پنجشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۰
شاعر حقیقی به ابهامش وضوح می‌بخشد

یکی از کارهایی که شاعران صاحب اندیشه و خوش قریحه در شعرشان انجام می‌دهند این است که به ابهام شعرشان وضوح می‌بخشند. با این کنش مخاطب به دنبال سطرهای شعر مشتاقانه کشیده می‌شود و تشنه شناختن سرزمین تازه و بکری است که در دنیای شاعر محبوبش کشف می‌کند.

 خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- فرناز فرازمند در مجموعه شعر خود با نام «دور از چشم چراغ» برخی ابهام‌ها را وضوح بخشیده که شعر، شعری زیبا از آب در آمده اما در وضوح بخشیدن به برخی شعرهای کوتاه و بلند خود نیز تا حدودی ناکام مانده است.

شاعر در شعر نخست کتاب که به تعبیری شاید بتوان گفت درخشان‌ترین شعر کتاب نیز است، با نوآوری‌های شاعرانه، زبان و تفکر شاعرانه مخاطب را تا آخرین پله و پاگرد و نردبان در شعر هدایت می‌کند، بالا می‌برد و در عین حال لذت خواندن و کشف سرزمینی بکر را به او ارزانی می‌‌دهد.

در شعر نخست این کتاب می‌خوانیم:
«شیشه‌هایم را به نشنیدن می‌زنم
باران بعد از تو
فقط جاده‌ها را لغزنده می‌کند
احتمال تصادف را بالا می‌برد
به هم برخورد می‌کنیم
آینه‌های روبه‌روی هم
پشت سر آدم را نشان می‌دهند
جاده‌های ابریشم از پیله بیرون می‌آیند
به هم برخورد می‌کنیم
باد
بعد از ما
باران
بعد از ما
شیشه‌ها را فراموش می‌کنند»

اما برخی شعرهای کوتاه این کتاب در عین سادگی بسیار سر راست‌اند و نه تنها ابهامی ندارند بلکه هیچ گونه کشف معنایی را هم پیش روی مخاطب قرار نمی‌دهند. شعر صفحه 12 کتاب از جمله این شعرهاست. در صفحه 12 می‌خوانیم:
«من به پروانه شدن
فکر می‌کنم
تو به پیله ابریشمی‌ام
ولی هر دو عاشق توت‌های سفیدیم»

آثار ادبی معمولاً باید قایم به ذات باشند. یعنی بدون خواندن متنی دیگر بتوان موضوع را به طور مجزا و منفصل و منفک از نوشته‌ای دیگر درک کرد. در شعرهای فرازمند اشاراتی است که او به آثار دیگر ادبی دارد. تا صفحه 20 کتاب او سه اشاره، یکی به داستانی دارد که با سطر «لنگه کفش تو را» در ذهنش نقش می‌بندد و دو اشاره دیگر یکی به ماهی سیاه کوچولوی صمد بهرنگی است که بارها و بارها مورد بهره برداری و اقتباس شاعران و نویسندگان بزرگ و کوچک و ریز و درشت قرار گرفته و شاید بتوان گفت چنین کاری تکراری به نظر برسد و اشاره سوم به شعری از فروغ است.

یکی از نقاط قوت فرازمند در سرودن این است که نگاه شاعرانه دارد. شاعر «دور از چشم چراغ» برای شاعرانه کردن سطرهایش تقلای بیهوده نمی‌کند و دچار فضل فروشی و اطناب نمی‌شود. او با قریحه شعری خود پاره‌ها و برش‌هایی شعری می‌نویسد که برای خودش و خواننده قابل تأمل و زیباست. مثلاً در صفحه هشت کتاب می‌نویسد:
«آهن ربا شدم
که حواس سوزن‌ها را پرت کنم از تو»

بازی جالبی که او با نام باران در همین شعر می‌کند و این‌که سعی کرده به ابهام شاعرانه وضوح ببخشد زیباست. بعضی شعرهای این مجموعه همان‌طور که گفته شد پیچیدگی ندارد. حتی شاعر در برخی شعرها در سطر آخر خود را لو می‌دهد و هر چه در ذهن دارد کف دست می‌گذارد و بی محابا اطلاعات شعری را در یک دو جمله پخش می‌کند. نمونه بارز این سخن شعر صفحه 11 کتاب است:
«با او که دست دادم
خشکش زد
انگشتانش جا ماند توی دستم
دست به موهای سفیدش کشیدم
آب شد از خجالت
نکند درخت باشد»

نمونه دیگر قریحه شاعرانه فرازمند در شعرهای این کتاب، شعر صفحه 19 است. در این شعر شاعر به مخاطب خود می‌گوید روی دفتر گلدارم نشسته‌ای و به دنبال بهانه می‌گردی برای ساختن عسل! فکر نمی‌کنی من مشق‌هایم را کی بنویسم؟!

فرناز فرازمند در عرصه شعر تجربه‌های بکر و زیبایی دارد که می‌تواند مخاطبان خود را مشتاق به کشف سرزمین‌های شعری خود کند اما باید قبل از آن بداند که وقتی موضوع پیچیده‌ای را مطرح می‌کند، مانند نخستین شعر کتاب که شعری درخشان است، همواره به ابهامش وضوح ببخشد.

شاعر این سطرها باید بداند که شعری موفق‌تر است که معنایی پنهان را با خود داشته باشد. در واقع هنر واقعی بازآفرینی معناهای پنهان زندگی است. پس وی وقتی شعر زیبایی مثل شعر نخست می‌سراید باید از سرودن شعرهای ساده بپرهیزد. در عین حال نباید به گونه‌ای سخن بگوید که فهمش برای هر خواننده‌ای با سواد متوسط دشوار باشد. برخی شعرهای این کتاب چنین است.

مجموعه شعر «دور از چشم چراغ» با شمارگان هزار نسخه و با قیمت چهار هزار و 700 تومان زمستان سال گذشته از سوی نشر بوتیمار منتشر شده است.-

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط