به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، انتشارات روزگار نو با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مراسم رونمايی از کتاب «ادراکات اعتباری علامه طباطبايی(ره) و فلسفه فرهنگ» تأليف دکتر علیاصغر مصلح، استاد دانشگاه علامه طباطبایی را امروز(13 اسفندماه) برگزار کرد.
رضا سليمانحشمت، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، در بخشی از این نشست با بیان اینکه مصلح در «ادراکات اعتباری علامه طباطبايی(ره) و فلسفه فرهنگ» سعی کرده است تشابهی را میان ادراکات اعتباری و حقیقی با دوگانههای جدید مطرحشده؛ مانند طبیعت، تاریخ و فرهنگ ایجاد کند، گفت: او در کتابش میخواهد این مفاهیم را شبیه به هم قلمداد کند. البته ریشه این مساله نیز مانند سایر مسایل فلسفی به یونان برمیگردد.
وی ادامه داد: یکی از مباحثی که در قرن نوزدهم مطرح میشود، مساله جهانبینی و چشمانداز است که با تکیه بر آرای نیچه بیان میشود. این نظریات ممکن است این وضع را پیش بیاورد که ما همه امور را وضعی و اعتباری بدانیم. مرحوم مطهری نیز در این باره بحث آرای راسل را متذکر میشود.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به نقصهای موجود در کتاب «ادراکات اعتباری علامه طباطبايی(ره) و فلسفه فرهنگ» افزود: مفهوم طبیعتی که در کتاب مطرح شده است، در زمانهای مختلف معانی متفاوتی دارد. به طور مثال، مفهوم طبیعت در نزد اسپینوزا، روسو و کانت متفاوت است. البته این تفاوتها را میتوان در اتصال و انفصال بین اقوال فیلسوفان جدید و فیلسوفان قدیم یونان دید.
به گفته سلیمانحشمت، ادراکات اعتباری که توسط علامه طباطبایی مطرح شده است، میتواند به دلیل مساله مواجهه ما با غرب باشد. البته این موضوع نیز نشاندهنده توانمندیهای فلسفه و فرهنگ ما است.
وی با بیان اینکه مفهوم «کثرت» میان ما و غربیها متفاوت است، گفت: غربیها در تاریخ خودشان همواره بین یونانیها و بربرها تفاوت قایل هستند، به این معنی که فکر و دانش را از آن یونانیها میدانند و به طور مثال، ایرانیان را دشمن و بربر تلقی میکنند.
این استاد فلسفه در همین باره توضیح داد: در بخشی از قرون وسطی نیز پس از بسته شدن آکادمی، یک وحدت مطلق مشاهده میشود و به طور مثال، میبینیم که هیچ غیرکاتولیکی نمیتواند در این دوره زندگی کند.
وی تاکید کرد: در قرنهای 19 و 20 غربیها طرفدار تکثر میشوند و سعی میکنند این مفهوم را ترویج کنند، اما در عالم اسلام و به ویژه در قرآن همواره مواجهه با اهل کتاب و مشرکان را میبینیم و این نشاندهنده این است که اسلام به «دیگری» و «عوامل دیگر» توجه دارد.
به گفته سلیمانحشمت، پیامبر اسلام(ص) اعتقاد دارند که اسلام دینی جهانی است که به فرهنگ و زبانهای مختلف توجه میکند. پس مقوله تکثر فرهنگی، دینی و مذهبی در عالم اسلام وجود داشته و در غرب اینگونه نبوده است.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: نوعی گشودگی به فرهنگهای دیگر در سنت ما سابقه دارد و ترجمههایی که از کتابهای هندی توسط ابوریحان بیرونی انجام شده یا کارهایی که ابنخلدون درباره اهل سنت در غرب انجام داده، نشاندهنده این موضوع است.
سلیمانحشمت در بخش پایانی سخنانش با بیان اینکه نخستین آموزگار انسان طبیعت است، گفت: در قرآن هم چنین مفهومی دیده میشود و البته مفهوم طبیعی بودن منافاتی با الهی بودن ندارد، همانگونه که مفهوم الهی بودن تعارضی با طبیعی بودن ندارد.
