به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، رسم است افرادی که در هر سرزمین به قدرت میرسند، سعی می کنندبا نوشتن خاطراتشان، فعالیتها و آثاری که انجام دادهاند، کاری کنند تا آیندگان درباره آنها به قضاوت بنشینند. «ایبنا» در گزارشهایی با عنوان «شرح حالنگاری رجال ایرانی در طول تاریخ» در دورههای مختلف (ایران باستان1 و 2، دورهاسلامی، دوره قاجار، دوره پهلوی 1 و 2، زنان دوره قاجار، زنان دوره پهلوی) به بررسی این آثار و دلایل نگارش آنها پرداخته است.
طبیعتا هر فرمانروایی از آثار مثبتی که به یادگار گذاشته سخن میگوید و از گذشته نیز تاریخنگاری درباری در ایران رایج بود و کاتبی درباری به نوشتن و گردآوری مسایل روزانه، شرح جنگها و رخدادهای مهم پادشاهی هر فرمانروایی میپرداخت. این کاتبان نگاهی پادشاهمحور داشتند و به وضوح جانبداری در این نوشتهها دیده میشود اما آنچه بهقلم خود فرمانروا نوشته شده، ارزش تاریخی دیگری دارد و تاریخنگاران و پژوهشگران این حوزه با مقایسه و تطبیق آنچه دیگران نوشتهاند یا آثار ادبی و تاریخی هر دوره، با نوشتههای فرمانروا به بررسی تاریخ میپردازند.
عنصر سیاست در کتیبههای خاطرهنویسی باستانی
نخستین نمونه خاطرهنویسی پادشاهان در ایران را به دوران داریوش و کتیبه بیستون نسبت میدهند. این کتیبه به معرفی، بیان تبار و شرح حال داریوش هخامنشی، همچنین شورشهای ایالتهای مختلف و دیگر رویدادهای دوره پادشاهی وی پرداخته است. مساله مشروعیت حکومت این پادشاه و رابطه دوسویهاش با اهورامزدا که منشا اقتدار سلطنت بهشمار میآید در این کتیبه اعلام شده است. نکته دیگر این است که داریوش، خود را سرآمد همه پادشاهان پیشین تا آن زمان مینامد و میگوید هیچیک از آنها در تمام سالهای پادشاهیشان به اندازه یک سال در دوران وی کار انجام ندادند.
خاطرهنگاری سیاسی و خاطرهنگاری سیاسی ـ مذهبی در دوره ساسانی نیز ادامه پیدا میکند، به همین دلیل قرار گرفتن این دو عنصر در بیان و شرح حاکمان و فرمانروایان از ارزشهای غیرقابل انکار بهشمار میآیند. اساس فرمانها و کارهای پادشاهان این دوره بر امر به معروف و نهی از منکر استوار بوده و بهطور مثال در یکی از این کتیبهها، به منع غارت اموال در کشورهای گشوده شده به دست سپاهیان شاپور و بازپس دادن اموال غارت شده به صاحبان آنهاست. همچنین مهمترین ارزش کتیبه شاپور ساسانی اطلاعات جغرافیایی آن است که به کمک آن از جغرافیای تاریخی ایران مطلع میشویم.
اسلام آوردن ایرانیان روند خاطرهنویسی را تغییر داد
روند خاطرهنویسی با ورود اسلام به ایران دگرگون شد. نخست آنکه بسیاری از متون ایرانی مربوط به پیش از اسلام، از میان رفتند و تنها برخی از آنها بر جای مانده است. از سوی دیگر بهدلیل علاقهای که تازهمسلمانان به دانستن حوادث صدر اسلام داشتند، روند خودمحوری آثار تغییر کرد و متوجه سیره، مغازی، شرح زندگانی پیامبر اسلام(ص) یا جنگهای پیامبر شد.
این روند در دوره مغول بار دیگر تحول یافت و علاقهمندی به نگارش شرح احوال در میان ایلخانان و آگاهی از روزگار پیشینیانشان به رشد تاریخنگاری انجامید. با این حال عموما این آثار بهقلم دبیران، کاتبان، منشیان یا مورخان رسمی درباری نوشته میشد که روند آن تا دوره صفویه نیز ادامه پیدا کرد.
پیش از قاجاریه در دوره زندیه، میرزا محمدخان کلانتر در «روزنامه خاطرات» خود آغازگر تجربه خاطرهنویسی بود و شیوع جدی این روند در دوره قاجار با «روزنامه خاطرات» اعتمادالسلطنه ادامه یافت. دلیل اینکه رجال سیاسی دوره قاجار دست به چنین کاری زدند، باید نخست در برخورد ایران و جامعه آن با غرب جستوجو شود.
دوران قاجار، تحولی بزرگ در خاطرهنویسی رجال ایران
فضای دوران قاجار بسیار متفاوت از دیگر دورههای تاریخی ایران بود، در واقع به دلیل آشنا شدن با غرب و ورود مدرنیته به ایران، شاخصههای خاصی در این دوران حاکم شد که آن را در تاریخ ایران استثنایی میکند. در این دوره به دلیل تغییر فضای فکری حاصل از این مفاهیم، نگاه علاقهمندی به تغییرات ایجاد داشت.
از سوی دیگر رفت و آمد سفیران، اصلاحات امیرکبیر و پیگیری آنها از سوی شخص شاه و سفرهای خارجی از عوامل موثر در تغییر دیدگاه نسبت به نگارش شرح حال و گسترش یادداشتنویسی روزانه بهشمار میآید که تا پیش از آن در فضای دینی و مذهبی ایران توجه کمتری به آن میشد. شکل دیگر این شرح حالها در دوره قاجار شیوه اعترافگونه بود که رجال سیاسی و حزبی در میان بیان شرح زندگی شخصی، اعترافاتی را مطرح میکردند که در نوع خود جالب و روشنگر برخی مسایل تاریخی است.
