به گفته غلامحسین ابراهیمیدینانی، اوج تفکر عقلانی شیعی از خواجه نصیرالدین طوسی آغاز میشود.
وی ادامه داد: کتاب «تجرید الاعتقاد» که برخی آن را «تحرید الاعتقاد» خواندهاند، کتاب عظیم خواجه است که ظاهرش کلامی است اما هیچ چیز از یک کتاب فلسفی کم ندارد. هنگامی که خواجه وارد میدان علم کلام شد، کلام شیعی جان گرفت و نه تنها این علم را ارتقا بخشید، بلکه کلام شیعی را به فلسفه الهی تبدیل کرد.
این استاد فلسفه اسلامی اظهار کرد: با قاطعیت میگویم اگر خواجه نصیرالدین طوسی به ظهور نرسیده بود امروز حکیمی مانند ملاصدرا و شاگردان او همچون حکیم زنوزی و علامه طباطبایی را نداشتیم.
وی با بیان اینکه اوج تفکر عقلانی شیعی از خواجه نصیرالدین طوسی آغاز میشود، یادآور شد: در تمام اهل سنت هیچ فیلسوفی مانند ملاصدرا، ابنسینا و علامه طباطبایی وجود ندارد و شاید به همین خاطر است که اهل سنت با خواجه نصیرالدین طوسی دشمنی خونی دارند و خیلی با خواجه بد هستند. آنها خواجه نصیرالدین را «ممیتالدین» میخوانند، زیرا خواجه به فکر شیعی ارتقای چشمگیری بخشید.
ابراهیمیدینانی همچنین گفت: اگرچه امروز خیابانی به اسم خواجه نصیر داریم ابراهیمیدینانی: آنها نام خواجه نصیرالدین را در ناسا ثبت کردهاند، زیرا به بزرگی این آدم اعتراف دارند و اذعان میکنند که در 800 سال پیش سخنان عجیبی درباره نجوم گفته است اما متاسفانه این حکیم بزرگ را که خدمات بزرگی به عالم تشیع کرده است، خوب نمیشناسیم. خواجه سختی زیادی متحمل شد و خودش میگوید سختی که متحمل شدم، قابل تصور نیست.
این استاد فلسفه افزود: اگر غربیها آثار متعدد او را در حوزههای مختلف از حکمت، کلام، ریاضی، نجوم و ... ببینند، حیرت میکنند. اگرچه غربیها با ما میانه خوبی ندارند اما در جاهایی انصاف را رعایت میکنند. به عنوان مثال، آنها نام خواجه نصیرالدین را در ناسا ثبت کردهاند، زیرا به بزرگی این آدم اعتراف دارند و اذعان میکنند که در 800 سال پیش سخنان عجیبی درباره نجوم گفته است.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به خدمات برجسته خواجه نصیرالدین در زمان حکومت هلاکوخان مغول از جمله ساختن رصدخانه مراغه و جمع کردن 400 اندیشمند و حکیم گفت: این مرد بزرگ، شرح اشارات ابنسینا را نوشت و پس از ابن رشد که در برابر انتقادات امام محمد غزالی از فلسفه دفاع کرده بود، دومین کسی است که به نحو شایسته از فلسفه دفاع کرد و آن را به جایگاه اصلی خود بازگرداند.
ابراهیمیدینانی اظهار کرد: ابن رشد اندلسی در برابر غزالی که کتاب «تهافتالتهافت» را نوشت، کتاب «تهافت الفلاسفه» را نگاشت و نخستین کسی بود که از فلسفه دفاع کرد. خواجه نصیرالدین طوسی هم در برابر شرح اشارات فخرالدین رازی، شرح دیگری بر اشارات نوشت و از ایرادات و انتقادات نوشت و از اتهامات و انتقادات فخر رازی نسبت به ابنسینا انتقاد کرد و به آنها پاسخ داد. خواجه دومین کسی است که از فلسفه و ابنسینا به نیکی دفاع کرد.
وی در بخش پایانی سخنانش اظهار کرد: تفاوت ابن رشد و خواجه نصیرالدین طوسی بر این است که نخست اینکه ابن رشد ابتدا غزالی را رد میکند اما بعدها با غزالی دوست میشود و بر علیه ابن سینا موضعگیری میکند. دوم اینکه ابن رشد از خود هیچ شاگردی بر جا نگذاشت اما خواجه نصیرالدین طوسی با واسطه شاگردی مانند ملاصدرا دارد.
نظر شما