عبور انسان از وضع طبیعی به واسطه آزادی
سيدحميد طالبزاده، استاد دانشگاه تهران، در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه در کتاب «ادراکات اعتباری علامه طباطبايی(ره) و فلسفه فرهنگ» سعی شده است تا میان اعتباریات و فرهنگ پل ارتباطی زده شود، عنوان کرد: گویی اعتباریات به مثابه فرهنگ است و البته این بسیار کار مهمی محسوب میشود، چرا که در این جا این سوال مطرح میشود که چگونه فرهنگ را میتوان به اعتباریات مرتبط کرد؟
وی با طرح این سوالها که «فرهنگ چیست و چه تلقی از فرهنگ در ذهن نویسنده وجود داشته است و چگونه این مساله را میتوان با اعتباریات پیوند داد؟» گفت: علامه طباطبایی(ره) در این باره تذکر میدهد که ما با ادراکات اعتباری از وضع طبیعی عبور میکنیم و اعتباریات راه عبور از وضع طبیعی است.
وی در این راستا توضیح داد: وضع طبیعی به معنای وضع بیواسطه است که علامه از آن به علم حضوری و زندگی تعبیر میکند.
به گفته طالبزاده، از نگاه علامه طباطبایی همه موجودات در وضع طبیعی هستند اما انسان میتواند از این وضع عبور کند و تنها انسان است که آزاد است و میتواند از ضرورت طبیعی بگذرد. علامه میگوید ورود به عالم انسان با اعتبار میسر است.
این استاد دانشگاه با طرح این سوال که «اعتبار چیست و انسان چگونه از وضع طبیعی به واسطه آن عبور میکند؟» گفت: اعتبار بنا به بیان علامه یعنی اخذ چیزی به مثابه چیز دیگری و این به معنای وساطت نیز هست. چه چیزی ملات اعتبار و اعتباریات را تشکیل میدهد؟ این ملات آزادی است.
وی ادامه داد: کانت وقتی مفهوم ایدهها را مطرح میکند، غایت انسان را غایت طبیعی و آزادی میداند و در این میان، آزادی را به طبیعت برتری میدهد .از نگاه کانت اساساً عقل محض یعنی آزادی و طبیعت ذیل آزادی مطرح میشود. کانت با آزادی بحث فرهنگ را مطرح میکند.
این استاد دانشگاه افزود: علامه طباطبایی نیز این سوال را مطرح میکند که چگونه میشود از علم حضوری به علم حصولی رسید؟ وی در پاسخ میگوید که ما بیواسطه از علم حضوری به علم حصولی نمیرویم، بلکه صرفاً از طریق قوه خیال این کار را انجام میدهیم و قوه خیال نیز ملات آزادی است و کار میکند و خلاق است. در واقع، قوه خیال آنچه را در علم حضوری است، به علم حصولی وصل میکند. ملاصدرا نیز در همین باره تاکید میکند که ادراکات حسی از طریق انشای نفس حاصل میشود که انشای نفس به معنای قوه خیال و آزادی است.
وی در بخش پایانی سخنانش برخی اصلاحات را در کتاب پیشنهاد داد و گفت: در این کتاب اقوال گوناگون از فیلسوفانی مانند روسو، هردر و فروید نقل شده و تنها مشکل این است که با وجود توانایی نویسنده به این گفتهها، مرجع داده نشده و تنها درباره اقوال طباطبایی مرجع وجود دارد.
وی تاکید کرد: مباحث فیلسوفان غربی نیز در کتاب باید ارجاع داده شود.
طالبزاده همچنین گفت: در کتاب بیان شده است که علامه میخواهد مفهوم تکثر را تبیین کند اما من بیشتر دلم میخواست مبنای تکثر از دیدگاه علامه در کتاب بیشتر شرح داده شود و اینکه چگونه تکثر قابل تبیین است.
گزارش تکمیلی متعاقبا ارسال میشود./
سهشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۲:۲۳
نظر شما