ناصرالدینشاه، سفرنامهنویس ایرانی
ناصرالدینشاه نخستین پادشاه ایران بهشمار میآید که قلمروی خود را به قصد مسافرت به سرزمینهای بیگانه و غیرمسلمان ترک کرد و بیش از تمام پادشاهان ایران کتاب، خاطرات و سفرنامه از خود به جای گذاشته است. به رغم رسم رایج، وی آثار و نوشتههایش مانند سفرنامه و یادداشتهای روزانه را خود تدارک میدید و مولفان دولتی در تهیه این نوشتهها کمتر مداخله داشتند.
سفرنامههای ناصرالدینشاه نیز بهصورت ثبت روزانه و تاریخ کتابت همراه با حاشیهنویسی بهصورت نثر و نظم گرد آمده و نویسنده، نظرش را درباره اصطلاحات، واژهها و نام آبادیها در حواشی نوشته بیان کرده است. از سوی دیگر این سفرنامهها درباره چگونگی آهنگ سفر، هدف، چگونگی آمادگی یا هزینه سفر، همچنین زندگی عادی و روزانه، علاقهمندیها، سلیقه و نگرش این شاه قاجار اطلاعات بسیاری در حوزههای تاریخی، جغرافیایی و مانند آن بهدست میدهد.
تجربه مشروطهسلطنتی پهلوی در خاطرات رجال سیاسی
خاطرات پراکنده و گزیده رجال سیاسی و مشهور تاریخ ایران پس از اسلام جنبههای مختلفی داشته و شاید بتوان آنها را به دو دسته عمده سیاسی و ادبی تقسیم کرد، خاطرات سیاسی نوع اصلی خاطرهنگاری در ایران است. حال آنکه خاطرات ادبی و فرهنگی، بنمایه خاطرهنگاری در مغرب زمین است. به همین دلیل خاطرات غربی بیشتر در نقد ادبی مورد توجه است و خاطرات ایرانی بیشتر در تاریخنگاری اهمیت دارد. خاطرات یا خودنوشتهای رجال سیاسی منبعی برای آشنایی رخدادهای هر دوران است.
نوشتههای رجال دوران پهلوی نیز دربردارنده اطلاعات ارزشمندی است، چگونگی اداره مملکت از سوی شاه یا نخستوزیر و پاسخگویی وزیران و رجال به مقامات بالاتر در این نوشتهها دیده میشوند و میتوان سمت و سوی تجربه حکومت مشروطه سلطنتی در ایران را به سبک پهلویها بررسی کرد.
زنان قاجاری در عرصه خاطرهنویسی
همزمان با تحولات مهم عرصه جهانی در عصر قاجار، جریان خاطرهنویسی از سوی زنان در اواسط عصر ناصری نیز کلید خورد. شاید بتوان دلیل بیتوجهی به این امر تا آن دوران را بیسوادی عمده زنان ایران دانست، چرا که زنان از آموزش سواد محروم بودند. از سوی دیگر پنهان بودن زنان در خانه، باعث شده تا اطلاعی درباره دیگر نوشتههای آنها نداشته باشیم. تشکیل انجمن حریت نسوان نیز در توجه به مساله زنان در دوران مشروطه سهم بسزایی داشت.
گفته میشود نخستین نشانههای حدیث نفسنویسی زنان در اواسط قرن بیستم «خاطرات تاجالسلطنه» بهشمار میآید. وی که دوازدهمین دختر ناصرالدین شاه قاجار، از مدافعان انقلاب مشروطه و عضو انجمن حریت نسوان بود، عقاید خود را درباره مشروطیت، حقوق زنان، آزادی، برابری و قانون نوشته است.
فرهنگ و اعتقادات عامه در میان نوشتههای زنان قاجاری
از دیگر مطالب نوشتههای زنان دربار قاجار میتوان مسایلی چون داستانها، توصیفهایی درباره تعزیههای زنانه، مجالس روضهخوانی زنانه، تقلیدها، نقالیها و نمایشهای زنانه درباری، همچنین وقایع اندرونیها، باورها و شرح حالی که از خانواده اشرافی داشتند، اشاره کرد.
بر اساس این نوشتهها همچنین میتوان به سطح تفکر (خواستهها، سلایق و علایق)، اوضاع اجتماعی و فرهنگی زنان آن عصر در اکثر طبقات جامعه پی برد. مباحثی چون آرایش زنان، ازدواج، آداب مراسم خاص مانند تولد، زایمان، تعزیه، شیوههای سفر، خرافات و مراسم ماه رمضان از دیگر مسایلی است که در نوشتههای زنان به آنها توجه شده است و کمتر از اوضاع سیاسی کشور میتوان مطلبی دید.
روند خاطرهنویسی زنان در دوران پهلوی با ورود و حضور آنها در عرصههای عمومی و پیشرفت مدنی جامعه دچار تحول بسیاری شد. این روند که از دوران قاجار شکل گرفته بود، باعث شد تا این قشر از جامعه که تا پیش از آن حتی از سواد نیز بیبهره بودند، بهدنبال سهمخواهی برابر باشند. خاطرات زنان درباری دوره پهلوی نیز به این مساله توجه دارد و نوشتههای آنها از نفوذ بسیاری که در تصمیمات مهم کشوری برخوردار بودند، خبر میدهد./
جمعه ۱۶ اسفند ۱۳۹۲ - ۲۳:۳۰
نظر شما