. من یک سوارکار چابک و ورزیدهام، من یک کماندار خوب سواره و پیادهام و من یک نیزهگذار خوب سواره و پیادهام. همه این مهارتها را اهورامزدا به من اهدا کرده است و من به یاری اهورامزدا توانایی به کار بردن آنها را داشتهام. هرچه را که من انجام دادهام همه به یاری این مهارتها بوده که اهورامزدا به من ارزانی کرده است.»
شاپور، کرتیر و نرسه خاطرهنویسان ساسانی
در دوره اشکانی سنگنبشتهای از زبان پادشاهان که دربردارنده خاطرات سیاسیشان باشد موجود نیست اما در دوره ساسانی دو خاطرهنگاری سیاسی و یک خاطرهنگاری سیاسی-مذهبی در دست است: کتیبههای پادشاهان ساسانی، از شاپور اول در کعبه زرتشت و نقش رستم و از نرسه در پیکولی و کتیبههای کرتیر موبد زرتشتی در کعبه زرتشت و نقش رستم و نقش رجب.
شاپور اول ساسانی که از سال ۲۴۱ تا ۲۷۱ میلادی پادشاهی کرد، فرزند اردشیر بابکان موسس سلسله ساسانی بود. اسناد و مدارک تاریخی دیگر مطالب کتیبه شاپور را تایید میکنند.
شاپور نیز مانند داریوش، کتیبه را با معرفی خود و نیاکانش آغاز میکند و بیشتر کشورها و استانهای امپراتوریش را نام میبرد. این پادشاه ساسانی در ادامه به شرح لشکرکشیهای بزرگ خود به قلمرو امپراتوری روم میپردازد و پیروزیهایی را که در صحنه نبرد به دست آورده شرح میدهد. در این میان سه جنگ بزرگ وی با رومیان به تفصیل آمده است. شاپور بهانه آغاز این جنگها را دروغپردازیهای رومیان و تجاوز آنها به قلمرو امپراتوری ایران میداند. بخش بسیار کوتاهی از خاطرات این شاه ساسانی به امور مذهبی اختصاص دارد. شاپور در این بخش درباره پنج آتشکدهای که به نام خود، دختر، ملکه و سه پسرش بنا کرده است، نحوه رفتارش با موبدان سخن میگوید.
کتیبه کرتیر موبد در واقع مکمل سنگنبشته شاپور اول است چرا که هر دوی آنها به امور سیاسی و دینی میپردازند. کرتیر موبد در نخستین قرن تاسیس امپراتوری ساسانی نفوذ و قدرت فراوانی پیدا کرد و در ریشهدار کردن نهادهای مذهبی آیین زرتشتی تاثیری بسیار گذاشت، کیش زرتشتی را دین رسمی امپراتوری کرد و با انحصارطلبی دینی، پیروان ادیان دیگر بهویژه مانویان را سرکوب کرد.
اساس فرمانها و کارهای او بر امر به معروف و نهی از منکر استوار بود. یکی دیگر از دستورهای اخلاقی او در این کتیبه ناظر به منع غارت اموال در کشورهای گشوده شده به دست سپاهیان شاپور و بازپس دادن اموال غارت شده به صاحبان آنهاست.
خاطرات نرسه پادشاه ساسانی در پیکولی آخرین سنگنبشته مهم این دوران است. در دوران این پادشاه قدرت کرتیر افول میکند و به سبب دشمنیهای خانگی بر سر جانشینی و جنگهای نرسه برای دست آوردن تاج و تخت، وی نامی از کرتیر نمیآورد.
خاطرات پادشاهان ایران باستان با کتیبه نرسه، پادشاه ساسانی به پایان میرسد و خاطرهنویسی رجال ایران وارد مرحله تازهای میشود. مرحلهای که با ورود اسلام مشخصهها و ویژگیهای متمایزی از دوران باستان به خود میگیرد.
نظر شما